سلام مهندس عزیز چی شد که معمارا رفتن تو فاز حافظ
این چه شوریست که در دور قمر می بینم همه آفاق پر از فتنه و شر می بینم
هیچ رحمی نه برادر به برادر دارد هیچ شفقت نه پدر را به پسر میبینم
ابلهانرا همه شربت زگلاب و قند است
قوت دانا همه از خون جگر میبینم
اسب تازی شده مجروح به زیر پالان
طوق زرین همه برگردن خر میبینم
پند حافظ بشنو خواجه برو نیکی کن که من این پند به از گنج و گهر میبینم
ببخشید که بی سلیقه نوشتما
شاد باشید