mahsa.77
عضو جدید
حالا چی چی میزنی؟
واییییییییییییییییی........خیلی وضعت خرابه .دلم برات میسوزه ......
حالا چی چی میزنی؟
خدارو شکر 1 نفر دلش سوختواییییییییییییییییی........خیلی وضعت خرابه .دلم برات میسوزه ......
خب معلومه رفتند دنبال یه لقمه نون از درون زمین های لم یزرع. بده؟!غم غصه بدبختی و.............
کلا هرچی مردم ایران میزنن.
بابا یاری بدبید
تالار خودمون امروز کرکرش پایینه
هیشکی نیست
دارمت مهسا جون
نه عالیهخب معلومه رفتند دنبال یه لقمه نون از درون زمین های لم یزرع. بده؟!
غم غصه بدبختی و.............
کلا هرچی مردم ایران میزنن.
بابا یاری بدبید
تالار خودمون امروز کرکرش پایینه
هیشکی نیست
دارمت مهسا جون
واییییییییییییییییی........خیلی وضعت خرابه .دلم برات میسوزه ......
خواهش میکونم!
چه صبری داشتی تو ای فاطمه
کلمه- سید مهدی شجاعی: چطور بدن این نازنین این عزیز را شستشو کنم اگر تغسیل فاطمه با اشک چشم مجاز بود آب را بر بدن او حرام میکردم . اگر دفن واجب نبود خاک را هم بر او حرام میکردم .
حیف است این جسم آسمانی در خاک. حیف است این پیکر ثریایی در ثری حیف است این وجود عرشی در فرش .
اما چه کنم که این سنت دست و پا گیر زمین است . از تبعات زندگی خاکی است .
پس آب بریز اسماء کاش آبی بود که آتش این دل سوخته را خاموش میکرد, ای اشک بیا . بیا که اینجاست جای گریستن .
ای وای این تورم بازو از چیست ؟… این همان حکایت جگر سوز تازیانه و بازو ست . خلایق باید سجده کنند به اینهمه حلم , به این همه صبوری .
فاطمه؛ گفتی بدنت را از روی لباس بشویم ؟ برای بعد از رفتنت هم باز ملاحظه این دل خسته را کردی ؟
نازنین؛ چشم اگر کبودی را نبیند , دست که التهاب و تورم را لمس میکند.
ای کسی که پنهان کاری را فقط در دردها و مصیبت هایت بلد بودی , شوی تو کسی نیست که این رازهای سر به مهر تو را نداند و برایشان در نخلستان های تاریک شب , نگریسته باشد .
اینجا جای تازیانه نامردان است و درآن زمان که ریسمان در گردن مرد تو آویخته بودند
ای خدا این غسل نیست این شستشو نیست , مرور مصیبت است . دوره کردن درد است . تداعی محنت است .
ای وای از حکایت محسن, حکایت آن در و دیوار؛ حکایت آن میخ آهنین با بدن نحیف و خسته و بیمار ؛ حکایت آن آتش با آن تن تب دار ؛ حکایت آن دست پلید با این گونه و رخسار؛ حکایت آن همه مصیبت با این دل بی قرار.
آرامتر اسما؛ دست به سادگی از اینهمه جراحت عبور نمیکند , دل چطور این همه مصیبت را مرور کند.
چه صبری داشتی تو ای فاطمه ؛ و چه صبری داری تو ای خدای فاطمه
اینکه جسم است این همه جراحت دارد, اگر قرار به تغسیل دل بود چه میشد , این دل شرحه شرحه , این دل زخم دیده, این دل جراحت کشیده
خسته ام چقدر خسته ام…
منبع: وبلاگ سید مهدی شجاعی
آیهان خفه شدیم . حالا خوبه اون یکی آتیش پاره ی تالار نیست وگرنه اینجا رو این 2 تا به آتیش میکشیدن .
( نیمیتزو با تو بودما )
با اینکه بهت نمیاد از این پست ها بذاری ولی خیلی عالی بود
مذهبی باحال چه جوریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آخه مهمون داشتیم.
باید از خجالتش در میومدم!
اینجوری نیگام نکن
من مذهبی ام.
ولی نه از اونا از اون باحالا
مهسا خانم چرا تهمت میزنی؟؟؟؟؟؟البته خوب همه مشغول درس خوندنن..........
مذهبی باحال چه جوریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آهان ! مذهبی منظورته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس منم مذهبی باحالم!
یا علی آقا !!!!!!!!! یاعلی ...دیر اومدی زود میخوای بری؟شما موادیا همتون خشن هستین؟
آخه مهمون داشتیم.
باید از خجالتش در میومدم!
اینجوری نیگام نکن
من مذهبی ام.
ولی نه از اونا از اون باحالا
سلام ؛ حال من خوب است
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور
که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند . . .
با این همه اگر عمری باقی بود
طوری از کنار زندگی می گذرم
که نه دل کسی در سینه بلرزد
و نه این دل نا ماندگار بی درمانم . . .
تا یادم نرفته است بنویسم:
دیشب در حوالی خواب هایم ، سال پر بارانی بود . . .
خواب باران و پاییزی نیامده را دیدم
دعا کردم که بیایی
با من کنار پنجره بمانی ، باران ببارد
اما دریغ که رفتن ، راز غریب این زندگیست
رفتی پیش از آن که باران ببارد . . .
می دانم ، دل من همیشه پر از هوای تازه باز نیامدن است !
انگار که تعبیر همه رفتن ها ، هرگز باز نیامدن است
بی پرده بگویمت :
می خواهم تنها بمانم
در را پشت سرت ببند
بی قرارم ، می خواهم بروم ، می خواهم بمانم ؟!
هذیان می گویم ! نمی دانم . . .
نه عزیزم ، نامه ام باید کوتاه باشد
ساده باشد ، بی کنایه و ابهام
پس از نو می نویسم:
سلام! حال من خوب است
اما تو باور نکن . . .
یا علی آقا !!!!!!!!! یاعلی ...دیر اومدی زود میخوای بری؟
واقعا کی میتونه باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی کی میتونه باشه ؟ خوش اومدی تازه وارد کع منم میشناسی . خودتو معرفی کن منم بشناسم .
ما دیگه شب کاری نداریم نیمیتزو خان .
مامانم گفته بچه ی خوب باید شب ها زود بخوابه
نیمیتزو دیشب کی خوابیدی !!!!!!!!!!!
الان کی بیدار شدی . ببینم اصلا خوابیدی ؟
نکنه حرفمو گوش کردی رفتی به برو بچه نارنجی پوشه شهر داری کمک کردی .
تو و مظلوم بودن
استغفرالله.
آیهان خفه شدیم . حالا خوبه اون یکی آتیش پاره ی تالار نیست وگرنه اینجا رو این 2 تا به آتیش میکشیدن .
( نیمیتزو با تو بودما )
همه ميگن من مظلوم هستم
قراره فاميليم رو عوض كنم بشم نيميتزو مظلوم
دوستان امشب كسي براي شب نشيني نيست ؟؟؟؟؟؟؟؟