مشاعرۀ سنّتی

[RZGH]

سلاممممممممممممممم خوبی
تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم
دریچه ی نگاهت را به روی من مبند مگذار تا نگاههای محبت آمیزت انتها یابد
بگذار تا با دلی سیر به تماشایت نشینم و از عمق نگاهت سیراب شوم
ای رویای دیرینه ی من بگذار روییدن نرگس را در نگاهت ببینم
بگذار باران عشقت بر من ببارد تا من در زیر این باران زیبا خود را سیراب نمایم

hiiiiiiiiiiiiiiiii
من هنوز عاشقم

آنقدر که
می توانم
چشم هایم را ببندم
و خیال کنم:
هنوز دوستم داری!

 

[mani24]

hiiiiiiiiiiiiiiiii
من هنوز عاشقم

آنقدر که
می توانم
چشم هایم را ببندم
و خیال کنم:
هنوز دوستم داری!

ایــن خـــط

این نــشــون

مــن

جـــاده رو

پشیمـــونــ میکنــم از رفتـنتــ. . .!​

 

[RZGH]

ایــن خـــط

این نــشــون

مــن

جـــاده رو

پشیمـــونــ میکنــم از رفتـنتــ. . .!​

تو نوشتی از من:

من که تنها بودم با تو شاعر گشتم

با تو گریه کردم

با تو خندیدم و رفتم تا عشق

نازنیم ای یار

من نوشتم هر بار

با تو خوشبخترین انسانم…ولی افسوس

مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!

 

[mani24]

تو نوشتی از من:

من که تنها بودم با تو شاعر گشتم

با تو گریه کردم

با تو خندیدم و رفتم تا عشق

نازنیم ای یار

من نوشتم هر بار

با تو خوشبخترین انسانم…ولی افسوس

مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!

نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورم
چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ . . .

 

[RZGH]

نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورم
چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ . . .

تـنهـــــــا چیزی که خرجـــــــی نداردجـــــــاری شدن در ذهـــــــن دیـــــــگران است....
پس آنگونه جاری شـــــــوید که خنـــــــده بر لبانشـــــــان نـــــــقشبـــــــبندد ...نه نـــــــفرت در دلشـــــــان...

 

[mani24]

تـنهـــــــا چیزی که خرجـــــــی نداردجـــــــاری شدن در ذهـــــــن دیـــــــگران است....
پس آنگونه جاری شـــــــوید که خنـــــــده بر لبانشـــــــان نـــــــقشبـــــــبندد ...نه نـــــــفرت در دلشـــــــان...

نه اینکه به یادت نیستم ... دستم به واژه نمیرود ... تو ببخش ...
__________________

 

[RZGH]

نه اینکه به یادت نیستم ... دستم به واژه نمیرود ... تو ببخش ...
__________________

شبی از شبها
یاد من
پاورچین پاورچین
از در خانه برون رفت
من ندانستم کی باز امد،
و کجا بود
آنقدر بو بردم،
که تنش بوی دلاویز تو را با خود داشت

 

[mohandes soror]

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار فتاد

 

[RZGH]

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار فتاد

دلم تنگ دیدار با توست
بیا ای یوسف گم گشته ی من
مگذار چشمانم به سان یعقوب نبی کور سو شود
بیا عشق فراموش نشدنی من
بیا ......
بیا ......
تو را محض رضای عشق
بیا ..............

 

[Shahab]

دلم تنگ دیدار با توست
بیا ای یوسف گم گشته ی من
مگذار چشمانم به سان یعقوب نبی کور سو شود
بیا عشق فراموش نشدنی من
بیا ......
بیا ......
تو را محض رضای عشق
بیا ..............

انان كه خاك را به نظر كيميا كنند
ايا بود كه گوشه چشمي نظر به ما كنند

 

[pink girl]

[FONT=&quot]درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]​

 

[Shahab]

درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
​

تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه

 

[RZGH]

تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه

" هنوز "


اگر " هنوز " فاصله ایی هست میان من و تو.


بگو "هنوز" را بردارم.




"اگر" ؛


فاصله ایی هست میان من و تو؟


بگو "اگر" را هم برمیدارم.





"فاصله" هست


میان من و تو؟


بگو اینبار" فاصله" را هم برمیدارم.




تو بگو ،


فقط بگو

 

[samira93]

" هنوز "


اگر " هنوز " فاصله ایی هست میان من و تو.


بگو "هنوز" را بردارم.




"اگر" ؛


فاصله ایی هست میان من و تو؟


بگو "اگر" را هم برمیدارم.





"فاصله" هست


میان من و تو؟


بگو اینبار" فاصله" را هم برمیدارم.




تو بگو ،


فقط بگو

وفا به عشق قدیمت دليل شد که دلم
هنوز هم که هنوز است، شاعرت باشد

 

[eghlimaa]

وفا به عشق قدیمت دليل شد که دلم
هنوز هم که هنوز است، شاعرت باشد

دفتر صـــوفی سواد حرف نیســــت
جز دل اســـپید همچون برف نیســــت

 

[Shahab]

دفتر صـــوفی سواد حرف نیســــت
جز دل اســـپید همچون برف نیســــت

تو مو ميبيني و من پيچش مو
تو ابرو او اشارت هاي ابرو

 

[baran72]

وقتی آخر یه قصه، غصه ی تلخ فراقه
خاطرات سبز و رنگی همشون یه مشت سرابه
قلم از سکه میفته، چشم میشه یه رود پر آب
دل اسیر درد دلتنگی میشه یه دشت مرداب

 

[vajiheh.kh]

وقتی آخر یه قصه، غصه ی تلخ فراقه
خاطرات سبز و رنگی همشون یه مشت سرابه
قلم از سکه میفته، چشم میشه یه رود پر آب
دل اسیر درد دلتنگی میشه یه دشت مرداب

بوی گلها عالمی را مست و حیران می کند
دیدن دوست هزاران درد درمان می کند
مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار
ما گلی داریم عالم را گلستان می کند

 

[mani24]

بوی گلها عالمی را مست و حیران می کند
دیدن دوست هزاران درد درمان می کند
مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار
ما گلی داریم عالم را گلستان می کند

دل تو اسیر شده سهم تو کویر شده​

برای جدا شدن حالا خیلی دیر شده​

شاید این تقدیر من بود​

که همیشه با تو باشم​

می دونم تقصیر من بود ​

نمی خواستم که جدا شم!!

 

[vajiheh.kh]

دل تو اسیر شده سهم تو کویر شده
برای جدا شدن حالا خیلی دیر شده
شاید این تقدیر من بود
که همیشه با تو باشم
می دونم تقصیر من بود ​

نمی خواستم که جدا شم!!

من، دهکده ها نبض حقایق هستند
او، مردم ده با تو موافق هستند
ناگاه صدای خیس رعدی پیچید
باران که بیاید همه عاشق هستند

 

[mani24]

من، دهکده ها نبض حقایق هستند
او، مردم ده با تو موافق هستند
ناگاه صدای خیس رعدی پیچید
باران که بیاید همه عاشق هستند

دلم می خواست با هم دیگه تنهائی رو قال بذاریم
دل بکنیم از این قفس، برای هم بال بذاریم
سر بذاریم رو دوش هم ، برای هم گریه کنیم
با همه مهربون باشیم ، برای هم گریه کنیم

 

[mohandes soror]

ما بی غمان مست دل از دست داده ایم
همراز عشق وهمنفش جام باده ایم

 

[Shahab]

ما بی غمان مست دل از دست داده ایم
همراز عشق وهمنفش جام باده ایم

مرا در منزل جانان چو امن عيش چون هر دم
جرس فرياد ميدارد كه بربنديد محمل ها

 

[mohandes soror]

ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
وی مرغ بهشتی که دهد دانه وآبت

 

[Shahab]

ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
وی مرغ بهشتی که دهد دانه وآبت

تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه

 

[mohandes soror]

هر آن کسی که در ین حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

 

[eghlimaa]

هر آن کسی که در ین حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

درس ادیب اگر بود زمزمه ی محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

 

[eghlimaa]

هر آن کسی که در ین حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

درس ادیب اگر بود زمزمه ی محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

 

[eghlimaa]

هر آن کسی که در ین حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

درس ادیب اگر بود زمزمه ی محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

 

[eghlimaa]

هر آن کسی که در ین حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

درس ادیب اگر بود زمزمه ی محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را