کوچه های تنهایی

[ICE-G]

وقتی تمامِ زندگی ات شده باشد..

جز آغوشش ...
پناهِ دیگری نداری...

حتی اگر از خودش دلگیر باشی...!

 

[ICE-G]

آدم باید یکی رو داشته باشه ساعت دو نصفه شب بهش اس بزنه بگه دلم گرفته ...
اونم بگه قربون دلت برم ...
وگرنه بقیه زندگی به کوفتم نمی ارزه!​

 

[ICE-G]

آنکه می رود فقط می رود ..

ولی آنکه می ماند درد می کشد ،
غصه می خورد ،
بغض می کند ،
اشک می ریزد و تمام این ها روحش را به آتش می کشد و
در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود ....
آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه .....

 

[saghar_m.a]

بـــــــدترین کـــــــاری که یه نفــــــر می تــــــونه با دلــــــت بکنــــــه

اینــــــــه کــــــــه باعــــــــث بشــــــه . . . دیگـــــــــه ذوق نکنــــــی

از بــــــودن هیچـــــــکس

نفرین به همچین آدم هایی .... نفریننننننننننننننننننننننننننننننننن

 

[aynaz.m]

تازگیهای یاد گرفته ام کمی از نقشی که هر روز بازی میکنم فاصله بگیرم اخر بیش از گذشته کسی کنارم نیست و مجبور نیستم وقتی میخواهم اشک بریزم بخندم و وقتی غمگینم شاد خودم نشون بدم این خیلی خوبه که دیگه مجبور نیستم نقش بازی کنم اخه دیگه حسابی خسته شدم از خندهای دروغی با اینکه دلم نمیخندید

 

[ICE-G]

چـرا سـاکـت نـمـی شـوی؟

صـدای نـفـس هـایـت . . . در آغـوش ِ او

از ایـن راه ِ دور هـم آزارم مـی دهـد !!!

لــعــنــتــی . . . آرامـتـر نـفـس نـفـس بـــزن!

 

[ICE-G]

آدمــ ها هر چقدر بزرگــ تر می شوند​

دلشانـــ بیشتر بغل میخواهد​

حتی بیشتر از وقتیـــ که کودک بودند...


​

 

[ICE-G]

سالـ هاسـ کهـ معنیـ اینـ را نفهمیدمـ ​

رفتـ وآمد...​

یا...​

آمد و رفتـ ​

آدما میـ روند کهـ برگردندیا میـ آیند کهـ برونـد


​

 

[@ RESPINA @]

گــــــــــاه در تک تک ذراتـــــــ وجودمــــــــ
نبودنتـــــ را حســـــ میکنمــــــ نبودنیـــــ که مردنــــــــ را آرزو میکنـــــــد
نبودنیـــــــ که دنیــــــا را برایمــــــ بی ارزشـــــــ که نه, غیــــر قابـــــل تحملــــــ می کنــــــــد
کـــــــــــاش میتوانستمـــــ بدی هایتــــــــــــ را به دل بگیرمـــــــ
کـــــــــــاش میتوانستمــــــــ متنفـــــــــــــر باشمــــــــ

 

[aynaz.m]

چشمهایم بارنیست وقتی میبینم اینقدر با من نامهربانی اینقدر خشک ولی با دیگران مهربان و بامحبت لعنت بر دلم و خودم که تو دوست داشتم

 

[میهن مشرقی]

خالی ام از حرف
پرم از سکوت
پرم از حسی مبهم...
این روزها .....این روزها نمی دانم سرٍ دلم را به کدام دیوار بکوبم که به حالٍ اولش برگردد...
لبهایم میخندد ،اما.....
خدایا تو خوب میدانی چه میگویم ،نه؟

 

[aynaz.m]

کوچه بارانیست انقدر باران و رعد میزند که گاهی از ترس تنها به دیواری پناه میبرم تا کمی تمام شود انقدر در این کوچه امده ام که خودم هم خسته و از پا افتاده شدم دیگر فراموش میکنم روزهایی که جای اغوش دیوار اغوش تو بود حال به اغوش دیوار پناه میبرم بی انکه سردیش را حس کنم انقدر خود سرد هستم که هییچ چیز نمیتواند مرا گرم کندو یا سرد

 

[ICE-G]

کــاش تــوی ایــن جــاده یه تابلــو نصــب میکــردن

واســه دلخــوشــیم...!!

"" تــــــــو ""

دو کیــــلومــــتر...!

 

[ICE-G]

شجاعت میخواهد ...

وفادار احساسی باشی

که میدانی ...

شکست می دهد

روزی

نفس های دلت را !

 

[aynaz.m]

گاهی در پهنای این زمین گم میشوم وقتی به خود میایم میبینم دقیقا همان نقطه ای ایستادم که اولین بار دیدمت اما دیگر تو را در این نقطه نخواهم دید نمیدانم کجا باید بگردم اما میدانی انقدر دل تنگتم که اشک نیز ارامم نمیکند

 

[mehryas]

ایـــن بـــار ،
سیـــگار را بـــکش ،
از طـرفـــی کـــه مـــی ســـوزد ؛
تـــا بــــدانــی چـــه میـــکشم ...

