این شعر مال کیه؟؟؟؟؟من از کجا غم و شادی این جهان ز کجا
من از کجا غم باران و ناودان ز کجا
این شعر مال کیه؟؟؟؟؟من از کجا غم و شادی این جهان ز کجا
من از کجا غم باران و ناودان ز کجا
افغان کردم بر ان فغانم می سوخت / خامش کردم چو خامشانم می سوخت
از جمله کران ها برون کرد مرا / رقتم بر میان در میانم می سوخت
آن دوست که ناکامی ماخواسته است/کام دل دشمنان روا خواسته است
با این همه خوش دلیم،کز راحت و رنج/ما خواسته ایم آنچه خدا خواسته است
تو آرزوی منی ، ای چراغ خلوت دل
مرا به جان تو ،در دل جز آرزوی تو نیست
به من بسیار میماند نمیدانم که صنع حق
مرا از خاک غم یا خاک غم را افرید از من
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرستا دل شکنی،شیوه ی آمال تو شد/چون سایه دل خلق،به دنبال تو شد
دانی که به پایت ز چه آسیب رسید؟/از بس که دل شکسته پامال تو شد...
شعر قشنگی بود،به خاطر شبنمش البته!سیر است چشم شبنم من ورنه شاخ گل
اغوش باز کرده صلا میزند مرا
خواهش میکنم قابلی نداشت
تا کی ز انتظار توهردم ز اضطراب
ایم برون زخانه ودر کوچه بنگرم
مي تراود مهتاب
مي درخشد شب تاب
نيست يك دم شكند خواب به چشم كس و ليك
غم اين خفته چند
خواب در چشم ترم مي شكند
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |