میدونید این همه حساسیت برای پوشش خانوما از چی ناشی میشه؟ چون تو فرهنگ ما زن فقط یعنی یک ابزار، همین و نه بیشتر. فرهنگ و عرف ما برای زنها حق انتخاب رو به رسمیت نمیشناسه. برای همینه که وقتی خانومی جوری که خودش راحته لباس می پوشه هر کسی به خودش اجازه میده وراندازش کنه یا بی احترامی کنه. خیلی خجالت آوره برای یک جامعه که اون چیزی که برای من زن پوشش تعیین میکنه ( بخونید تحمیل میکنه) نگاه مریض یه عده مرد بی ظرفیت و تشنه جنسیه . تو یه تاپیک خوندم خانومی نوشته از اینکه پسرها به خاطر ظاهر پوشیده اش لطف میکنن و کاری بهش ندارن احساس غرور میکنه! میخوام بگم دوست من، من وقتی تو این جامعه احساس غرور و آرامش خواهم کرد که هر کسی بنا به اعتقاد شخصی خودش حق انتخاب داشته باشه بدون اینکه مورد بی احترامی اراذل قرار بگیره. وقتی میشه گفت این جامعه از وجود روانیها پاک شده که اینکه کسی چی میپوشه اهمیتی برای بقیه نداشته باشه بلکه تنها مسئله مهم این باشه که هر کس چقدر تو این جامعه مفیده، چقدر به پیشرفت این جامعه کمک میکنه، چقدر شرافت و وجدان کاری داره، چقدر رشوه نمیگیره، چقدر دروغ نمیگه، چقدر کم فروشی نمیکنه، چقدر از موقعیت شغلی و اجتماعیش سوئ استفاده نمیکنه.
من یه توصیحی بدم
شما از اینکه وقتی مورد بی جنبه بازی های پسران ... قرار نمی گیرید خوشحال نمی شوید ؟ نمی دونم من دختر نیستم ولی وقتی خودم رو جای اون دختر می گذارم از این اتفاق که شان من حفظ شده و مورد بی حرمتی قرار نگرفتم خوشحال میشم (نمی دونم شاید ایشون سنشون کمتر از شما و من باشه و این باعث بشه احساس غرور کنن شایدم احساس غرور مجاز از همون حس خوبی باشه که انتظار داشتن مورد بی حرمتی قرار بگیرن بخاطر اینکه یک خانوم هستن (متاسفانه اینو داریم ) ولی خوشحالن که به خاطر پوششون مورد اهانت قرار نگرفتن .
شما دارید از جامعه ی آرمانی (حداکثر) صحبت می کنید جایی که تمام افراد مذکر مرد باشن شعور داشته باشن و فرهنگ
بله تو همچین جامعه ی آرمانی این نتها احساس غرور نمی کنه بلکه احساس می کنی دارن حقتو می خورن (چون زنی)
و ایشون جامعه ی امروز (جامعه ی حداقلی فعلی ) رو دارن می بینن که هر لحظه ممکنه (من دوست ندارم این جمله رو بگم منم دوست دارم جامعه آرمانی باشه و یک خانوم مثل یک آقا مجبور نباشه خودشو تو لباس های دستو پاگیر و گرم خودشو بپیچونه دوست دارم آزاد باشه و...) یک فرد بی سرو پا بهشون توهین کنه
و تنها چیزی که باعث حفظ حرمت ایشون میشه تو جامعه ی امروز همین پوشش دستو پا گیر و اجباری و گرم و ... است
شاید امروز فقط تو خانه ی خودمان بتوانیم فقط این جامعه ی آرمانی را داشته باشیم که مردی به ما توهین نکند همه مارا دوست داشته باشند نه چون زنیم چون انسانیم
ولی فعلا فقط در خانه هایمان فعلا این اتفاق افتاده است و می توانیم بی هیچ تفاوتی زندگی کنیم.
یه مثال میزنم تا بهتر منظورم را متوجه بشین:
بنظر شما چرا آقایون در زمان جنگ لباس رزم و کلاه خود و زره می پوشن ؟ دوست دارن اینو ؟ فکر نمی کنم
تمام این آقایون دنبال جامعه ی دوستانه ی خودشان هستن دوست دارن آزاد باشن
اما شرایط شرایط جنگ است (یک سری افراد بی سرو پا منتظر هستن ای ها زرشون را در بیاورند تا انها را برای همیشه اسیر و مستعمره ی خود کنند)
و اون تیکه آخر کلامتون که از مشکلات اجتماعی صحبت کردید و گفتید حل اینها باعث غرور هست نه ...
آره حل اون باعث غرور هست اما مثل این میمونه که بخواین
انتظار حل یک معادله ی پیچیده را از یک کودک خرد سال داشته باشید
ابتدا باید کودک سالم بماند و رشد کند و همچنین به مدرسه یا پیش معلم و ... برود تا بزرگ شود (آرمان ها شکوفا شوند ) و سپس بتواند معادلات بظاهر پیچیده ی قبل و ساده ی امروز را حل کند
و ...