رد پای احساس ...

[جین ایر]

من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم
تو زخمی صدها غمی، من زخمی غم نیستم
با یادگاری از تبر، از سمت جنگ آمدی گفتم
چه آمد بر سرت؟ گفتی که مَحرم نیستم
مجذوب پروازم ولی، دستم به جایی بند نیست
حالا قضاوت کن خودت، من بی‌گناهم! نیستم
با یک تلنگر می‌شود، از هم فروپاشی مرا
نگذار سر بر شانه‌ام، آن‌قدر محکم نیستم
خواندی غزل‌های مرا، گفتی که خیلی عاشقم
اما نمی‌دانم خودم، هم عاشقم هم نیستم ​

 

[mani24]

زندگــــــی جان ،
عزیــــزم !

اگه...
افتخار میــدی...
چند قدمـــی...
باهام راه بیـــا…

 

[mani24]

هــی آدم دلــش میــخواهـد
کفــش هاش را دربیــاورد ،
یواشکی نوک پـــا , نوک پــا …
…
از خودش دور شــود ،

 

[m.r119]

گاهی تو …

گاهی یاد تو …

گاهی هم غم تو …

آخر این “تو” کار مرا تمام می کند

 

[mani24]

حـالـا کـه رفـتـه ای

مـرد شـده ام !

بـسـتـه بـسـتـه سـیـگـار مـی کـشـم

تـا تـ ـو را دود کـنـم

در خـیـال ِ خـسـتـه ام !

 

[mani24]

---

بـعـضے سَـطـرهـآ رآ نـنوشته میـشود خــوآند

مـآنند آدمـ هـآیـے کـ ـﮧ نـدیـده مـیتوآטּ فَـهمید

درک کــرد

بـا آטּ هـآ بـود و از آטּ هـآ لـذت بـرد

مـثل ِ "تــو"

مـثل ِ هـمه ے آטּ هآیے کـﮧ ندیدمـ

و یـک روز از بـیـטּِ ایـטּ هـمــﮧ فـآصلــﮧ آمـدند و مَـحرمـِ دلـمـ شـدنـد

آمـدنـد و شـدنـد "دوســت"

دوسـت هـآیـے کــﮧ شـآیـد سَـطر نـنوشـتــﮧ اے بـآشـند بـرآی خـوآنـدטּ

و سـطر نـنوشـتــﮧ ے دلــمـ رآ بـخوآنـند..​

 

[Taghdir]

[h=6]روزگاريست همه عرض بدن مي خواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن مي خواهند
ديو هستند ولي مثل پري مي پوشند
گرگ هايي كه لباس پدري مي پوشند
آنچه ديدند به مقياس نظر مي سنجند
عشق ها را همه با دور كمر مي سنجند
خوب طبيعيست كه يكروزه به پايان برسد
عشق هايي كه سر پيچ خيابان برسد[/h]

 

[Taghdir]

[h=6]مثل گرگ زوزه میکشم شب رو مثل یک زخم روی تن بیمار دیگه مشروب مست شده از من/من یک خاکسترم از این سیگار (استاد شاهین نجفی)[/h]

 

[Taghdir]

[h=6]در نهان، به آنانی دل میبندیم که دوستمان ندارند،

و در آشکارا

از آنانی که دوستمان دارند غافلیم.

شاید این است دلیل تنهایی ما[/h]

 

[Taghdir]

[h=6]چقدر خوبه بعضی از آدما بدونن که اگر چیزی رو به روشون نمیاری
“از سادگی نیست”
شاید دیگه اونقدر واست مهم نیستن که روشون حساس باشی...[/h]

 

[Taghdir]

[h=6]نمیدانم چراچشمانم گاهی بی اختیار خیس میشوند
می گویند حساسیت فصلی است....
آری من به فصل فصل این دنیـــــای بی تــــو حساسم ...[/h]

 

[Taghdir]

[h=6]بـی رحــمـــــ تریـن پــــــدر تویــی " آدم " !
بــبیــن، نــظاره کـــن !
فـقـطـــ بــه خــاطــر اینــکـه سـیبــــی گــاز بــزنـی ،
تــمـامـــــ فــرزنــدانـت را گــرســنه ی شــادی گـــذاشــتی ؟!
تــو بــدتـریــن پــــــدری " آدم " !
بـنــگـــر، نـــظاره کـــن !
قـــرن هـــاسـت فـــرزنـدانــت در حــسـرت یــکـبار گــاز زدن بـه شــادی ،
و یــکـــــ لقـــمـه عـــــــــشــــ ــــــق مــانــده انـد ... !
تــو بـا فـــرزنـدانــت بـــ ــ ـد کـــردی پــــــدر . . .[/h]

 

[Taghdir]

[h=6]دنیای رنگارنگ دارم
.
هرچی بخوام تو چنگ دارم
.
دارم دارم
.
قشنگ دارم[/h]

 

[Taghdir]

[h=6]ادعای شــــــاعری ندارم . . .
بارها در مشاعره با لبانت
قافیـــه را باختــه ام
بــه یک بوسه ات . . ![/h]

 

[Taghdir]

[h=6]حس اون سیگار بدبخت رو دارم که همه جا حرف از ترک کردنشه[/h]

 

[Taghdir]

به تو که فکر میکنم از همیشه بهترم

وسط غربت آب صدفی شناورم

به تو که فکر می کنم، باغ خوش عسل منم

غنچه و پولک منم، بهترین ململ منم

دستمو بگیر..

