ندا جان همسایه ایم ها! البته ما یه کم با نیاوران فرق داریم (کامرانیه)!این واسه خیلی از اطرافیانم پیش امده و اکثرا می گن اوایل روابط کسی به عواقب
کار نداره و آینده نگری نداره
ولی باز راه دوم که Hasta جان می گن به نظر من یکم از جنبه ی خود خواهی کم می کنه ...
منم فکر می کنم این قضیه خیلی مهمهمی دونی بعضی وقتا آدم نمی فهمه داره چی کار می کنه بعد یه هو می بینه که قضیه جدی شده و طرفتم علاقه مند حالا تو می مونیو یه دنیا تردید اگه ولش کنی عذاب وجدان می گیری اگه بمونی هم می گی مگه آدم چند بار زندگی می کنه باید خیلی هواسمونو جمع کنیم
Hope to see you عزیزمندا جان همسایه ایم ها! البته ما یه کم با نیاوران فرق داریم (کامرانیه)!
درسته موافقم محسن جانمنطق...فقط منطق
ممنونوقتی کسی انتخاب واقعیش رو انجام نداده باشه, بعدا وقتی میبینه پسر بهتر(یعنی پولدارتری پیدا بشه) این فرد رو ول میکنه و میره سراغ گزینه ی بهتر!
این چیزا(عشق و ....) دیگه معنی نداره!
واقعا باهات موافقم ممنونم که کمک کردی و نظرتو گفتی گلمبه نظر من بستگی داره ببینی از کدوم نظر مطابق با خواسته هات نیست. بعضی از خواسته ها غیر منطقیه. عشق و مادیات هر دو مهمند.
صحبت از عشق شد باید دید واقعا عاشقیم یا نه یه هیجان کاذبه. طرف با یه نفر از جنس مخالف دوست می شه چون جنس مخالفه مهم هم نیست کی باشه، مهم اینه که جنس مخالفه. این و خیلی از موارد مشابه این عشق نیست.
پول مهمه چون نمی شه بدون پول زندگی کرد. اما پول همه چیز نیست.
اگر اختلافات مهمه بهتر از هم جدا شید. اختلافاتی از این دست اول کم به نظر می رشه اما بعد تبدیل به اختلافات بزرگ می شه. اما اگر اختلافات کوچکه و قابل چشم پوشی ( دقت کن نه هر کوچکی) بهتره توکل به خدا کنی.
تنها کسی که 100% مطابق سلیقه توئه فقط خودتی.
موفق باشی
دوستای عزیز
من همیشه این پرسش تو ذهنم بوده
که اگه :بین دو طرف ناخودآگاه علاقه ایجاد بشه و رابطشون جدی بشه و یکی از اون دو به خودش که بیاد ببینه طرف با ایده آل ذهنش خیلی فرق داره. باید چه کرد؟
خوشحال می شم نظراتتون بدونم , مرسی...
