مسلمان ها دعوی این را دارند که همه کتاب ها تحریف شده و فقط قرآن هست که از تحریف به دور مونده
در ابتدا باید عرض کنم که مسلمونها همه کتاب های ادیان دیگر نظیر اناجیل یا تورات را تحریف شده نمیدانند بلکه قسمتی از آنرا تحریف شده میدانند. شما در اندیشه اسلامی 2 که با آقای صالحی پاس کردین خوندین هر یک از ادیان به مقداری از معارف بهره برده اند و هر کس در دین خود باشد و به دستورات آن کامل انجام دهد راهی به سوی خدا میرود اما بعضی از راه ها آسان است بعضی ها دشوار تفاوت اسلام با سایر دین ها در این است به کتاب مراجعه کنید بهتر است
در باب احادیث که دیگه وضع کاملا روشنه که احادیث جعلی زیادند !
اگر من یه کافرم که دارم قرآن را بررسی می کنم که به حقانیت ایمان پیدا کنم یا نه، به نظرتون بگین حدیث این طور می گه واسه قانع کردن دلیل قابل قبولیه !
اولا درست است احادیث جعلی زیاد است اما دسته از احادیث هستند که جزء مستندات دین ما محصوب میشوند. مثلا شما هیچ جا و هیچ کس پیدا نمیکنید که بگوید حدیث ثقلین یا حدیث غدیر دروغ باشد چه شیعه چه سنی ، فقط در مورد مضمون احادیث مثلا حدیث غدیر اختلاف نظر دارند. پس وقتی که این حدیث جز مستندات هست و جعلی نیست پس در باب سخن حدیث و مضمونش روشن است اما در باب اینکه فرض را بر این بگیریم که شما یک فرد غیر مسلمان هستید که دارید در مورد قرآن بررسی میکنید به این نکته نظر شما رو جلب میکنم که چرا وقتی در مورد آثار یک نفر صحبت میکنن زندگی شخصیش ، نظرایتش و صحبتاش در مورد اون اثر و سایر مسائا ، شرایط اقلیمیش و ... تحقیق میکنند؟ شمایی که درمورد قرآن دارید تحقیق میکنید آیا نباید سخنان کسی آن را آورده است و مستندات محکمی برای آن سندها هست که در مورد این حدیث بیش از 300 کتاب وجود دارد باید مطالعه کنید؟!
در قرآن اومده که قرآن برای اهل تغقل و آنها که اهل فکرند آمده خوب اگر قرار بود که قابل فهم نباشه و با عقل نشه درکش کرد دیگه چه دلیلی بر این حرف بود !
بله قرآن برای اهل تفکر است، تا در موردش فکر نکنید و تحقیق نکنید نمیتوانید معانی همه مطالب را آنرا بفهمید. در برخی آیات قرآن عموم مردم یا به قولی عوام را خطاب داده است و در برخی متفکرین و مسلما در آن قسمت خیلی از عوام نمی توانند معانی را درک کنند. در برخی آیه ها سالهای سال تحقیق شده تا به برخی مضمون ها رسیده اند. برای همین در حدیث ثقلین قرآن را در کنار کسانی آورده که علم آنرا داشته اند تا شما از آنها بهره بگیرید. اینان کلید های راهنمایی برا قرآن هستند. پس همه نمیتوانند معانی قرآن را دریابند و این لازمه سالها تحقیق و پژوهش است در ثانی برخی از مطالب که در حوزه فکر و عقل نیستند و شما نمیتوانید آنها را تجربه کنید چه؟ مسائلی مانند کیفیت زندگی در آن دنیا، معیارهای سنجش در آن دنیا و ..... . حال شما چگونه در باره این مسائل میخواهید با عقل تصمیم بگیرید که چگونه اند؟!
اینم باز بر می گرده به بحث تحریف خوب مسلمونا می گن سایر ادیان تحریف شدن پس چطور به اون ها استناد می کنید!
اینکه بنده مثال هایی از انجیل و تورات آوردم . منظور این بود که این مسئله تازه نیست که در دین اسلام بهش پرداخته باشن بلکه از قبل بوده مانند نماز خواند . در مورد تحریفم که بالا گفتم
اولا این خودش یه بحث جداست درسته من انسانم ولی قیاس روابط انسانی با زابطه خالق و مخلوق درسته ؟
شما وقتی قرآن را میخوانید در مورد بهشت و قیامت مجازات و پاداش آن دنیا چگونه جواب داده اند؟ بعد بشینید فکر کنید درست است یا خیر
ثانیا اگرم بخوایم به این طور مثال ها استدلال کنیم فرض کنید یه پدری که به بچش می گه هر مشکلی داری به خودم بگو و دوست ندارم که مشکلاتت را از زبان بقیه بشنوم و فرزند هم جز زحمت برای پدرش چیز دیگری نداره اگر فرزند بره مشکلش را به کس دیگه بگه به نظرتون وقتی اون پدر مشکل را از زبان کس دیگه بشنوه حق نداره عصبانی بشه که من همیشه گفتم به خودم بگو و این کار را نکردی !
