سلام به تمامی خوانندگان عزیز قبل از هر چیز لازم میدانم فرارسیدن ماه مبارک رمضان ، ماه نزدیکی قلبها ، ماه امتحان کردن خوب بودن و به دیگران خوبی کردن و خوبی یاد گرفتن ، ماه راز و نیاز با صلابت تر از گذشته با یگانه پروردگار هستی ، ماه مهمانی خداوند و ... (و البته به دیده طنز به قول یکی از دوستان ،"ماه زولبیا وبامیه- بیخوابی شبانه- گرسنگی روزانه- روزشماری ماهانه-پرخوری سحرانه- افطاری شاهانه و تواقع آمرزش سالانه ") رو تبریک عرض کنم .
خب همونطور که متوجه شدین میخوایم یه نقدی بر فیلمهای سیما منظورم همین دو سریال در اینجا داشته باشیم پس در ابتدا لازم میدونم توضیحاتی در این باره بدم .
همونطور که در جریان بودین این دو سریال زیر هشت و فاصله ها بودن که اولی از شبکه یک حوالی ساعت 22 و دومی از شبکه سه حوالی 23 پخش شدن . این دو فیلم نکات مشترک خوبی داشتن انصافا هر دو سریال برای اولین بار پایان جالبی داشتن منظورم اینه مثل بعضی سریالها نبودن ( مثل دلنوا... ) که یه طوری فقط به فکر پایانش باشن که به عبارتی فیلم رو بپیچونن .
نکته دوم حضور کارگردانانی کارکشته در این دو سریال بود .
فیلم زیر هشت به کارگردانی سیروس مقدم و فاصله ها به کارگردانی حسین سهیلی زاده
نکته بعدی مشترک استفاده از دو خواننده محبوب و دوست داشتنی کشورمون در این سریالها بود . تیتراژپایانی زیر هشت رو دکتر محمد اصفهانی و فاصله ها رو علی لهراسبی بر عهده داشتند که انصافا در سرودن این اشعار زیبا سنگ تمام گذاشتن که بعدا در همین تایپیک این اشعار رو خواهم گذاشت .
اما اختلافاتی که در دو سریال وجود داشت اولیش موضوع بود . به نظر من موضوع زیر هشت یک داستان تراژدی درامیک بود که انصافا اگر کتاب این سریال چاپ شود خریداران زیادی خواهد داشت و به نظرم به فیلمنامه نویس این سریال تبریک شایانی باید گفت . موضوع به این صورت بود که پسرکی عاشق پیشه به خاطر عشقش که این نقشه رو کشیده بود دست به گناه دزدی میزنه و وقتی گیر میفته اسمی از او نمیبره ، دخترک ازدواج میکنه و پسرک همچنان در زندان به سر میبره تا اینکه در نزدیکی زمان مرخصی او به دروغ گناهی دیگر رو بهش میبندن که بابتش باید هشت سال دیگر از عمرشو در زندان سپری کنه . پسر داستان ما که عطا اسمشه تحمل این رو دیگر نداره و در زمان مرخصیش به این فکر میفته که این جرم ناحق رو از خودش پاک کنه به همین دلیل ابتدا به سمت کسانی میره که روزگاری از دوستانش بودن ولی حالا شهادت دروغ علیه او دادن و به هر زوری که شده اسم اون شخصی که این گناه نانوشته رو به گناه او اضافه کرده متوجه میشه غافل از اینکه اون شخص بهش دروغ گفته . عطا که اسم دخترک رو که منیژه بود میشنوه بار دیگه جا میخوره و ابتدا فکر انتقام میفته و البته قبلش میدونس که او ازدواج کرده ولی اطرافیانش از این کار او جلوگیری میکنن عطا بنا به دلایلی امانشو از دس میده و از راز پنهانی که بین خودش و منیژه وجود داره به برادر منیژه میگه ، برادر منیژه با اینکه خودشم فردی پاک نیس ولی از چهره مظلوم خواهرش این انتظار رو نداشته به سمتش میره و حقیقت رو میپرسه که متوجه میشه عطا راست گفته . خلاصه فیلم میگذره و میگذره تا اینکه عطا تو پارکی میبینتش و حرفهای دلشو که مدتها بود نگفته بود رو میگه منیژه هم که با بچش اومده بود از عطا میترسه و فرار میکنه ولی همین که داشت از پله ها پایین میومد یهو پاش پیچ میخوره و پرپر شدن بچشو میبینه بعد ماجراهای رخ میده که اکثرا جنبه انتقامی بود تا اینکه عطا عشقی دیگر پیدا میکنه و این بار به خاطر عشقش دست از کارهای نادرستش میکشه .
ولی فاصله ها به حقایق زندگی بیشتر شباهت داشت و معضلات اجتماعی رو که در جامعه ما متاسفانه کم نیستن رو بررسی کرد ابتدا موضوع رباخواری و ربا گیری که متاسفانه در کشورمون فت و فراوون مشاهده میکنیم ، بعد به روابط موجود در خانواده ها به ویژه با پدر ، همچنین کمرنگ شدن نصیحت پذیری در جامعه ، ناکارآمد بودن سختگیریهای نا به جا از طرف خانواده ها و تا حدودی که به نظرم کافی نبود روابط دختر و پسر رو بیان کرد و البته در مورد بعضیش راهکارهایی هم ارائه داد .
نکته بعد بازیگران این سریالها بودن که من به شخصه به کارگردان سریال فاصله ها تبریک میگم که حقیقتا این بازیگران نقشهای خود رو به درستی ایفا کردن و بایستی به همشون تبریک گفت . از جمله بازیگران این سریال میتوان دانیال حکیمی ،فاطمه گودرزی ، حسن جوهرچی ، شاهرخ استخری ، بهاره افشاری ، مریم کاویانی ، عبد الرضا و پندار اکبری و البته رضا توکلی و نیما شاهرخ شاهی نام برد و از بازیکنان سریال زیر هشت هم میتوان به امیر جعفری ، مریم امیر جلالی ، آتیلا پسیانی ، آرش مجیدی و کتایون امیرابراهیمی اشاره کرد .
خب فکر میکنم یه توضیحی کلی درباره این دو سریال دادم حالا دیگه نوبت شماست
خب همونطور که متوجه شدین میخوایم یه نقدی بر فیلمهای سیما منظورم همین دو سریال در اینجا داشته باشیم پس در ابتدا لازم میدونم توضیحاتی در این باره بدم .
همونطور که در جریان بودین این دو سریال زیر هشت و فاصله ها بودن که اولی از شبکه یک حوالی ساعت 22 و دومی از شبکه سه حوالی 23 پخش شدن . این دو فیلم نکات مشترک خوبی داشتن انصافا هر دو سریال برای اولین بار پایان جالبی داشتن منظورم اینه مثل بعضی سریالها نبودن ( مثل دلنوا... ) که یه طوری فقط به فکر پایانش باشن که به عبارتی فیلم رو بپیچونن .
نکته دوم حضور کارگردانانی کارکشته در این دو سریال بود .
فیلم زیر هشت به کارگردانی سیروس مقدم و فاصله ها به کارگردانی حسین سهیلی زاده
نکته بعدی مشترک استفاده از دو خواننده محبوب و دوست داشتنی کشورمون در این سریالها بود . تیتراژپایانی زیر هشت رو دکتر محمد اصفهانی و فاصله ها رو علی لهراسبی بر عهده داشتند که انصافا در سرودن این اشعار زیبا سنگ تمام گذاشتن که بعدا در همین تایپیک این اشعار رو خواهم گذاشت .