ممنونم درسته بایستی از ته دل با تمام وجود شاد بود و بایستی شادیو انتخاب کرد و این بستگی به آدم داره که کجا احساس رضایت داریو چه جوریسلام دوست عزیز
زندگی که رویا نیست تا با افکار شادمون اونو بسازیم زندگی یه بازی جدیه که بایست سعی کنیم توی اون شاد باشیم
هیچ چیزی تو دنیا مطلق نیست چون هرچیزی که به کمال برسه میشه خدا یا نمودی از خدا
موفق باشی
به دوستي به عنوان يه رابطه نيگاه كنيد كه هر لحظه ممكنه اين رابطه تموم بشهببين دوست عزيز به نظر من اساس كار مشكل داشته از اول. فكر ميكنم ما ايرونيا كلا" دخترا بيشتر اينجورين در رابطه دوستي يه وابستگي براشون پيش مياد اونم اوصولا" بر ميگرده به رابطه هاي اولشون با جنس مخالف و درست نميتونن فرق بين دوستي و نامزدي رو با يه كس درك كنن به نظر من دوستي يه رابطه كه بر اساس نياز طرفين به وجود مياد و وقتي ميبينن كه يكي از طرفين ديگه از اين رابطه لذت نميبره بهتره تمومش كنن و به دنبال پيدا كردن نقاط مشتركشون در كيسهاي ديگه باشن و بهتره از رابطه دوستي به وابستگي منتهي نشه ولي دخترها اكثرشون به اين وابستگي منجر ميشه رابطشون و در واقع كم نميذارن در رابطه دوستيشون و موقعي هم كه وابسته شدن طرف هر چه قدر هم كيس مناسبي واسشون نباشه يا دور و برياشون هر چه قدر نصيحتشون كنن حرفشون اصلا" مهم نيست واسشون و كلا" سعي كن دوست عزيز به دوستي به عنوان يه رابطه نيگاه كنيد كه هر لحظه ممكنه اين رابطه تموم بشه
يه پيشنهادم بهتون دارم يه برنامه اي در شبكه ipn بهروز داره به اسم عمو پر چونه هر سه شنبه ساعت 1 شب تقريبا" شروع ميشه و ساعت تقريبا" 2 فرداش يعني 4 شنبه تكرار ميشه اگه وقت دارين حتما" نيگاه كنيد اين برنامه واقعا" آموزنده واسه جوونا مثل من و شما اگرم دوست داشتين تماس بگيرين بهتون مشاوره بدن شايد بتونن بيشتر كمكتون كنند
gook luck and take care
سلام...
اتفاقا من با آقا اسی در جایی که شما پررنگش کردی مخالفم...
اولین قدم برای حل مشکل شما اینه که ، مسئولیت این کاری که کردی (رابطه با پسر نامبرده) رو بپذیری اونهم به صورت تمام و کمال...نه نصف و نیمه...چون اگه یادت باشه هیچکس شما رو مجبور به انجام این کار نکرده بود و شما به خواست خودت این رابطه رو برقرار کردی.
مهم نیست شما از این پسر دوری میکنی یا اون از شما...مهم اینه که یکی از همون مواردی که گفتم اینه که دوستی با جنس مخالف علاوه بر محاسنی که در کنار داره، همچین مشکل بزرگی رو در پی داره. علت اصلی محدود کردن این روابط توسط برخی افراد یا در آموزه های دینی همینه.... ولی خب شما به اقتضای زمان تصمیم به این کار گرفتی... ولی قبلش باید یا یاد میگرفتی یا بهت یاد میدادند که دوستی با جنس مخالف یکم با دوستیهای جنس موافق فرق داره... اینکه شما باید در زمان انتخاب این نوع دوست، احتمال کشیده شدن ماجرای دوستیتون به اینجا رو میدادی. باید میدادی این احتمال رو که دچار این حادثه نشی(حادثه های روحی بزرگترین نوع حادثه ها هستند) . اگه این احتمال رو در شروع انتخاب دوست بدی نتیجه این میشه که : یا خودت ازش خوشت میاد و مایلی بهش و یا اینکه نه. مسلما اگه مایل باشی تو دل خودت وقتی باهاش صحبت میکنی ناخواسته این حس رو به اون پسر منتقل میکنی. هرچند خودت منکر این موضوع باشی. اینجا هستش که شما باز هم احتمال از بین رفتن این حس رو باید بدی که بتونی جلوش رو بگیری... پس در اینصورت مهمترین عامل شما میشه: نوع حرف زدن و برخورد و حرکات شما در مقابل اون پسر. من خودم پسرم و میدونم که هر حرکت یه دختر جلوی دوستش چه احساساتی رو در اون پسر برمی انگیزه و چه پیامدهایی داره. شما باید احترام توی صحبت و منش برتر رو در برخورد با همه پسرهایی که باهاش دوست هستی ؛ رعایت کنی تا برگ برنده در این زمانی که توش گیر افتادی دستت باشه... یعنی با همون احترام و منش بتونی به طرفت بفهمونی که در رابطه با زندگی مشترک بدرد هم نمیخورید. اگه غیر از این رفتار دیگه ای با این پسر داشتی ، بحثش جداست... چون با ناز کردن و صحبتهای شیرین و تحریک کننده ی زمان دوستی (که به این میگن زیاده روی) نمیشه جلوی این پیشامد رو گرفت و شما باید شخصیت دیگه ای رو در خودت بروز بدی تا از این مهلکه ای که خودت به وجود اوردی نجات پیدا کنی... اگه دقت کنی میبینی که قدرت در احترام و منش قرار داره و الان شما به قدرتی نیاز داری که خودت رو از این میدون مبارزه سالم بیرون ببری.پس باید دست بکار بشی. مطمئن باش هیچکس توی این دنیا نیستش که در این موقع کمکت کنه غیر از خودت که باید برای بدست آوردن قدرت دست بکار بشی. البته من اصلا عصبانیت رو منظورم ندارم. چون آدم قدرتمند عصبانی نیست.
