.عزیز من سخنان شما متین
ولی نمیدونم چرا پیشرفت غرب رو میذارین و میذارن پای بی دینی و لختیشون !!
اگر به بی دینی و لخت بودن پیشرفت حاصل بشه پس حیوانات دانشمندتر از آدما هستند
روسیه اولین شاتلی که خواست بفرسته فضا ، تو جو زمین منفجر شد
دولت روسیه اومد بودجه آموزشیش رو 4 برابر کرد
چن سال بعد حاصل این بودجه یه جوان بود که مشکل انفجار شاتل تو جو زمین رو حل کرد
اینه رمز پیشرفت غرب !
صرف هزینه و مدیریت
نه لختی و بی دینی !
یه آقا تو خیابون لخت بگرده شما بی تفاوت از کنارش رد میشین ؟
یا مثلا با یه پوشش ناجور !
.
.
اقا بابک ..منظورمو درست متوجه نشدین
من منظورم این بود که نباید به بهانه پیشرفت یا آزادی حاضر بشیم از اعتقاداتمون بگذریم...
.
.
برخی ها فکر میکنند چون کشورای غربی از لحاظ اجتماعی و جن سی راحت و آزاداند اونجا میشه مدینه ی فاضله و .... تو کشور خودمون چون مذهب اسلامه مانع پیشرفته .... که این اصلا درست نیست
من به عنوان یه دختر ایرانی این دوگانگی رو حس میکنم.وقتی حتی اختیار رنگ لباس و کوتاه بلندیش رو ندارم احساس چندگانگی میکنم.شما که حتی زن نیستین و تا به حال حجاب رو تجربه نکردین نباید به خودتون اجازه بدین در مورد زن ایرانی حرف بزنبن...اتفاقا استارتر محترم به نکات بسیار جالبی اشاره کردن
دختران چادری که از آرایشهای غلیظ استفاده میکنند، حجاب به معنای پوشاندن مو را رعایت نمیکنند، در محیط کار چادر را از سر در میآورند یا به محض خروج از محل کار چادر را جمع کرده در کیفشان میگذارند.دختران چادری که از آرایشهای غلیظ استفاده میکنند، حجاب به معنای پوشاندن مو را رعایت نمیکنند، در محیط کار چادر را از سر در میآورند یا به محض خروج از محل کار چادر را جمع کرده در کیفشان میگذارند.
این پدیده اجتماعی است که در بسیاری از محیطهای کاری دیده میشود. هر پدیده اجتماعی محصول مشترک ویژگیهای شخصیتی افراد و ساختارهایی محسوب میشود که آنها را در بر گرفته است.
اوایل انقلاب و با وجود بهم ریختگی ساختارهای اداری، عدهای از افراد با نفوذ در سازمانها و ادارات، آیین نامهها و شرایط ویژهای برای استخدام افراد تدوین کردند که از جمله آنها میتوان به اجبار پوشش چادر و استفاده از رنگهای تیره برای خانمها اشاره کرد.
پیامد چنین مقررات ساختگی که بسیاری از آنها از جمله استفاده از البسه تیره رنگ در اسلام نهی شده است منجر به رفتارهای اجتماعی در دهه دوم و سوم انقلاب شد .
شاید بهترین نظریه جامعهشناختی که میتواند وضعیت کنون جامعه ایرانی را تحلیل کند، دیدگاه گافمن یکی از جامعهشناسان دوران مدرن باشد. وی درباره توصیف حرکات و رفتارهای مردم جامعه، زندگی را به صحنه تئاتر تشبیه میکند و رفتارهای کنشگران در عرصههای عمومی را به بازی بازیگران تئاتر. گافمن معتقد است زندگی مانند تئاتر پشت صحنهای دارد که افراد شخصیت اصلی و ماهیت واقعی خود را بروز میدهند در حالی که روی صحنه تنها نقش ایفا میکنند، بازیگران تمام تلاش خود را انجام میدهند تا مردمی که بازی آنها را تماشا میکنند باور کنند این یک صحنه واقعی با رفتارها و گفتارهای واقعی است در حالیکه نقش بیانگر هویت بازیگران نیست.
آنچه ما آنرا پدیده «چادریهای غیر محجبه» مینامیم، حاصل ساختارهایی است که زنان را آنگونه که هستند نمیپذیرد. در حقیقت زنان ایرانی در دو ساختار متضاد سرگردان ماندهاند. یکی ساختاری که عرف جامعه به آنها تحمیل میکند که همان مدگرایی و نمایش ظاهری اندام زنانه است و دیگری ساختار رسمی که فقط با پوششی خاص به آنها اجازه حضور فعال در اجتماع میدهد.
راهکاری که زنان ایرانی برای نجات از این دوگانگی به آن رسیدهاند. این است که در محیطهای مختلف اجتماعی نقش بازی کنند. آنها در محیطهای غیر رسمی که عموما انگ عقب افتادگی و تحجر میخورند از آخرین آرایش و لباسهای مد روز استفاده میکنند و در اماکن اداری و رسمی با پوشیدن چادر یا لباسهای رنگ تیره و بسیار ساده نقش زنی دیگر را ایفا میکنند. که البته در هر دو مورد نمیتوان به هویت واقعی و اعتقادات درونی زنان پی برد.
پوشیدن لباس اداری و فرم در بسیاری از کشورهای دنیا مرسوم است و به ذات مشکلی ندارد. ولی اینکه ملاک استخدام افراد به میزان زیادی به پوشش آنها بستگی داشته باشد. به رفتارهای ساختگی و نمایشی زنان دامن زده و در دراز مدت مشکلات هویتی عدیدهای را برای نیمی از جامعه ایرانی به وجود خواهد آورد.
تداوم اجبار زنان به استفاده از پوششی خاص در نهایت نتیجهای بهتر از آنچه جامعه کنونی ایران با آن درگیر است نخواهد داشت.
منبع:http://www.tabnak.ir
سلام خدمت آقا بابک گل از همین جا میبوسمت ...عزیز من سخنان شما متین
ولی نمیدونم چرا پیشرفت غرب رو میذارین و میذارن پای بی دینی و لختیشون !!
اگر به بی دینی و لخت بودن پیشرفت حاصل بشه پس حیوانات دانشمندتر از آدما هستند
روسیه اولین شاتلی که خواست بفرسته فضا ، تو جو زمین منفجر شد
دولت روسیه اومد بودجه آموزشیش رو 4 برابر کرد
چن سال بعد حاصل این بودجه یه جوان بود که مشکل انفجار شاتل تو جو زمین رو حل کرد
اینه رمز پیشرفت غرب !
صرف هزینه و مدیریت
نه لختی و بی دینی !
یه آقا تو خیابون لخت بگرده شما بی تفاوت از کنارش رد میشین ؟
یا مثلا با یه پوشش ناجور !
جوابتون رو تو پست 90 دادم...دوست داشتین بخونینیعنی فقط زنها باید در مورد زن ایرانی حرف بزنن... استارتر هم که زن نیست و دوستان دیگه از آقایون که نظر دادن...
من هم گفتم استارتر یه بخش از زنها رو از قلم انداخته و این مطلب یه جورایی توهین و جفا به کل جامعه زنان ایرانیه ....
