مشاعرۀ سنّتی

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
شب وصل است و طی شد نامه هجر
سلام فیه حتی مطلع فجر
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بی اجر
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد

صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد

سیل سرشک ما ز دلش کین بدر نبرد

در سنگ خاره قطره باران اثر نکرد

...
 

fairy a

عضو جدید
در گلستان چشمم،ز چه رو همیشه باز است؟
به امید آن که شاید،تو به چشم من درآیی
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
میان مهربانان کی توان گفت
که یار ما چنین گفت و چنان کرد
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب فراق نداند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق بند است
 

امیر افشار

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا کی غم آم خورم که دارم یا نه
این عمر به خوش دلی گذارم یا نه
پر کن قدح باده که معلومم نیست
این دم که فرو برم برارم یا نه
 

fairy a

عضو جدید
هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان / ایوان مداین را آیینه ی عبرت دان
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید

دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم

نقشی بیاد خط تو بر آب میزدم

ابروی یار در نظر و خرقه سوخته

جامی بیاد گوشه محراب می زدم

...
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا