یادگیری زبان فرانسه با مكالمه ( با ترجمه فارسی + تکست )

[Persia1]

30. ?Qui est qui

30. ?Qui est qui

پس من تصادف کرده بودم... کاش زودتر فهمیده بودم!

دانلود

http://elldownload.persiangig.com/fr...forum.com).zip

 

[Persia1]

31. C’est reparti

31. C’est reparti

با دادن واکمن به من، ماری آنژ مرا متقاعد کرده بود که نادیا در سرقت دست نداشته. قاطعانه تصمیم گرفته بودم که همه چیز را دوباره گوش بدهم، شاید رد مطمئنی پیدا کنم..

دانلود

http://elldownload.persiangig.com/fr...forum.com).zip

 

[Persia1]

32. Rendez-vous avec Etienne

32. Rendez-vous avec Etienne

در این فکر بودم که آیا نادیا و ژان پیر واقعاً با هم خیلی خوب بوده اند که اتین به من تلفن زد...

دانلود

http://elldownload.persiangig.com/fr...forum.com).zip

 

[Persia1]

33. Une petite annonce

33. Une petite annonce

رنه دوست نزدیک اتین بود... اما معاملاتشان مشکوک بود..

دانلود

http://elldownload.persiangig.com/fr...forum.com).zip

 

[Persia1]

34. Encore au commissariat

34. Encore au commissariat

یک رد تازه پیدا کرده بودم: یک آگهی کوچک: یک نفر در مارسی می خواست انگشتر را بخرد

دانلود

http://elldownload.persiangig.com/fr...forum.com).zip

 

[Persia1]

35. On se dit “tu”, d’accord

35. On se dit “tu”, d’accord

ژان پیر در مقابل بازپرس رفتار مشکوکی داشت...

دانلود

http://elldownload.persiangig.com/fr...forum.com).zip

 

[Persia1]

36. Jean Pierre a disparu

36. Jean Pierre a disparu

برای این که بهتر اطرافیان نادیا را بشناسم، تصمیم گرفتم همۀ قسمت هایی را که در عنوان آنها نام یک نفر هست، گوش کنم..

دانلود

http://elldownload.persiangig.com/fr...forum.com).zip

 

[Persia1]

37. Les affaires de René

37. Les affaires de René

کم کم ماجراهایی را برای خودم تجسم می کردم که به دوران رمانتیک شباهت داشت

دانلود



​

Adc_perse_37(www.ellforum.com).zip

 

[Persia1]

38. Etienne et Nadia

38. Etienne et Nadia

کم کم فکر می کردم که نادیا اطرافیان خیلی خوبی نداشت...

دانلود

​

Adc_perse_38(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

39. Anne

39. Anne

به توصیۀ اتین، نادیا به منزل آن رفته بود...

دانلود

​

Adc_perse_39(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

40. Doutes et certitudes

40. Doutes et certitudes

آن دوپن به نظرم آدم مطمئنی میامد. پس باید با اتین صحبت کرد

دانلود

​

Adc_perse_40(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

41. Retour à la conférence

41. Retour à la conférence

حالا فقط به دو نفر شک داشتم: ژان پیر و رنه

دانلود

​

Adc_perse_41(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

42. Encore des affaires

42. Encore des affaires

حالا می دانستم صندوقچه چگونه دزدیده شده. فقط باید می فهمیدم توسط چه کسی...

دانلود

​

Adc_perse_42(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

43. Une affaire à Marseille

43. Une affaire à Marseille

رنه کمی مثل قاچاقچی ها بود، اما بعید به نظر می رسید که به دوستش اتین خیانت کند

دانلود

​

Adc_perse_43(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

44. Vous avez un nouveau message

44. Vous avez un nouveau message

به لطف اتین بالاخره فهمیدم که نادیا به خاطر دزدی و به خاطر چشم هایش به مارسی رفته...

دانلود

​

Adc_perse_44(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

45. Au revoir Marie-Ange

45. Au revoir Marie-Ange

برای دیدن نادیا بی صبر بودم... احساسات گم شده ای از اعماق حافظه ام باز می گشت... باید هیجان خودم را با ماری آنژ قسمت کنم

دانلود

​

Adc_perse_45(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

46. Gaëlle

46. Gaëlle

مشغول تدارک سفرم به مارسی بودم... قرار بود نادیا را ببینم: یعنی کسی که همه ماجرا با او شروع شده بود...

دانلود

​

Adc_perse_46(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

47. Rendez-vous à Marseille

47. Rendez-vous à Marseille

شاید نادیا در خطر بود... هر روز ایمیل هایم را نگاه می کردم.

دانلود

​

Adc_perse_47(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

48. A la banque

48. A la banque

بالاخره می توانستم ٢٠٠٠٠ یورو را در بانک بگذارم و خودم را سبک احساس کنم.


دانلود

​

Adc_perse_48(www.ellforum.com).zip​

 

[Persia1]

49. L’accident

49. L’accident

چطور چنین ماجرای زیبایی را فراموش کرده بودم؟

دانلود


​

Adc_perse_49(www.ellforum.com).zip​