در خبرگزاری تابناک که این نوشته توسط خانم زهرا حسینی نگارش شده
یکی از بازدیدکنندگان نوشته خوبی رو برجای گذاشته که نقل میکنم
"درجامعه اسلامي نمايش اندام زنانه در منظر نامحرم و مجامع عمومي عرف نيست و اگر هم شاهد تعدادي از تسليم شدگان در تهاجم فرهنگي هستيم به اين دليل است كه افراد مؤمن مانند اين مانكن ها وقت خود را به جولان دادن در خيابان و كوچه بازار نمي گذرانند.همچنانكه نمي گوييم تخلف از قوانين رانندگي در جامعه عرف است.گرچه عده اي انجام مي دهند.به عنوان مطلع عرض ميكنم ملاك استخدام حداقل حجاب اسلامي است.اگر داوطلبي با مانتو و شلوار مناسب و نه تنگ در جامعه حضور پيداكند هيچ مانعي براي استخدام او وجود ندارد.مشكل فقط جايي است كه برخي داوطلبين زن به رخ ديگران كشيدن اندام زنانگي خود را مايه افتخارو رجحان خود نسبت به ديگران مي دانند.توقع هم دارنددر يك كشور مسلمان شيعي با همين ظاهر پذيرفته شوند. "
اضافه میکنم به صحبتهای ایشون .......... این مسئله در ادارات دولتیس
وگرنه خصوصیها که کاملا وضعشون روشنه
یکی از خصوصیها آگهی استخدامش این بود به خانمی که لاک زده و خوش پوش باشه نیازمندیم
مواردی از این قبیل زیاد هست که گویا خانم حسینی هنوز از اون بی اطلاعند
البته خوبه زمان آقای هاشمی رو به یاد بیارن
سختگیری اون موقع بود
که شخصی چون سید محمد خاتمی با بحث بیان کردن آزادی اندیشه وارد عرصه کشور شد
و حقیقتا داد
هرچند عده بسیاری سواستفاده کردن و حتی خود خاتمی هم به این در دوران خودش اذعان کرد که سبب شد مهر برخورد با بدحجابها در دوران ایشون توسط ایشون خورده بشه
حرفی که به خاطر وجود افرادی چون وزیر ارشادشون هیچگاه جامه عمل نتونس بپوشونه
وگرنه الآن اون جرقه نادرست متعادل گشته بود
کشور کشور اسلامیستپس در این کشور باید کسایی که عقیدشون با شما یکی نیست برن بمیرن؟؟؟
بحثو سیاسی نکنید اگه من همچین پستی زده بودم و اسم شخصی رو برده بودم الان شونسد تا اخطار یا شاید هم اخراج شده بودم
سلام خدمت آقا بابک گل از همین جا میبوسمت ...
پیشرفت غرب دقیقت بخاطر بی دینی و لختیشونه چون هزینه ای که قراره واس کلیسا ها بذارن میذارن واس آموزش هزینه ای که باید بدن چادر از چین وارد کنن میدن لباس های فرم یکسان واس همه دانش آموزا میگیره تا همه دانش آموزا چه پولدارش چه بی پولش با یه ظاهر تو مدرسه باشنو هزار تا دلیل قشنگ
دقیقا همینه ولی ما چیکار میکنیم تو همین دانشگاه ازاد تبریز دارن یه مسجد چند میلیارد تومنی میسازن با هزینش میتونن کلی امکانات رفاهی و اموزشی مخصوصا خوابگاه واس پسرا تهیه کنن.پولی که واس ترویج حجاب میده و پولی که به اشخاصی که استخدام کردن که هر کدوم در حد دبستان سوادشون نمیکشه بدن - بیارن یخورده از شهریه ها کم کنن-دانشگاه های بدون شهریه هم استادای باسواد بیارن تا حذاقل ابروشون حفظ شه
بابک جان اگه جایی مردمش نپذیرن لخت راه رفتن تو خیابونو هیچ کس اونجا همچین کاری نمیکنه چون قبل از اینکه پلیس یا نیرویی دخالت کنه واس جمع کردنش مردم برخورد می کنن با طرف -من خودم شاهد توهین یه پسر به دختر با متلک و برخورد خود مردم با اون پسر و حتی در حدی بود که پسره پا به فرار گذاشت
لباس ناجور هم اگه ناجور باشه کسی نمیفروشه یا نمیخره.
مشکله ما حجاب نیست مشکله ما خرج های بیهوده واس تبلیغات بیهوده است --->هرچی رو زیاد تبلیغ کنی از چشم میافته اصلا آدم شک میکنه با خودش میگه این همه تبلیغ واس چیه میخوان یه چیز رو قالب کنن یا چیزی رو دستشون مونده.