 

[mani24]

تقسيم كردن دلتنگي هايم با تو ، چه زيبا خواهد بود
اگر تو را هم دلتنگي هايي باشد از نوع من
دلم مي خواهد احساسم ، مهر سكوت لبانم را
همان قدر احساس كني كه گويي احساس توست
درد ريشه دوانده در وجود توست .
مهر خورده شده بر لبان توست
دلم مي خواست " تويي " نبودي
تو ، من و من ، تو بوديم
شايد آنوقت اين روح سركش آرام مي گرفت
و جاي دلتنگي هايم را رهايي پر مي كرد
رهايي از همه چيز
حتي از انديشيدن ، انديشيدن به خوبي ها و عشق ها
چرا كه قلب من و تو حادثه اي خواهد آفريد
در فــراســوي عشــق

 

[mani24]

حسرت دیده بی تاب تو بیمارم کرد
آن نگاه نگرانت دل تبدار مرا خوابم کرد
بی جهت نیست که مست رخ زیبای تو ام
لب گلگون تو در دشت خزان آبم کرد
مستی ام جام نگاهی ز افق های تو بود
آه ،آن صورت مهتاب تو در خوابم کرد
شهر را از تب بیماری من جایی نیست
راه گم کرده به دنبال تو آواره و ویرانم گرد
اشکم از دیده به گرمای نفسهای تو بود
جام اندوه تو مر همره و همرام کرد

 

[n.sara]

این ابرهای کبود بغض گلوهاست

به ما دروغ گفتند که تبخیر ابهاست...

 

[noom]

[FONT=&quot]ما خانه نداریم[/FONT]
[FONT=&quot]ماشین نداریم[/FONT]
[FONT=&quot]ما کنجِ دنجِ هیچ جایی را نداریم[/FONT]
[FONT=&quot]اما[/FONT]
[FONT=&quot]تمام جزیره های کوچک این شهر را[/FONT]
[FONT=&quot]برای یک بوسه کشف کرده ایم .[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]منیره حسینی[/FONT]

 

[m.r119]

​

درخت که می شوم
تو پائیزی !
کشتی که می شوم
تو بی نهایت طوفانها !
تفنگت را بردار
و راحت حرفت را بزن!
​

 

[خیال شیشه ای]

بعضی وقتا باید یقه احساستو بگیری
بزنی تو گوشش
با تمام قدرت سرش داد بزنی
بگی خفه شو دیگه
بسه تا الان هرچی کشیدم بخاطرتو بوده …

 

[mani24]

شیشه ی دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست
این دل با نگاهی سرد پر پر می شود​

 

[mani24]

گـــُلم از مَن دُوری !

امّابِه تـُو اندیشیــدَنرا ، عـ ـادَتی ساختـِه ام بَهــرِتَنـــهاییِ خویـــ

 

[apadana13]

[h=6]آه ؛

از اين روزهاي کشدار و طولاني

تکرار هر روز بي روزمان

کسي نيست به ثانيه ها بگويد

ثانيه هاي بي تو بودنم چه بدرد اين روزها مي خورد

بگذار بگذرند![/h]

 

[DOZI]

دل نزد توست گر چه دوری ز برم

جویای توام اگر نپرسی خبرم

خالی نشود خیالت از چشم ترم

در قلب منی اگر چه جایی دگرم...

 

[Miss World]

منتظر هیچ دستی در هیچ جای این دنیا نباش!
اشک هایت را با دست های خودت پاک کن که همه رهگذرن...

 

[@ RESPINA @]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]قاصدک! هان. چه خبر آوردی؟[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]از کجا وزکه خبر آوردی؟[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]خوش خبر باشی. اما. اما[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]گرد بام و در من[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بی ثمر می‌گردی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]انتظارخبری نیست مرا[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نه ز یاری نه دیاری ـ باری[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بروآنجا که بود چشمی و گوشی با کس[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]برو آنجا که ترا منتظرند.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]قاصدک![/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]دردل من همه کورند و کرند[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]دست بردارازاین دروطن خویش غریب[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]قاصد تجربه‌های همه تلخ[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]با دلم می‌گوید[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]که دروغی تو٬ دروغ.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]که فریبی تو٬ فریب.[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]قاصدک! هان. ولی.... آخر.....ایوای![/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]راستی آیا رفتی با باد؟[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]باتوام. آی کجا رفتی؟ آی.........![/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]راستی آیا جایی خبری هست هنـوز؟[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مانده خاکسترگرمی جایی؟[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]دراجاقی ـ طمع شعله نمی‌بندم ـ خردک شرری هست هنوز؟[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]قاصدک![/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]ابرهای همه عالم شب و روز [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]در دلم می‌گریند.[/FONT]​

 

[خیال شیشه ای]

اینجا...
گوشه ی دلم...
یادت..
نه تصویری از تو...
نه تپش قلبی...
نه آغوشی..
تنها بیداری یک حس است.

 

[m.r119]

جریان چیست؟
چرا جسد مردمانی که ادعا میکنند برای ما میمیرند،پیدا نمیشود!!!؟؟