اما اختلافاتی که در دو سریال وجود داشت اولیش موضوع بود . به نظر من موضوع زیر هشت یک داستان تراژدی درامیک بود که انصافا اگر کتاب این سریال چاپ شود خریداران زیادی خواهد داشت و به نظرم به فیلمنامه نویس این سریال تبریک شایانی باید گفت . موضوع به این صورت بود که پسرکی عاشق پیشه به خاطر عشقش که این نقشه رو کشیده بود دست به گناه دزدی میزنه و وقتی گیر میفته اسمی از او نمیبره ، دخترک ازدواج میکنه و پسرک همچنان در زندان به سر میبره تا اینکه در نزدیکی زمان مرخصی او به دروغ گناهی دیگر رو بهش میبندن که بابتش باید هشت سال دیگر از عمرشو در زندان سپری کنه . پسر داستان ما که عطا اسمشه تحمل این رو دیگر نداره و در زمان مرخصیش به این فکر میفته که این جرم ناحق رو از خودش پاک کنه به همین دلیل ابتدا به سمت کسانی میره که روزگاری از دوستانش بودن ولی حالا شهادت دروغ علیه او دادن و به هر زوری که شده اسم اون شخصی که این گناه نانوشته رو به گناه او اضافه کرده متوجه میشه غافل از اینکه اون شخص بهش دروغ گفته . عطا که اسم دخترک رو که منیژه بود میشنوه بار دیگه جا میخوره و ابتدا فکر انتقام میفته و البته قبلش میدونس که او ازدواج کرده ولی اطرافیانش از این کار او جلوگیری میکنن عطا بنا به دلایلی امانشو از دس میده و از راز پنهانی که بین خودش و منیژه وجود داره به برادر منیژه میگه ، برادر منیژه با اینکه خودشم فردی پاک نیس ولی از چهره مظلوم خواهرش این انتظار رو نداشته به سمتش میره و حقیقت رو میپرسه که متوجه میشه عطا راست گفته . خلاصه فیلم میگذره و میگذره تا اینکه عطا تو پارکی میبینتش و حرفهای دلشو که مدتها بود نگفته بود رو میگه منیژه هم که با بچش اومده بود از عطا میترسه و فرار میکنه ولی همین که داشت از پله ها پایین میومد یهو پاش پیچ میخوره و پرپر شدن بچشو میبینه بعد ماجراهای رخ میده که اکثرا جنبه انتقامی بود تا اینکه عطا عشقی دیگر پیدا میکنه و این بار به خاطر عشقش دست از کارهای نادرستش میکشه .
ولی فاصله ها به حقایق زندگی بیشتر شباهت داشت و معضلات اجتماعی رو که در جامعه ما متاسفانه کم نیستن رو بررسی کرد ابتدا موضوع رباخواری و ربا گیری که متاسفانه در کشورمون فت و فراوون مشاهده میکنیم ، بعد به روابط موجود در خانواده ها به ویژه با پدر ، همچنین کمرنگ شدن نصیحت پذیری در جامعه ، ناکارآمد بودن سختگیریهای نا به جا از طرف خانواده ها و تا حدودی که به نظرم کافی نبود روابط دختر و پسر رو بیان کرد و البته در مورد بعضیش راهکارهایی هم ارائه داد .
نکته بعد بازیگران این سریالها بودن که من به شخصه به کارگردان سریال فاصله ها تبریک میگم که حقیقتا این بازیگران نقشهای خود رو به درستی ایفا کردن و بایستی به همشون تبریک گفت . از جمله بازیگران این سریال میتوان دانیال حکیمی ،فاطمه گودرزی ، حسن جوهرچی ، شاهرخ استخری ، بهاره افشاری ، مریم کاویانی ، عبد الرضا و پندار اکبری و البته رضا توکلی و نیما شاهرخ شاهی نام برد و از بازیکنان سریال زیر هشت هم میتوان به امیر جعفری ، مریم امیر جلالی ، آتیلا پسیانی ، آرش مجیدی و کتایون امیرابراهیمی اشاره کرد .
خب فکر میکنم یه توضیحی کلی درباره این دو سریال دادم حالا دیگه نوبت شماست