پس در این کشور باید کسایی که عقیدشون با شما یکی نیست برن بمیرن؟؟؟
بحثو سیاسی نکنید اگه من همچین پستی زده بودم و اسم شخصی رو برده بودم الان شونسد تا اخطار یا شاید هم اخراج شده بودم
شما آوردین مسئله رو دقیقا و کاملا ربط دادین به دین
که به نظر من اشتباهه
چون تو ایران به غیر ساخت مسجد و . . . .بودجه جاهای زیادی صرف میشه که خیلی هم بیموردتر از مسجد چن میلیاردی دانشگاه آزاده (که خودتون بهتر میدونید منظورم کدوم هزینه هاست و نیازی به اسم بردن نیست)
و اینکه شما بین این همه اسراف بودجه فقط مسجد و . . . .رو نام بردید میذارم پای مغرضانه بودن نظرتون (البته من هم با این هزینه های اضافی مخالفم)
و همچنین مخالفم با این نظر شما که پیشرفت غرب رو در مقابل عدم پیشرفت ایران به دلیل مسائل دینی میدونید. چون عدم پیشرفت ایران به خیلی مسائل دیگه ربط داره
جامعه یعنی چی؟
البته نمیخوام از رو سایتها و کتابا واسه جامعه تعریف ارائه بدیم
منظور اینه که خود من یا شما تعریفمون از جامعه چیه ؟!
در نظر من جامعه متشکل از انسانها و عرف (فرهنگ که متشکل از دین و سیاست و . . هست) و قانون هست
حالا تو جامعه ایرانی و اسلامی ما که تاثیر گرفته از یه فرهنگ واحد برای همه ادمهاش هست (همون اسلام) و همچنین فرهنگ مخصوص هر قوم ، تا همین چن سال پیش مردم مخالف این همه بی بند و باری و بدپوشی (همون بد حجابی و شل حجابی) بودند . چه واسه خانوما و چه واسه آقایون
ولی حالا به هر دلیل مشخص و نامشخصی مردم گرایش به پوشش غربی دارند
مسئله و مشکل از اینجا به بعد شروع میشه
عده ای میان میگن هرکس مختاره در انتخاب پوشش
عده ای پوشش غربی رو پوشش برتر میدونن . مخصوصا برای خانوما
چرا ؟
شاید بعضیها جواب بدن که اینا حقیقته
ولی من میگم اینا حقیقت نیست
بلکه اینا تقابل افراد از دین سیر شده با عرف جامعه هست
حالا کاری به این ندارم که چرا این افراد از ئین گریزان هستند و سیر شده اند
میخوام به این نتیجه برسم که انتخاب پوشش وارداتی غرب در مملکت که ازش به عنوان سلاح در مقابل دین استفاده میشه ، نمیشه گفت درسته !
بلکه این فرهنگ پوشش فقط برای مقابله با دین هست
نه اینکه واقعا پوشش برتر باشه
حالا اگه مثلا 500 نفر از اهالی یه شهر 10 هزار نفری بخوان لخت بگردند چی ؟
لباس ناجور هم از دید من ناجوره نه همه
با پاراگراف آخرتون موافقم
چون تا حالا در طول تاریخ هرچیزی که عَلَم شده ، نهایتا توسط همون مردم که عَلَم شده بود سرنگون شده
نمونه ش دین زرتشتی که مغ هاش زمانی ادعای خدایی میکردند و . . . . (البته این فقط یه مثال بود و قصد مطرح ردن مسائل زرتشتی و . . رو ندارم)
ندارم ولی دارم تمرین میکنم داشته باشم.شما از کجا میدونید ایشون اخطار و تذکر دریافت نکرده اند؟
علم غیب دارید ؟
ببخشید دانشگاه جندی شاپور که تو اون زمون مغ ها ادعای خدایی داشتن اتشکده بنا کرده بودن تو وسطش یا تبلیغات دینشو میکردن تو اونجا یا محدودیت واس لباس طرف گذاشته بودن- اگه ادعای خدایی مغ ها باشه پس تمام کشور های زیر سلطه ایران باید زرتشتی بوده باشن؟!!! البته جای بحثش ایجا نیست ولی مثلا جالب و معتبری نزدید اقا بابک
البته منطورتون از پوشش وارداتی غرب چی بود مانتو های کوتاه ؟؟ اونجا که اصلا مانتو نمیپوشن؟؟
من دینو انکار نمیکنم ولی اینکه دین جای خودش باشه و اموزش هم جای خودش و بودجه اموزش صرف تبلیفات ذینی نشه و اون اسراف های کلان هم غیر از بودجه اموزشیه
ندارم ولی دارم تمرین میکنم داشته باشم.
