You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
مهسا عبادت
زندگي رسم خوشايندي است
زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ
پرشي دارد اندازه عشق
زندگي چيزي نيست كه لب طاقچه عادت از يادمن و تو برود
زندگي جذبه دستي است كه مي چيند
زندگي نوبر انجير سياه در دهان گس تابستان است
زندگي بعد درخت است به چشم حشره
زندگي تجربه شب پره در تاريكي است
زندگي حس غريبي است كه يك مرغ مهاجر دارد
زندگي سوت قطاري است كه درخواب پلي مي پيچد
زندگي ديدن يك باغچه از شيشه مسدود هواپيماست
از زنــدگــانیــــم گــــله دارد جــوانیــــــم----- شرمندهی جوانـــی از این زندگانیـم دارم هـــوای صحبت یــــاران رفتـــــه را -----یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق----- داده نویــــــد زندگــــی جــاودانیـــــم شهریار