فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
من آشششششششششش رشته میخواااااااااااااااااااام
امشب که نگار هست
میخوام جلوی جمع ازش معذرت بخوام
میخوام که منو ببخشه
یعنی می خوای تو جمع تو رودروایسی قرار بدی منو؟امشب که نگار هست
میخوام جلوی جمع ازش معذرت بخوام
میخوام که منو ببخشه
من گرمههههه تو اتاق پیش یه ادم سرماییم! اتاق رو گرم کرده!عليك عليك
من گرمههههه تو اتاق پیش یه ادم سرماییم! اتاق رو گرم کرده!
بچه ها من امشب سرعتم خوفه کی قصه می خواد!
بچه ها من امشب سرعتم خوفه کی قصه می خواد!
من گرمههههه تو اتاق پیش یه ادم سرماییم! اتاق رو گرم کرده!
نه واقعایعنی می خوای تو جمع تو رودروایسی قرار بدی منو؟
من خواهرم هست!خوش به حالت من اينجا هيچ ادمي پيشم نيس ، بخاري هم ندارم تو اتاق. :دي
زشت میگم!من! قصه خوشل بوگو
واااا من قصه میگم شما یابد به من رسیدگی کنین!من ... من ، يه كاسه تخمه هم بيار نگار :دي
من بلال می خوام!خو اینم واسه تو
دیگه هیچی نمیارم
نمیگم!
نه واقعا
اگه نمیبخشی جلوی جمع بگو
ممنون به خاطر حس رک بودنتمن خواهرم هست!
زشت میگم!
واااا من قصه میگم شما یابد به من رسیدگی کنین!
من بلال می خوام!
نمیگم!
باوشه قصه بگو ما رسيدگي ميكنيم. :ديمن خواهرم هست!
واااا من قصه میگم شما یابد به من رسیدگی کنین!
!
من برم لالا
شبتون خوش
ممنون به خاطر حس رک بودنت
من برم لالا
شبتون خوش
نه ما به بيداري دچاريم :دي
یه داستان خوشگل دارم! بلال منو بدین داستان بگمباوشه قصه بگو ما رسيدگي ميكنيم. :دي
كوجا معصوم ؟
شب خوش
یه داستان خوشگل دارم! بلال منو بدین داستان بگم
باشه اتفاقا طولانیه داستانشحالا يواش يواش شرو كن بوگو، بلالت رو اتيشه داره اماده ميشه :دي
وایییییییییبفرما نگار ژان
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | ||
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | ||
P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |