گاهی خودت را
مثل یک کتاب ورق بزن ؛
انتهای بعضی فکرهایت . نقطه . بگذار که بدانی باید همان جا تمامش کنی ...
بین بعضی حرفهایت ، ویرگول ، بگذار که بدانی باید با کمی تامل بیانشان کنی پس از بعضی از رفتارهایت هم !!علامت تعجب!! که از تو این حرکت درست است !!و آخر برخی عادت هایت نیز علامت ؟؟سوال بگذار؟؟
تا فرصت " ویرایش " هست خودت را هر چند شب یکبار ورق بزن حتی بعضی از عقایدت را " حذف " کن
اما بعضی را " پر رنگ " ....
خودت را ویرایش کن تا دست سنگین روزگار ویرایش نکند زندگیت را ...
کاش هرگز بزرگ نمی شدم
و نمی فهمیدم
که پدرم به من دروغ گفت:
که هر چیزی را در خاک بکاری روزی سبز خواهد شد
و این از لطف خداوند است
چرا کسی نمی فهمد؟
من سال های زیادی انتظار کشیدم
اما
مادرم سبز نشد!
سابیر_هاکا
" آدم های امن چه کسانی هستند؟ "
آدم های امن، همانهایی هستند که همه چيز ميتوانی بهشان بگويی،
بدون اينکه قضاوت يا تحقيرت کنند...
ميتوانی کنارشان احساس بودن کنی...
کسانيکه فقط خود خود خودت هستی که براشون مهمی کسی که ﺩﺳﺘــــﺖ ﺭﺍ می گیرد ....
ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﯽ ﺧﯿـــــــﺎﻝ ..
ﺩﺳـــــتت را می گیرد ﺑﻪ ﺭﺳــــﻢ ِمحبت ...
ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳــــــﺖ ﻫــــﻮﺍیت ﺭﺍ ﺑﯽ ﺍﺟــــــــﺎﺯﻩ به رسم رفاقت ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷد !
گاهی تورا فرو میریزد برای بنای جدید....
آدم های امن گل های قالی اند،
نه انتظار چیده شدن دارند نه دلهره پژمردن،
همیشگی اند،
گنجینه اند،
سرمایه اند،
آرامش خاطرند،
کاش هرکس یک آدم امن در زندگیش بیاید...
من ندارم. دست بذار رو پیشونیت ببین کی داره خخخخخ
واقعا دارم به لایه های زیرینت راه پیدا میکنم و میشناسمت
منو صدا کردی؟
از دستم در رفت. همون طور که خودت در رفتی
خو ببخشید
برو رفیق، خیلی خوشحال شدم
برو که خوب بخوابی
شبت به خوشی رفیق
بیخود؟ همشو دارم، اضافه هم دارم. خلقت خداست دیگه دست خودم نبوده
زیر ذره بینتم بذارم باز نمیتونم بشناسمت. چی بودی
توبه برای شماهاست وگرنه ما که از صالحین هستیم خخخ
ولی من دار ممیشمارم چند بار داری بهم میگی