گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

[vida90]

حالاچراذوق زده میشی؟اگه راست میگی من الان سرماخوردم برام یه عالمه یباشکی سیب زمینی سرخ کرده بیار ببینم .........
شوخی کردم اصلا اشتها ندارم

تو باید شلغم بخور نه سیب زمینی ناهار سیب زمینی داریم البته ذغالی نه سرخ شده با کره و پنیر
دوست داری؟

ناهاهر ما فقراست[/QUOTE]

نه غذای شمارو دوست ندارم بابام دوست داره و البته داداشم
من شلغم دوست دارم خیلی
ناهارماهم سوپ میباشد مامی جون زحمت کشیدن به خاطر من پختن

 

[vida90]

بچه ها بفرمایید ناهار یه نون وسیب زمینی داریم با هم می خوریم

نوش جانت
خدایشش دم عیدی بدجورسرماخوردما

 

[شهرام 59]

خوش به حالت
پس من برم ناهار فعلا

 

[شهرام 59]

نوش جانت
خدایشش دم عیدی بدجورسرماخوردما

ایشالا شفا میگیری

خودتو مراقبت کن تا این یه هفته مونده خوب شی
بتونی اجیل شیرینی بخوری

 

[vida90]

ایشالا شفا میگیری

خودتو مراقبت کن تا این یه هفته مونده خوب شی
بتونی اجیل شیرینی بخوری

من بیدی نیستم با این بادا بلرزم همین الانم ناپرهیزی کردم ...
ولی کمی تب ولرز هم دارم
ولش کن بیخیال خودش خوب میشه

 

[vida90]

خوش به حالت
پس من برم ناهار فعلا

خوشبحال واسه چی؟؟؟؟؟؟
برو ولی یادت باشه به خواهرت دستورندی آبو بده نمیدونم نونو بده ها.....مادخترا حساسیم ناراحت میشیما ولی به رومون نمیاریم خب داداشین دیگه چیکارتون کنیم............

 

[Estrella]

شماهم اراکی هستین؟

بله من نیز اراکیم....
شما کجاییی؟؟

 

[sssepideh]

مگه چیکار کردم خوب همتون بهار رو گذروندید به من چه

فدات شم هر بهاری که اون بهار نیست.ما پرستاره رو گفتیم..........

 

[sssepideh]

اره اهواز واقعا محاله یجورایی..گچسارانم بومی زیاد داره...میمونه آغاجاری و مسجد سلیمان

حامد مسجد سلیمان خیلی بد نیست.آدمای خوبی داره.اتفاقا ما دیشب چند تا مهمان مسجد سلیمونی داشتیم.در ضمن چند تا از دوستای من که لاوان و عسلویه بودن بعد از 4-5 سال انتقالی گرفتن تهران و مشهد.یه وقت نکنه نری حامد.

 

[*GLADIATOR*]

خداحافظ همگی

خداحافظ همگی

vahid.gerrard/ LE!L@/ malina/ zendegi???/ student.sh86/ arnak/ seabride/ manochehri_s/ /bera/ hamed_majhool/ JASMIN.S/ sssepideh/ carolyn/ vida90/ goodgirl052/ panjareh_hossein/ arch_archi/ 891103046/ fereshte esfand/ mahta.r/ taranom.s/ mina12345 /ستاره67/ شهرام59/ میهن دار/ *سهیلا*