اول دین زرتشتی یه مثال از تبلیغ زیاد بود !
منظور هم اینه که هر چیزی رو زیاد تو بوق و کرنا کنند آخرش تباهیه
مثل همین مسئله حجاب تو ایران
انتظار ندارید که همین اول کار سواحل ایران پر بشه از دختر پسرای لخت ؟
مانتوها هم زمانی پائین تر از زانو بودند
چن سال بعد هم به زیر گلو خواهند رسید و سال بعدش کلا نخواهد بود
اینه پوشش وارداتی غرب
ولی شما میاید کلا همه تقصیرها رو میندازید گردن دین
بابک جان دین زرتشت تنها دینی هست که برا خودش تبلیغات نمیکنه هر کس اطلاعاتی بخواد در اختیارش میذاره و اگه خواست میتونه وارد اون دین بشه هیچ موقع دست به چاپ کتابشون (گات ها) به تعداد بی نهایت نمیزنه یا رایگان در اختیار مردم قرار نداده اگه چنین موردی شما دیدید از طرف یک انجمن یا گروه زرتشتی اون موقع هر چی شما بگید.شما برا اینکه احوال زرشتیان قبل اسلامو بدونید میتونید یه سری به پارسی های مهاجر در اوایل حمله اعراب به هندو بررسی کنید.
دین زرتشتو به زور شمشیر از ایرانیا ها گرفتند و اینو هیچ جای تاریخ انکار نکرده مگر کتب تاریخی مربوط به سد سال گذشته مربوط به شیعیان.
مسئله حجاب تو ایرانو عده ای برا کمرنگ کردن دیگر گاف های خودشون دارن به حدی بزرگ میکنن که اولویت بیشتری به مسائل آموزشی پیدا کرده اگه اموزش باشه فساد نیست اگه کار باشه فساد نیست اگه مردم وقت واس سر خاروندن نداشته باشن (مثل ژاپن)به مانتوی خانوم ها گیر نمیدن که یه نموداری براش رسم کنن که هر سال چقدر از زانو بالا رفته و در آینده به زیر گردنشون برسه یا نه
عزیزم شما کنار ساحل با کت شلوار آفتاب میگیرید یا با چادر شنا میکنید یا اگه کسی بخواد آفتاب بگیره باید ار رو لباس آفتاب بگیره مردم میرن ساحل بخاطر چی ؟؟ که با حجاب تمام و کت شلوار از دور موج دریا رو نیگت کنه بعد لذت ببره ار قدرت خدا و بگه خدا رو شکر؟؟؟!!!!!
دین تا زمانی تقصیر نداره که خلافش ثابت شه اینو هم همه میدونن که هیچ وقت یه دانشمند یه دیندارو نکشته و لی دیندارا جنگ های بزرگی رو راه انداختن.
عجب پس رستم و جنگ قادسیه کشک بود یا این تاریخ نویس ها ی چندی بعد از اسلام اومدن رمان جنگی نوشتن یا این آتشکده ها یهویی رفتن زیر خاک یا زرتشتی های مهاجر بع هند که الان هم هستن پیک نیک رفته بودن یا محاسره تیسفون کشک بوده یا بابک خرمدین رو برا دزدی کردنش دست و پا زدن نمیدونستم اینارو ببخشید .برای مسلمان شدن ایرانی ها زوری در کار نبوده جگر جان اگر حرف شما درست بود ائمه اون همه فدایی از ایران نداشتند!!!!!!!!!!!!! پس زوری نبوده
منظورتون رو هم از دین دارا مشخص کنید مسلمونا یهودیا مسیحیا و یا ....؟؟؟؟؟؟؟
تا اونجا که ما می دونم هیچ جا مسلمونا جنگی رو برای منافع شخصی شروع نکردند و به نا حق اهل علم رو نکشتند تازه همواره در تاریخ خلاف حرف شما ثابت شده
احسنت به شما خواهر گرامی یاد اون روایت از پیامبر(ص) افتادم که فرمودند"ای علی! بدان که شگفتانگیزترین ایمانها در مردم و بزرگترین یقینها در ایشان از آنِ گروهی در آخرالزمان است که پیامبر را درک نکردهاند و امام هم از دیدگانشان پوشیده است و به سیاهی روی سفیدی (نوشتههای روی کاغذ) ایمان آوردهاند"من چادر ميپوشم و از وقتي كه يادم مياد هميشه حجابم رو رعايت ميكردم(اين مدلي كه يه تار مومونم مشخص نبود و اين حرفا!)اولش به اجبار بود!پنجم دبستان كه بودم صميمي ترين دوستم بهم گفت مامانم گفته تا اين هاله چادر سرش نكنه حق نداري باهاش بري مدرسه!ولي من كوچولو بودم از چادر مشكي بدم مي اومد يه مدت چادر رنگي سرم كردم تا مامانش راضي شد با هم بريم!اول راهنمايي كه رفتيم چند باري معاون مدرسه مون بهم اخطار داد!گفت بايد چادر بپوشي وگرنه...!چادر پوشيدم به اجبار دوسش نداشتم از رنگش بدم مياومد من هنوز نميتونستم خودمو جمع و جور كنم چه جوري ميتونستم هي چادرمو با خودم ببرم و بيارم؟!گذشت و عادت كرديم!دبيرستان كه بوديم هميشه به بچه ها ميگفتم بذار برم دانشگاه ديگه چادر نميپوشم!اونام جدي نميگرفتن!زد و رفتيم دانشگاه!هنوز حرفي رو كه به بچه ها زدم يادم بود!خواستم چادر از سر بردارم يه بار اين كارو كردم اما همه ش حس ميكردم يه چيزيو گم كردم!شوخي نبود كه بيش از ده سال باهاش زندگي كرده بودم مگه ميشد بهمين راحتي كنارش گذاشت!دوباره پوشيدمش!گفتم مانتوم مناسب نيست يه مانتوي خوب بگيرم ميذارمش كنار!يه مانتوي خوب گرفتم اما مگه ميشد!مانتويي بودن پرستيژي ميخواست كه من نداشتم!شوخي كه نبود ده سال باهاش زندگي كرده بودم!حالا بعد ده سال ميفهميدم اين همنشين دائميمو چقدر دوست دارم!چقدر باهاش راحتم!اصلا نباشه ناراحتم!چادرتو كه سر ميكني خيالت راحته ديگه!راحت كه هيچ اتفاقي قرار نيست بيفته!راحت كه هيچ چشم ناپاكي نگات نميكنه!هيچ بي شخصيتي جرات متلك گفتن نداره!به قول آرام دختراي چادري ابهتي دارن كه ادم روش نميشه نگاه كنه!همه ي اين داستانو رو بافتم كه بگم اگه من از بچگي به اجبار چادر سر كردم اما تو دانشگاه و محيط دانشگاه خودم با اختيار خودم چادر رو انتخاب كردم!و الان ارزش برام داره كه تا اخر عمرم كنارش نميذارم!چادر امنيتي به همراه داره كه با هيچي چيزي تو دنيا عوضش نميكنم!برامم مهم نيست بعضيا بهم ميگن امل!عقده اي!عصر حجري!ميدونم شعاره ولي افتخار ميكنم به چادرم!و به حجابم...