در مورد این قضیه در آخر همین جواب سوال اصلیتون را باهاش میدم
به هر چیزی و هر کاری و هر کسی که انسان برای رسیدن به مقصودش از اون به جای کمک از خدا بهره بگیره
حتی یه بار هم ئکتر الهه قمشه ای استدلال کردن که دروغ هم رک هست و واقعا جالب هم بود
اگر قبول ندارین فایل صوتیش را بذارم !
با توجه به حرف هایی که زدم و معنای اون آیه این شرکه !
من ارتباط حرفتون در رابطه با جمله دومتون که در باره دکتر هست رو نفهمیدم
در ثانی دکتر الهی قمشه ای که امام معصوم نیست که حرفش سند قطعی باشه! حتی ایشون مرجع تقلید هم نیستند. تازه همون مراجعش هم در خیلی امور نظرشون باهم فرق داره!
اما جدا از اینکه فلانی چی گفت و اون یکی چی گفت باید دید تعریف از مشرک کیست؟ من فکر میکنم به کسی میگوییم مشرک که در انجام امور قدرتی جدای از قدرتی که خداوند داره دارد. یعنی بعضی کارها هست که او میتواند انجام بدهد بدون اجازه پرودگار. اگر شما تعریف دیگری دارید بیان کنید که بحث کنیم
اما در این باب، مثلا جبرئیل فرشته وحی است ، یا میکائیل در اسلام فرشته روزی رسان. روزی شما را میکایئل از طرف خداوند میرساند! حال اگر شما دعا کنید که ای حضرت میکائیل از تو میخواهم به واسطه مقامی که نزد پرودگار داری از خداوند بخواهی که روزی مرا افزایش دهی. اینجا میکائیل از خود قدرتی مستقل ندارد و شما همچین قدرتی برای او متصور نشده اید پس شرک نیست! اما اگر درخواست خود را به گونه ای از میکائیل بخواهید گویی او با از خود قدرتی دارد جدای انکه خدا به او داده این شرک است
اما بحث اصلی در رابطه با آیه 48 سوره بقره: اگر از آیه 40 دنبال کنید میفهمید که خطاب این آیه عموم نیست بلکه قوم بنی اسرائیل بوده است. خداوند ابتدا از آنها میخواهد که به قرآن ایمان بیاورند همانا تصدیق کننده تورات است وآیات اورا به بهای اندک نفروشند و فقط از قهر او بترسند. بعد از این آیه خداوند نعماتی که به آنها داده را یاد آور میشود و کارهای اشتباهی که آنان کردند مانند گوساله پرستی بعد از عبور از نیل و مسائلی که در باره ضبح گاو پیش آوردند
در باب توسل این آیا هم بد نیست
1 ـ در آيه شريفه 97 سوره يوسف مى خوانيم:
قالُوا يا اَبانَا اسْتَغْفِرْلَنا ذُنُوبَنا اِنّا كُنّا خاطِئينَ
(برادران يوسف خطاب به پدرشان) گفتند: پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، كه ما خطاكار بوديم.
وقتى كه خبر سلامتى حضرت يوسف (عليه السلام) به پدر و برادرانش رسيد، آن ها پى به خطا و اشتباهاتشان بردند و در صدد جبران و توبه و استغفار برآمدند، به خدمت پدر رسيدند تا او را بين خود و خدايشان واسطه قرار دهند، به پدر متوسّل شدند تا او از خداوند بخواهد كه گناهانشان را ببخشايد، پدر در جواب فرزندانش گفت:
سَوْفَ اَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبّى اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ(یوسف/98)
حال این آیات چه مفهومی دارند؟! آیا اینها جدای از توسل است؟
درضمن من ادعای مسلمونی ندارم. همون قدری که خوندم همون قدر میتونم جواب بدم و کاری به ادیان ندارم همون طوری که در مورد مسائلی که از مسحیت خوندم اونجا هم رفتم دفاع کردم. اگر به واقع دنبال جواب هستید میتوانید به یکی از مراجع تقلید ایمیل بزنید و جواب سوال خودتون را بگیرید یا به کتاب تفسیر المیزان مراجعه کنید و نظرات مختلف پیرامون هر آیه ای را که مد نظر دارید ببینید
شاد باشید و سر بلند