​

سلام به همه دوستای گلم و ببخشید اگه اسم کسی رو فراموش کردم
خواستم اینو توی یه تاپیک جدید بزنم اما دلم نیومد ناراحتتون کنم.
بچه ها این چند وقتی که میومدم باشگاه. غم بزرگی توی دلم سنگینی میکرد. نیومدم «ننه من غریبم» بازی در بیارم. میدونم همتون غمهای بزرگی دارید. اما میومدم اینجا که خیلی چیزا رو از یاد ببرم. خدائی هم خیلی آروم میشدم و شبها راحت تر میخوابیدم. همتون بدون اینکه خودتون بدونید کمکم میکردید.
امروز تصمیم گرفتم برای همیشه از اینجا برم. میخوام یه چند وقتی رو با خودم خلوت کنم. شاید فراموشی نصیبم شد. این تصمیمم یهویی نیست چند روزیه درگیرشم. میخوام یه چند وقتی تنها باشم. به خدا دلم واسه تک تکتون تنگ میشه.
قدر همدیگرو بدونید. بچه های م.شیمی اینجا هم سطح فرهنگ، هم از نظر علمی و هم مرام و معرفت درجه یکند. میدونم گفتن «هرگز» کار درستی نیست. ولی امیدوارم اگه روزی برگشتم. اون روز همتون به آرزوهاتون رسیده باشین و غمی توی دلتون نباشه. ما که به بزرگترین آرزومون نرسیدیم. میدونم خیلیاتون تا حدودی از مشکلم خبر دارین. اما چاره ای نیست. بعضی وقتها باید رفت... امیدوارم اونم خوشبخت بشه. اما مطمئنم خودش هم میدونه هیشکی اندازه من دوستش نخواهد داشت. حلالم کنید اگه بعضی وقتها ناراحتتون کردم. این هم قسمتی از زندگیه دیگه چه میشه کرد؟ نمیگم فراموشتون نمیکنم اما مطمئنم تا مدتها توی ذهنم خواهید موند. آواتار تک تکتون توی ذهنم حک شده.
ازتون یه خواهش دیگه دارم واسم پیام نذارید چون وقتی نیستم نمیتونم ج بدم و شرمندتون میشم
استعفام هم از شرکت «دود پردازان آینده» نوشتم گذاشتم روی میز هیئت مدیره.

خداحافظ دوستان گلادیاتورصفت!​

گلادیاتور سرزمینی بودم بی­انتها...
اسـیـرت شـدم!
حالا با افتخار؛ پیاده نظامی هستم بی­تاب در میان لشگر انبوهت
و گلادیاتورها همیشه بی­تاب پایان دنیایند...
آنها معـتـقدند محشور خواهند شد با کسی که گلادیاتوروار قلبشان را زیر و رو کرد.

​

 

[شهرام 59]

این کارا چیه حمیدددددددددددددددددددددددددد

بابا بیخیال اخه عاشق شدی از اینجا بری درست میشه؟

مگه عشقت تو این باشگاهه؟

پسر بچه بازی در نیار مثل گلادیاتور بمون و یا مشکلتو حل کن یا باهاش کنار بیا
فرار از واقعیت کار درستی نیست

اگه میشه نرو .مدت زیادی نیست که میای اینجا ولی همین مدت کوتاهم بهت عادت کردم. تفکرات زیبایی هم داری جملاتتو خوندم.

قوی باش مرد

 

[*سهیلا*]

سلام آقا حمید
اصلا نمی دونم چی بگم
فقط چه باور کنید چه نکنید تو این مدت کوتاه دوست داشتنی ترین و امیدوارکننده ترین پستا پستای شما بود
من واستون بهترین آرزوهارو دارم از ته دل و امیدوارم هرچی که به صلاحتونه واستون اتفاق بیفته
امیدوارم که تصمیمتون واسه رفتن از باشگاه عوض شه

 

[hamed_majhool]

vahid.gerrard/ LE!L@/ malina/ zendegi???/ student.sh86/ arnak/ seabride/ manochehri_s/ /bera/ hamed_majhool/ JASMIN.S/ sssepideh/ carolyn/ vida90/ goodgirl052/ panjareh_hossein/ arch_archi/ 891103046/ fereshte esfand/ mahta.r/ taranom.s/ mina12345 /ستاره67/ شهرام59/ میهن دار/ *سهیلا*


​

سلام به همه دوستای گلم و ببخشید اگه اسم کسی رو فراموش کردم
خواستم اینو توی یه تاپیک جدید بزنم اما دلم نیومد ناراحتتون کنم.
بچه ها این چند وقتی که میومدم باشگاه. غم بزرگی توی دلم سنگینی میکرد. نیومدم «ننه من غریبم» بازی در بیارم. میدونم همتون غمهای بزرگی دارید. اما میومدم اینجا که خیلی چیزا رو از یاد ببرم. خدائی هم خیلی آروم میشدم و شبها راحت تر میخوابیدم. همتون بدون اینکه خودتون بدونید کمکم میکردید.
امروز تصمیم گرفتم برای همیشه از اینجا برم. میخوام یه چند وقتی رو با خودم خلوت کنم. شاید فراموشی نصیبم شد. این تصمیمم یهویی نیست چند روزیه درگیرشم. میخوام یه چند وقتی تنها باشم. به خدا دلم واسه تک تکتون تنگ میشه.
قدر همدیگرو بدونید. بچه های م.شیمی اینجا هم سطح فرهنگ، هم از نظر علمی و هم مرام و معرفت درجه یکند. میدونم گفتن «هرگز» کار درستی نیست. ولی امیدوارم اگه روزی برگشتم. اون روز همتون به آرزوهاتون رسیده باشین و غمی توی دلتون نباشه. ما که به بزرگترین آرزومون نرسیدیم. میدونم خیلیاتون تا حدودی از مشکلم خبر دارین. اما چاره ای نیست. بعضی وقتها باید رفت... امیدوارم اونم خوشبخت بشه. اما مطمئنم خودش هم میدونه هیشکی اندازه من دوستش نخواهد داشت. حلالم کنید اگه بعضی وقتها ناراحتتون کردم. این هم قسمتی از زندگیه دیگه چه میشه کرد؟ نمیگم فراموشتون نمیکنم اما مطمئنم تا مدتها توی ذهنم خواهید موند. آواتار تک تکتون توی ذهنم حک شده.
ازتون یه خواهش دیگه دارم واسم پیام نذارید چون وقتی نیستم نمیتونم ج بدم و شرمندتون میشم
استعفام هم از شرکت «دود پردازان آینده» نوشتم گذاشتم روی میز هیئت مدیره.

خداحافظ دوستان گلادیاتورصفت!​

گلادیاتور سرزمینی بودم بی­انتها...
اسـیـرت شـدم!
حالا با افتخار؛ پیاده نظامی هستم بی­تاب در میان لشگر انبوهت
و گلادیاتورها همیشه بی­تاب پایان دنیایند...
آنها معـتـقدند محشور خواهند شد با کسی که گلادیاتوروار قلبشان را زیر و رو کرد.

​

اگه این کار تو درسته پس ما هم باید این کارو بکنیم....چون حتی یک لحظه هم شک نکن اگه مشکلات و غم ما از تو بیشتر نباشه از تو کمتر نیست...ولی بقول خودت همه میاییم اینجا که خیلی چیزا رو فراموش کنیم...نرو داداش این راهش نیست

 

[شهرام 59]

به قران خیلی حالمو گرفتی

اشکمو در اوردی

بیخیال شو
شهرام بمیره بی خیال شو دیگه

 

[hamed_majhool]

من که بعنوان هیئت مدیره استعفاتو قبول نمیکنم...

 

[*GLADIATOR*]

اینو نذاشتم اینجا که ناراحتتون کنم. خواستم دم آخری بی معرفتی نکرده باشم و بی خداحافظی نرم...
خواهشا ادامه ندید. این روزها خیلی دل نازکتر شدم دیگه گلادیاتور نیستم همین چند تا پست هم به گریه انداختم. تصمیممو گرفتم. دیروز رفتم و از دانشگاه هم انصراف دادم. میخوام از این دنیا و مردمش جدا باشم.