احسنت به شما خواهر گرامی یاد اون روایت از پیامبر(ص) افتادم که فرمودند"ای علی! بدان که شگفتانگیزترین ایمانها در مردم و بزرگترین یقینها در ایشان از آنِ گروهی در آخرالزمان است که پیامبر را درک نکردهاند و امام هم از دیدگانشان پوشیده است و به سیاهی روی سفیدی (نوشتههای روی کاغذ) ایمان آوردهاند"
خودت میگی اول مجبور بودی بعد عادت کردی بعد نتونستی عادتتو تغییر بدی؟؟؟من چادر ميپوشم و از وقتي كه يادم مياد هميشه حجابم رو رعايت ميكردم(اين مدلي كه يه تار مومونم مشخص نبود و اين حرفا!)اولش به اجبار بود!پنجم دبستان كه بودم صميمي ترين دوستم بهم گفت مامانم گفته تا اين هاله چادر سرش نكنه حق نداري باهاش بري مدرسه!ولي من كوچولو بودم از چادر مشكي بدم مي اومد يه مدت چادر رنگي سرم كردم تا مامانش راضي شد با هم بريم!اول راهنمايي كه رفتيم چند باري معاون مدرسه مون بهم اخطار داد!گفت بايد چادر بپوشي وگرنه...!چادر پوشيدم به اجبار دوسش نداشتم از رنگش بدم مياومد من هنوز نميتونستم خودمو جمع و جور كنم چه جوري ميتونستم هي چادرمو با خودم ببرم و بيارم؟!گذشت و عادت كرديم!دبيرستان كه بوديم هميشه به بچه ها ميگفتم بذار برم دانشگاه ديگه چادر نميپوشم!اونام جدي نميگرفتن!زد و رفتيم دانشگاه!هنوز حرفي رو كه به بچه ها زدم يادم بود!خواستم چادر از سر بردارم يه بار اين كارو كردم اما همه ش حس ميكردم يه چيزيو گم كردم!شوخي نبود كه بيش از ده سال باهاش زندگي كرده بودم مگه ميشد بهمين راحتي كنارش گذاشت!دوباره پوشيدمش!گفتم مانتوم مناسب نيست يه مانتوي خوب بگيرم ميذارمش كنار!يه مانتوي خوب گرفتم اما مگه ميشد!مانتويي بودن پرستيژي ميخواست كه من نداشتم!شوخي كه نبود ده سال باهاش زندگي كرده بودم!حالا بعد ده سال ميفهميدم اين همنشين دائميمو چقدر دوست دارم!چقدر باهاش راحتم!اصلا نباشه ناراحتم!چادرتو كه سر ميكني خيالت راحته ديگه!راحت كه هيچ اتفاقي قرار نيست بيفته!راحت كه هيچ چشم ناپاكي نگات نميكنه!هيچ بي شخصيتي جرات متلك گفتن نداره!به قول آرام دختراي چادري ابهتي دارن كه ادم روش نميشه نگاه كنه!همه ي اين داستانو رو بافتم كه بگم اگه من از بچگي به اجبار چادر سر كردم اما تو دانشگاه و محيط دانشگاه خودم با اختيار خودم چادر رو انتخاب كردم!و الان ارزش برام داره كه تا اخر عمرم كنارش نميذارم!چادر امنيتي به همراه داره كه با هيچي چيزي تو دنيا عوضش نميكنم!برامم مهم نيست بعضيا بهم ميگن امل!عقده اي!عصر حجري!ميدونم شعاره ولي افتخار ميكنم به چادرم!و به حجابم...
خودت میگی اول مجبور بودی بعد عادت کردی بعد نتونستی عادتتو تغییر بدی؟؟؟
چیزی رو که عادت کردی رو انتخاب کردی ؟؟؟نه گفتم اول مجبور بودم و عادت كردم اما بعدش انتخابش كردم!با اختيار خودم...(يه بار ديگه بخون!)
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
وقتی باربی هم چادری شد ! | گفتگوی آزاد | 47 | ||
من چادری ام | گفتگوی آزاد | 693 | ||
در زیبایی یک آدم اولین ملاک چیه ؟ | گفتگوی آزاد | 16 | ||
ملاک دوستی | گفتگوی آزاد | 3 | ||
در زیبایی یک آدم اولین ملاک چیه ؟ | گفتگوی آزاد | 104 |