بوسیدن دست به نشانه ی احترام هست (سمبلیک) و نه نشانه ی خواری و عدم مردانگی (البته من خودم به شخصه بوسیدن دست کسی رو به هر نشانه ای قبول ندارم) ولی این رسم همواره تو ایران بوده و در نظام پر برکت اسلامی هم به وفور شاهد دست بوسی و پابوسی بوده ایم.
شادروان دکتر مصدق اونجایی که می بایست جلوی دربار و بگیره می گرفت و محمدرضا شاه هم ازش می ترسید (یکی از دلایل کودتا همین بود).
اونهایی مردانگی و شرافت نداشتن که روز پس از کودتا به زاهدی و دارودسته ی کودتا گران تبریک گفتند و سپس از منزل خرابه ی دکتر مصدق در کمال مسرت بازدید کردند
مگه کسی ادعا کرد دست بوسی مصدق السلطنه نشانه ی بی احترامیه؟!
اما تعظیم و عرض چاکری جناب مصدق خدمت ملکه ی ایران و همسر همون شاهی که از مصدق می ترسید(!) نشونه ی فروتنی و همون عرض چاکری خدمت دربار ستم شاهی هست.
حالا این رو چطور با ادعاهای شما میشه جمع بست نمی دونم!
حالا پابوسی ما رو مثال می زنی !
ما که خلاف ادعامون ابراز ارادت نمی کنیم. اتفاقا" با افتخار این کار رو می کنیم.
اما در مورد کودتا و ترس شاه !
کمی منصفانه تر تاریخ معاصر رو مطالعه کنید!
شاه از کدام ویژگی مصدق باید می ترسید؟
توده ی مردم که پشت آیت الله کاشانی بودند . و دقیقا" پس از جدا شدن راه مصدق از آیت الله کاشانی و ملت مشاهده کردید چه کسی به ذلت افتاد و چه کسی تا آخر عمر با عزت و تکریم باقی ماند.
ترورهای انقلابی هم که به اعتراف تمام تحلیلگران دلیل هموار شدن راه نخست وزیری مصدق بود به دست فدائیان اسلام صورت می گرفت.
بفرمایید مطالعه کنید این آقای مصدق که از شاه می ترسید چطور وقتی دستور استعفاش رو از پیک دربار دریافت کرد با کمال فروتنی و کرنش و احترام این خفت رو پذیرفت و از امر همایونی اطاعت کرد!
مردان و شرافتمندان قبل از کودتا خبر از این توطئه دادند . اما واکنش چه بود؟
مصدق از مردم خواست که به خانه ها برگردند!
و این چنین شد که نهضت ملی شدن نفتی که خون ها و مجاهدت های ملت را در پشت خود داشت به دست یک انسان مغرور و فاقد تحلیل و بصیرت به باد رفت ! به همین سادگی به همین خوشمزگی