تفسير نور . . آيات 21-25 سوره بقره
تفسير نور . . آيات 21-25 سوره بقره
بسم الله الرحمن الرحیم
.
.
تفسير نور
.
.
آيات 21-25 سوره بقره
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ( 21 )
هدف از خلقت جهان و انسان، تكامل انسانهاست. يعنى هدف از آفرينش هستى، بهره گيرى انسانهاست وتكامل انسانها در گرو عبادت واثر عبادت، رسيدن به تقوى و نهايت تقوى، رستگارى است.
آيات وروايات، براى عبادت شيوه ها وشرايطى را بيان نموده است ،سرفصلهايى را بيان مى كنيم تا مشخّص شود عبادت بايد چگونه باشد:
1- عبادت مامورانه، يعنى طبق دستور او بدون خرافات.
2- عبادت آگاهانه، تا بدانيم مخاطب و معبود ما كيست. «حتّى تعلموا ماتقولون»
3- عبادت خالصانه. «ولا يشرك بعبادة ربّه احداً»
4- عبادت خاشعانه. «فى صلاتهم خاشعون»
5 - عبادت مخفيانه. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: «اعظم العبادة اجراً اخفاها»
6- عبادت عاشقانه. پيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند: «افضل الناس مَن عَشق العبادة»
و خلاصه در يك نگاه بايد بگوييم كه براى عبادت سه نوع شرط است؛
الف: شرط صحّت، نظير طهارت وقبله.
ب: شرط قبولى، نظير تقوى.
ج: شرط كمال، نظير اينكه عبادت بايد آگاهانه، خاشعانه، مخفيانه وعاشقانه باشد كه اينها همه شرط كمال است.
پيام ها
1-دعوت انبيا، عمومى است و همه مردم را دربر مى گيرد. «يا ايها الناس»
2- از فلسفه هاى عبادت، شكرگزارى از ولى نعمت است. «اعبدواربّكم الذى خلقكم»
3- اوّلين نعمتها، نعمت آفرينش، و اوّلين دستور، كُرنش در برابر خالق است. «اعبدوا ربّكم الذى خلقكم»
4- مبادا بت پرستى يا انحراف نياكان، ما را از عبادت خداوند دور كند، حتّى آنان نيز مخلوق خداوند هستند. «و الذين من قبلكم»
5 - عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتى تقوى ايجاد نكند، عبادت نيست. «اعبدوا... لعلّكم تتقون»
6- به عبادت خود مغرور نشويم كه هر عبادتى، تقوا ساز نيست. «لعلّكم تتقون»
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ( 22 )
در اين آيه خداوند به نعمتهاى متعدّدى اشاره مى كند كه هركدام از آنها سرچشمه ى چند نعمت ديگر است. مثلاً فراش بودن زمين، اشاره به نعمتهاى فراوان ديگرى است. همچون سخت بودن كوهها ونرم بودن خاك دشتها، فاصله زمين تا خورشيد، درجه حرارت و دما و هواى آن، وجود رودخانه ها، درّهها، كوهها، گياهان و حركتهاى مختلف آن كه مجموعاً فراش بودن زمين را مهيّا كردهاند. چنانكه در قرآن براى زمين تعابير چندى شده است، زمين هم «مهد» گهواره است، هم «ذلول» رام و آرام و هم «كفات» در برگيرنده.
كلمه «سماء» در آيه يك بار در برابر «ارض» آمده است كه به همه ى قسمت بالا اشاره دارد و يك بار مراد همان قسمت نزول باران از ابرها مى باشد.
پيام ها
1- ياد نعمتهاى الهى از بهترين راههاى دعوت به عبادت است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم»
2- از بهترين راههاى خداشناسى، استفاده كردن از نعمتهاى در دسترس است. «جعل لكم الارض فراشاً و السماء بناءً»
3- در نظام آفرينش، هماهنگى كامل به چشم مى خورد. هماهنگى ميان زمين، آسمان، باران، گياهان، ميوه ها وانسان. (برهان نظم) «جعل، انزل، اخرج»
4- آفريده ها هركدام براى هدفى خلق شده اند. «رزقاً لكم» باران براى رشد و ثمر دادن ميوه ها، «فاخرج به» و ميوهها براى روزى انسان. «رزقاً لكم»
5 - زمين وباران وسيله هستند، رويش گياهان وميوه ها بدست خداست.«فأخرج»
6- نظم و هماهنگى دستگاه آفرينش، نشانه ى توحيد است، پس شما هم يكتا پرست باشيد. «فلا تجعلوا لِلّه انداداً»
7- ريشه ى خداپرستى در فطرت و وجدان همه مردم است. «وانتم تعلمون»
8 - آفرينش زمين و آسمان و باران و ميوه ها و روزى انسان، پرتوى از ربوبيّت خداوند است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم...»
9- همه ى انسانها، حقّ بهره بردارى و تصرف در زمين را دارند. (در آيه «لكم» تكرار شده است.)
10- دليل واجب بودن عبادت شما، لطف اوست كه زمين وآسمان وباران و گياهان را براى روزى شما قرار داده است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم...»
11- خداوند بر اسباب طبيعى حاكم است. «جعل، انزل، اخرج»
12- پندار شريك براى خداوند، از جهل است. «لا تجعلوا لله اندادا وانتم تعلمون»
وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ( 23 )
پيام ها
1- بايد از فكر و دل افراد شكّ زدايى صورت گيرد مخصوصاً در مسائل اعتقادى. «ان كنتم فى ريب»
2- شرط دريافت وحى، بندگى خداست «نزّلنا على عبدنا»
3- قرآن، كتاب استدلال و احتجاج است و راهى براى وسوسه و شكّ باقى نمى گذارد. «فاتوا بسورة»
4- انبيا بايد معجزه داشته باشند و قرآن معجزه ى رسول اكرم صلى الله عليه وآله است. «فاتوا بسورة من مثله»
5 - دين جاويد، معجزهى جاويد مى خواهد تا هر انسانى در هر زمان و مكانى، اگر دچار ترديد و شكّ شد، بتواند خود آزمايش كند. «فاتوا بسورة من مثله»
6- بر حقّانيت قرآن به قدرى يقين داريم كه اگر مخالفان، يك سوره مثل قرآن نيز آوردند به جاى تمام قرآن مى پذيريم. «بسورة»
7- بهترين قاضى و داور، وجدان است. خداوند وجدان مخالفان را داور قرار داده است. «و ادعوا شهداءكم»
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ( 24 )
در سوره ى انبياء مى خوانيم: «انّكم و ماتعبدون من دوناللّه حصب جهنّم»شما و آنچه غير از خدا پرستش مى كنيد (بتهايتان)، هيزم دوزخيد. بنابراين ممكن است مراد از سنگ در اين آيه، همان بتها باشند كه مورد پرستش بودهاند، نه هر سنگى، تا آنان بدانند و به چشم خود ببينند كه كارى از بتها ساخته نبوده و نيست. همچنين اين سنگها در قيامت، همانند چاقوى خونى همراه پرونده قاتل، سند جرم و گناه آنان است.
پيام ها
1- يقين به حقّانيت راه وهدف، يكى از اصول رهبرى است. «ولن تفعلوا»
2- اكنون كه احساس عجز و ناتوانى كرديد، تسليم حقّ شويد. «ولن تفعلوا فاتّقوا»
3- انسان جمود و كافر، هم رديف سنگ است. «الناس و الحجارة»
4- خباثتهاى درونى انسان گناهكار، در قيامت تجسم يافته و آتش گيرانه مى شود. «وقودها الناس»
5 - كفر و لجاجت، انسان شايست هى خليفةالّلهى را، به هيزم دوزخ تبديل مى كند. «وقودها الناس»
6- رهايى از آتش دوزخ، در گرو ايمان به قرآن و تصديق پيامبر اسلام است. «فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النّار... اُعدّت للكافرين»
وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ( 25 )
شايد مراد از «متشابهاً» اين باشد كه بهشتيان در نگاه اوّل، ميوه ها را مانند ميوه هاى دنيوى مى بينند ومى گويند: شبيه همان است كه در دنيا خورده بوديم، لكن بعد از خوردن مى فهمند كه طعم ولذّت تازهاى دارد. وشايد مراد اين باشد كه ميوه هايى به آنان داده مى شود كه همه از نظر خوبى وزيبايى وخوش عطرى يكسانند و مانند ميوههاى دنيا درجه يك، دو وسه ندارد.
در قرآن، معمولاً ايمان و عمل صالح در كنار هم مطرح شده است، ولى ايمان بر عمل صالح مقدم قرار گرفته است. آرى، اگر اتاقى از درون نورانى شد، شعاع اين نور از روزنه و پنجرهها بيرون خواهد زد. ايمان، درونِ انسان را نورانى و قلب نورانى، تمام كارهاى انسان را نورانى مى كند. بركات ايمان و عمل صالح بسيار است كه در آيات قرآن به آنها اشاره شده است.
همسران بهشتى دو نوع هستند:
الف: يكى حور العين كه همچون لؤلؤ و باكره هستند و در همان عالم آفريده مى شوند. «أنشاناهنّ إنشاء»
ب: همسران مؤمن دنيايى كه با چهرهاى زيبا در كنار همسرانشان قرار مى گيرند. «ومن صلح من ابائهم و أزواجهم»
از امام صادق عليه السلام درباره ى ازواج مطهّره سؤال شد، فرمودند: همسران بهشتى آلوده به حيض و حدث نمى شوند.
پيام ها
1- مژده و بشارت همراه با هشدار و اخطار (در آيه قبل) يكى از اصول تربيت است. «فاتقوا النار... وبشّر الذين آمنوا...»
2- ايمان قلبى بايد توأم با اعمال صالح باشد. «آمنوا وعملوا الصالحات»
3- انجام همه ى كارهاى صالح وشايسته، كارساز است، نه بعضى از آنها. «عملوا الصالحات» («الصالحات» هم جمع است وهم (الفولام) دارد كه به معناى همه كارهاى خوب است.)
4- كارهاى شايسته و صالح، در صورتى ارزش دارد كه برخاسته از ايمان باشد، نه تمايلات شخصى و جاذبه هاى اجتماعى. اوّل «آمنوا» بعد «عملوا الصالحات»
5 - محروميتهايى كه مؤمن به جهت رعايت حرام و حلال در اين دنيا مى بيند، در آخرت جبران مى شود. «رزقوا»
6- ما در دنيا نگرانِ از دست دادن نعمتها هستيم، امّا در آخرت اين نگرانى نيست. «وهم فيها خالدون»
7- آشنايى با سابقهى نعمتها، بر لذّت كاميابى مى افزايد. «رزقنا من قبل»
8 - همسران بهشتى نيز پاكيزه اند. «ازواج مطهّرة»