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران .... رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی .... تو بمان و دگران وای به حال دگران

دوستان خواهشا اذیتم نکنید... التماس میکنم ادامه ندید... بذارید با خیال راحت برم
حالا دیگه میگم دلم واسه همتون تنگ میشه

 

[soosaan]

سلام این نشدراه حل محکم باش یادت باشه خدا همیشه هست

 

[soosaan]

کووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووتاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
نروووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

 

[شهرام 59]

اینو نذاشتم اینجا که ناراحتتون کنم. خواستم دم آخری بی معرفتی نکرده باشم و بی خداحافظی نرم...
خواهشا ادامه ندید. این روزها خیلی دل نازکتر شدم دیگه گلادیاتور نیستم همین چند تا پست هم به گریه انداختم. تصمیممو گرفتم. دیروز رفتم و از دانشگاه هم انصراف دادم. میخوام از این دنیا و مردمش جدا باشم.

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران .... رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی .... تو بمان و دگران وای به حال دگران

دوستان خواهشا اذیتم نکنید... التماس میکنم ادامه ندید... بذارید با خیال راحت برم
حالا دیگه میگم دلم واسه همتون تنگ میشه

چیکار کردی؟
از دانشگاه چرا

پسر دیوونه بازی در نیار می دونم درد بزرگی داری ولی زندگیتو تباه نکن دیگه
به خدا ادم میشناسم مشکلاتش هزاران برابر ماست ولی مثه کوه استواره.

فکر کردی با انزوا و گوشه نشینی مشکلت حل میشه/.؟

به قران بعد از یه مدت همه چی رو فراموش می کنی و می بینی بازنده نهایی خودتی

این حرفا رو از من گوش بده چون شهرام 59 یه چیزو الکی نمیگه .کاری نکن پشیمون شی

حالا از اینجا می خوای بری برو ولی دیگه از زندگیت فرار نکن تو رو خدا

به قران حالمو گرفتی

 

[شهرام 59]

اعصابم خرد شد

 

[(✿◠‿◠) Darya]

اینو نذاشتم اینجا که ناراحتتون کنم. خواستم دم آخری بی معرفتی نکرده باشم و بی خداحافظی نرم...
خواهشا ادامه ندید. این روزها خیلی دل نازکتر شدم دیگه گلادیاتور نیستم همین چند تا پست هم به گریه انداختم. تصمیممو گرفتم. دیروز رفتم و از دانشگاه هم انصراف دادم. میخوام از این دنیا و مردمش جدا باشم.

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران .... رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی .... تو بمان و دگران وای به حال دگران

دوستان خواهشا اذیتم نکنید... التماس میکنم ادامه ندید... بذارید با خیال راحت برم
حالا دیگه میگم دلم واسه همتون تنگ میشه

میگویند شکستنی رفع بلاست ، ای دل تحمل کن شاید حکمتی است

 

[*GLADIATOR*]

چیکار کردی؟
از دانشگاه چرا
پسر دیوونه بازی در نیار می دونم درد بزرگی داری ولی زندگیتو تباه نکن دیگه
به خدا ادم میشناسم مشکلاتش هزاران برابر ماست ولی مثه کوه استواره.
فکر کردی با انزوا و گوشه نشینی مشکلت حل میشه/.؟
به قران بعد از یه مدت همه چی رو فراموش می کنی و می بینی بازنده نهایی خودتی
این حرفا رو از من گوش بده چون شهرام 59 یه چیزو الکی نمیگه .کاری نکن پشیمون شی
حالا از اینجا می خوای بری برو ولی دیگه از زندگیت فرار نکن تو رو خدا
به قران حالمو گرفتی

شهرام تو را خدا بی خیال شو دیگه. نذار خاطره بدی از همدیگه توی ذهنمون بمونه
میدونم منظورت کیه! همونی که اون روز چند تا پست با هم حرف زدید. معلوم بود پدر روحانیته. همه از بزرگواری ایشون و شما خبر دارن اما حالا کجا من به شما و ایشون برسم؟
داداش باشگاه واسه من از تو شروع شد و با تو هم ختم شد
تو را جان عزیزت حلالم کن ناراحتت کردم
خداحافظ شهرام عزیزم
خداحافظ باشگاه مهندسان
خداحافظ....

 

[(✿◠‿◠) Darya]

شهرام تو را خدا بی خیال شو دیگه. نذار خاطره بدی از همدیگه توی ذهنمون بمونه
میدونم منظورت کیه! همونی که اون روز چند تا پست با هم حرف زدید. معلوم بود پدر روحانیته. همه از بزرگواری ایشون و شما خبر دارن اما حالا کجا من به شما و ایشون برسم؟
داداش باشگاه واسه من از تو شروع شد و با تو هم ختم شد
تو را جان عزیزت حلالم کن ناراحتت کردم
خداحافظ شهرام عزیزم
خداحافظ باشگاه مهندسان
خداحافظ....

حالا ک تصمیم قطعی داری
1 نصیحتی میکنمت
نذار احساست عقلت رو ب حاشیه ببره...........همین فقط......پا روی عقلت نذار......هر2ش رو درکنار هم ب کار ببند.

 

[bera]

شهرام تو را خدا بی خیال شو دیگه. نذار خاطره بدی از همدیگه توی ذهنمون بمونه
میدونم منظورت کیه! همونی که اون روز چند تا پست با هم حرف زدید. معلوم بود پدر روحانیته. همه از بزرگواری ایشون و شما خبر دارن اما حالا کجا من به شما و ایشون برسم؟
داداش باشگاه واسه من از تو شروع شد و با تو هم ختم شد
تو را جان عزیزت حلالم کن ناراحتت کردم

خداحافظ شهرام عزیزم
خداحافظ باشگاه مهندسان
خداحافظ....

سلام حمیدخان

من الان پستها رو خوندم .جریان چیه ؟از ما کاری ساخته است.ایا واقعا با رفتن از باشگاه مشکلتون حل میشه

حمید همه ما اینجا مشکلات خاص خودمون رو داریم ولی باید یه جور باهاش کنار بیاییم .

 

[bera]

عمری پی آرایش خورشید شدیم
آمد ظلمات عصرونومیدشدیم
دشوارترین شکنجه این بود که ما
یک یک به درون خویش تبعیدشدیم

(شفیعی کدکنی)

 

[*GLADIATOR*]

سلام حمیدخان

من الان پستها رو خوندم .جریان چیه ؟از ما کاری ساخته است.ایا واقعا با رفتن از باشگاه مشکلتون حل میشه

حمید همه ما اینجا مشکلات خاص خودمون رو داریم ولی باید یه جور باهاش کنار بیاییم .

بهنام خیلی گلی
ولله حالم خ خرابتر از اونیه که فکرشو بکنی
امشب ساعت 11 بلیط شیراز دارم. میرم شاهچراغ دلمو خالی کنم. چون یه جورایی همه چی از اونجا شروع شد
میخام کل عیدو خونه نباشمو یه چند وقت با خودم خلوت کنم
اینجا هم دیگه آرومم نمیکنه
اینقدر پستهای عاشقانه گذاشتم که میام اینجا غم دنیا روی سرم خراب میشه
من برم لوازممو جمع و جور کنم
شاید یه ساعت دیگه اومدم واسه خداحافظی آخر

 

[شهرام 59]

شهرام تو را خدا بی خیال شو دیگه. نذار خاطره بدی از همدیگه توی ذهنمون بمونه
میدونم منظورت کیه! همونی که اون روز چند تا پست با هم حرف زدید. معلوم بود پدر روحانیته. همه از بزرگواری ایشون و شما خبر دارن اما حالا کجا من به شما و ایشون برسم؟
داداش باشگاه واسه من از تو شروع شد و با تو هم ختم شد
تو را جان عزیزت حلالم کن ناراحتت کردم
خداحافظ شهرام عزیزم
خداحافظ باشگاه مهندسان
خداحافظ....

بی تعارف بگم وقتی افکارتو توی جملات میدیدم فکر می کردم خیلی ادم قوی و بزرگی هستی.یعنی اشتباه کردم؟

پسر مشکلی نیست که حل نشه این کارا رو با خودت نکن.

باشه دیگه اصرار نمی کنم چون با شخصیتی که ازت سراغ دارم میدونم صلاح کار خودتو بهتر میدونی . فقط بازم بهمون سر بزن نذار فراموش شی.