اگر که هم ازش در رابطه با دل خودت خوشت نیومد ولی خواستی باهاش دوست بشی اینجا هم باید جوری رفتار کنی که به قول معروف حساب کار دستش باشه و باز هم برگ برنده دست شما باشه.
این رو به این خاطر میگم چون تو دوستی بین دخترا و پسرا اولین موردی که سریعا از ذهن دو طرف میگذره ظاهر و منش نفر مقابل هست و هرکدوم در این فکرن که چه جوری راه دل او یکی رو میتونن بدست بیارن(درد کشیده طبیبه!)
حالا شما باید بسنجی جایگاه خودت رو که در کجا هستی و چه طور میتونی با اون پسر روبه رو بشی...
در رابطه با صحبت دوستمون آقا اسی هم بگم که افرادی که این ذهنیت رو دارن که باید به دوستی جوری نگاه کنند که هر لحظه ممکنه زمانش تموم بشه؛ کاملا خود خواه و ترسو بی مسئولیت هستند
...چون در دوستی ، که علتش خواست دوطرف هست باید دوستت رو مثل خودت بدونی و قبل از اینکه هر کاری بکنی باید خودت رو جای شخص مقابل بذاری و بعد انجامش بدی. در این صورت خود خواه نیستی.
در عالم دوستی انتظار پایان یافتن زمان دوستی یعنی ترسو بودن از زمان دوستی... چون اگه شما از دوستیتون ترس نداشته باشید انتظار اتمامش رو نمیکشید. در این صورت منتظر لحظه اتمام دوستی بودن کار احمقانه ایه! در این صورت ترسو نیستی.
در روابط دوستی اگه شما منتظر اون لحظه باشی که هر آن ممکنه که این رابطه به پایان برسه ؛ مثل بچه ای هستی که به زور مدرسه رفته و لحظه شماری میکنه که زنگ خونه به صدا در بیاد و فرار کنه! پس شما نتوستی مسئولیت دوستی رو که خودت پی ریزش کردی رو به عهده بگیری. پس آدم بی مسئولیتی هستی!
این نه مشکل شما ، بلکه مشکل همه ی ما پسرها و دخترهایی هستش که تو دوستیمون با جنس مخالف زیاده روی میکنیم و در این زمانها نمیتونیم جلوش رو بگیریم.
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
زنانی که 1350 مرد را راهی پزشکی قانونی کردند | گفتگوی آزاد | 10 | ||
راهی متفاوت برای ابراز عشق.... | گفتگوی آزاد | 23 | ||
راهی غیرتکراری برای ابرازعشق | گفتگوی آزاد | 4 | ||
دو راهی چگونه زیستن | گفتگوی آزاد | 4 | ||
I | پراید ۵.۵ و پژو پارس ۸ میلیون تومانی راهی عراق می شوند | گفتگوی آزاد | 19 |