 

[mehryas]

به فصل دونفره پاییز نزدیک می شویم ...طلب صبربرای یک نفره ها... !

 

[mehryas]

اگه مردی ...؟!!مرد بمون ... اگه نیستی ... نامردی نکن ...!!
اگه تنهایی ...؟!!تنها بمون ... اگه نیستی ... تنهاش نذار ... !!
اگه نجیبی ... ؟!!... نجابت کن ... اگه نیستی ... هرزگی نکن ... !!
اگه عاشقی ... ؟!!عاشق بمون ... اگه نیستی ... حرمت عشقو نشکن ...!!

 

[ICE-G]

به كوچه اي وارد شدم كه پيرمردي از آن خارج ميشد!
پيرمرد گفت : نرو بن بست است!
گوش نكردم و رفتم،بن بست بود،برگشتم...
به سر كوچه كه رسيدم پير شده بودم!

 

[ICE-G]

مُـــدت هــآسـت تـنـهـآ چـیزی کـه مـرآ یـآد ِ تـو مـی انـدآزد
طــعنــه هـآی دیـگرآن اسـت !
شــآید اگـر ایـن " دیـگـرآن " نـبـودنـد ،
تـُـو
زودتـر از ایـنـها
بـرآی مـن ، مـُرده بــودی ...

 

[ICE-G]

بزرگ بود ... قوی بود ...
همه به اون احترام می گذاشتند !
شکستنی نبود به این سادگی ها ...
اما زود درگذشت !
غرورم را می گویم ...
ناگهان فوت کرد ... !

 

[ICE-G]

یه زد و خورده ساده بود !

تو جا زدی ،
من جا خوردم ... !

 

[ICE-G]

نتـــــــــرس . . .

اگـــــــر هم بخـــــواهم

از ایـــن دیــــــــوانـه تـر نمیــشوم!

گفـــــته بودم بی تـــو سخــــت میگــــــذرد بـی انـصـافــــــــ !

حـــــرفم را پس میگــیرم

بــی تــــــو انگـــــــار اصـلا نمـیگــــــذرد...

 

[ICE-G]

صَف مے کشــند دلتنگے هاے مَن ...

چو دانه هاے تسبیــح ِ به نَخ کشیــده شُده

چقــَدر بگـردانَمْ دانــه ها را

تا تـــو بیایے ؟!

 

[ICE-G]

خٌدایا دَقیقاً میخوای بآ زِندِگی مَن چیکار کٌنی؟ بِگو شایَد توٌنِستَم کٌمَکِت کٌنَم

 

[aynaz.m]

شاید حال تنهایم اما میدانم روزی از این کوچه ها میگذرم انوقت تو هر قدر پشت سرم بدوی مرا نمیتوانی بیابی

 

[امالیا]

نميــــــدانم

تعبيـــــر نگاهت

خداحافظيست

يا انتــــــظار ؟!

 

[DOZI]

من خوبم..

فقط سرم درد ميکنه..

دستت و به من نزن...!

گرممه برو بيرون...بزار بخوابم..

مامان برو بيرون تورو خدا برو..

بزار آروم شم..باهام حرف نزن

نميخوام گريه کنم

چند ساعته بيرون نرفتم...

حالم بده....دلتنگم...بي تابم

بغض بيخ گلوم و چسبيده...! نميشه رها شد!

دلم ميخواد... سرم و بزارم رو عکسات و گريه کنم...تا خود صبح!

ميخوام تک تک حرفايي که بهم زدي و ببوسم..گاز بگيرم...!بغل کنم..

ميخوام دستم و بکنم تو موهات و يه هويي جييغ بکشم..

چقدر گريه کنم که دوباره بگي دوستم داري؟

ميدوني چقدر واسم سخت بود نبودنت؟! نداشتنت؟!

ميدوني چه حالي شدم وقتي راحت ازم گذشتي؟!

ميدوني چه حسي داشتم وقتي ترکم کردي؟

خيلي خستم به خدا....

نميدوني بدون تو بودن چه درديه! بدون تو متولد شدن زندگي کردن..مردن...

چرا نمياي؟! چرا نميخواي؟​

 

[ICE-G]

و گاه ! ! !
حبّه قندهاي
رنگـارنـــگ
از جنسِ دلتنــگي
مي افتند در
فنجان دل م
و حل مي شــوند ؛
آرام آرام . . .
و روح مـن ؛
سرميکشد
اين نوشيدني
شيريــن را . . .
آري ؛ سر ميکشم اين دلتنگيِ رنگـارنـــگم را . . .

 

[ICE-G]

عـاشــق کـه شـاخ و دم نــدارد.... حــواست که نبــاشـد ؛ بی تــاب کـه بــاشـی ، زُل بـزنی به یک نقطه ! دلتــنگ کــه بـــاشـی .... همـه چـیــز تمــــام است ! محــکـوم میشـوی بـه عــــشــــــــــــق... !!!