خیلی دوست داشتم می تونستم کاری واست کنم ولی فقط می تونم واست دعا کنم و از خدا بخوام مراقبت باشه.

تو هم منو حلال کن رفیق خوبم ما هم یه روز رفتنی هستیم . خاطرات خوبی تو این مدت کوتاه با هم داشتیم.

خدا یار یاورت باشه. بدون من دلم واست خیلی تنگ میشه وامروز بعدازظهر روز خوبی واسم نبود . با خدافظی هر کدوم از دوستام دل منم یه ترک بر میداره نمی دونم این دل بند زده تا کی دوام میاره


یا علی مدد

 

[bera]

بهنام خیلی گلی
ولله حالم خ خرابتر از اونیه که فکرشو بکنی
امشب ساعت 11 بلیط شیراز دارم. میرم شاهچراغ دلمو خالی کنم. چون یه جورایی همه چی از اونجا شروع شد
میخام کل عیدو خونه نباشمو یه چند وقت با خودم خلوت کنم
اینجا هم دیگه آرومم نمیکنه
اینقدر پستهای عاشقانه گذاشتم که میام اینجا غم دنیا روی سرم خراب میشه
من برم لوازممو جمع و جور کنم
شاید یه ساعت دیگه اومدم واسه خداحافظی آخر

حمید خان همه مون هرچند وقت یکبارحالمون میگیره .اگه فکر میکنید با این کار اروم میشید عیبی نداره .ولی اینو بدونید با گذشت زمان همه چیز حل میشه .راستش با اینکه مدت زیادی نیست که با هم اشنا شدیم ولی باور کنید دلم واستون تنگ میشه .خواهشا اگه روبراه شدید بهمون سر بزنید.

 

[sssepideh]

حمید به خدا من الان دارم گریه میکنم نمیدونم ولی من میگم نکن این کارو.یه جورایی فهمیدم مشکلت چیه ولی به خدا تنها موندن راهش نیست.

 

[tracer]

مرد چو گوهری بود قیمت خویش خود کند//شاد نشد به شحنگی هیچ قباد و سنجری
زر تو بریز بر گهر چونک بماند زیر زر//برنجهید بر زبر آن سبک است و ابتری
ور بجهید بر زبر قیمت او است بیشتر//بیش کنش نثار زر هست عزیز گوهری
ما گهریم و این جهان همچو زری در امتحان//بر سر زر برآ که لا گر تو نه‌ای محقری
عشق و نیاز و بندگی هست نشان زندگی//در طلب تجلیی در نظری و منظری
آب حیات جستنی جامه در آب شستنی//بر در دل نشستنی تا بگشایدت دری
نیست روش طرنطران بنگر سوی آسمان//در تک و پوی اختران هر یک چون مسخری
روز خنوسشان ببین شام کنوسشان ببین//سیر نفوسشان ببین گرد سرای مهتری
رحم چو جوی شیر بین شهوت جوی انگبین//عمر چو جوی آب دان شوق چو خمر احمری
گفت حدیث چرب و خوش با گل و داد خنده‌اش//گفت به ابر نکته ای کرد دو چشم او تری
گوید گل که بزم به گوید ابر گریه به//هیچ یکی ز یک دگر پند نکرده باوری
گفته به شاخ رقص کن گفته به برگ کف بزن//گفته به چرخ چرخ زن گرد منازل ثری
گفته به عقل طیره شو گفته به عشق خیره شو//گفته به صبر خون گری در غم هجر دلبری
گفته به رخ بخند خوش گفته به زلف پرده کش//گفته به باد درربا پرده ز روی عبهری
گفته به موج شور کن کف ز زلال دور کن//گفته به دل عبور کن بر رخ هر مصوری
هر طرفی علامتی هر نفسی قیامتی//تا نکنی ملامتی گر شده‌ام سخنوری
بر سر من نبشت حق در دل من چه کشت حق//صبر مرا بکشت حق صبر نماند و صابری
این همه آب و روغن است آنچ در این دل من است//آه چه جای گفتن است آه ز عشق پروری​