« افزایش سودآوری سازمان »

مونا

عضو جدید
افزایش سودآوری سازمان از طریق مسئولیت‌پذیری

خلاصه

• معیارهای قدیمی عملکرد، کاربرد محدودی برای سازمانهای امروزی داشته و ریشه در ارزیابی عملکرد گذشته دارند. آنها راهنمای خوبی برای سنجش ارزش واقعی نیستند و غالباً عوامل کلیدی راکه دارای ارزشی بلند مدت هستند نادیده می‌گیرند.
• لازم است تا شاخص‌های مالی و غیر مالی عملکرد را در سنجش ارزش‌های بلند مدت مد نظر قرار دهیم. این امر باعث دستیابی به اطلاعاتی گسترده‌تر و پیشرفته ‌تر می‌شود که می‌تواند به شکل بهتری مسیر آینده‌ ما را هدایت کند.
• با مدیریت و اعلام بهینه‌ معیارهای گسترده‌تر عملکرد، سازمان از بهبود عملکرد مالی، کاهش ابهامات و ارتباطات بهتر با سهامداران و تحلیلگران برخوردار خواهد شد.
• مسئولیت‌پذیری کامل و ترکیب آن با معیارهای بهینه و سیستم‌های جدید در کل سازمان، ارزش بیشتری را برای سهامداران به دنبال دارد و موفقیت آتی را ارتقا می‌بخشد.


مقدمه

بهبود مدیریت نیازمند کارمندان مناسب، فرهنگ مناسب، ارزشهای مناسب، سیستم‌های مناسب، اطلاعات مناسب و تصمیم‌گیری مناسب است. متأسفانه، اکثر سازمانها تلاش می‌کنند تا اطلاعات کسب و کار خود را تنها با استفاده از معیارهای صنعتی اداره کنند. چندین دهه است مدیران با آن دسته از سیستم‌های حسابرسی سر و کار دارند که نتوانسته‌اند بسیاری از متغیرهایی را بسنجند که دارای ارزشی بلند مدت هستند. شاخصه‌های صنعتی عملکرد که حسابرسان مورد استفاده قرار می‌دهند، دارای ارزش محدودی در تعیین ارزش کسب و کار برای سهامداران بیرونی هستند و در عین حال استفاده از آنها در داخل نیز بسیار اندک است. اطلاعات مالی در خصوص سودآوری و بازگشت سرمایه جزو معیارهای ارزشمند عملکرد سازمانی هستند اما فاقد شاخصه‌هایی هستند که عملکرد گذشته را می‌سنجند. علاوه بر ارتباط با مشتریان، فرآیندهای داخلی و معیارهای سازمانی، وجود مجموعه‌ای گسترده‌تر از معیارهای مالی الزامی است (مانند سنجش داراییهای غیرمنقول همچون داراییهای فکری و ارزش تحقیق و توسعه).
این معیارها باید شامل شاخصه‌های برتر مالی و غیر مالی عملکرد باشند که عوامل و پیش‌بینی‌کننده‌های عملکرد آتی مالی هستند. مثلاً، جریمه‌ها باید یک شاخص برتر در قبال شهرت سازمان باشند. گردش کارکنان نیز یک شاخص برتر در قبال استخدام آتی و هزینه‌های آموزشی است. کیفیت محصول هم یک معیار برتر در قبال رضایت مشتریان است که در واقع شاخصی برتر پیرامون سهم شرکت در بازار است.

بهبود گزارش‌دهی داخلی و بیرونی

همچنان که شرکتها پارامترهای سنجش عملکردشان را توسعه می‌دهند، باید الگوهای گزارش‌دهی عملکردشان را هم توسعه دهند. کارمندان، سهامداران، تحلیلگران مالی، مشتریان، عرضه‌کنندگان، قانونگزاران دولتی و دیگران، به طور فزاینده‌ای خواهان اطلاعاتی دقیق درباره‌ فعالیت سازمان هستند. اینترنت انتشار این گونه اطلاعات را ساده‌تر و سریع‌تر ساخته است. دیگر مدیران نمی‌توانند ادعا کنند که فاقد اطلاعات هستند. اطلاعات به راحتی گردآوری می‌شوند و لازم است که شرکتها برای مدیریت موضوعات مختلف که امروزه مدیران با آنها مواجهند، به راحتی به چنین اطلاعاتی دسترسی داشته باشند. مدیران باید طیف گسترده‌تری از اطلاعات داخلی و خارجی را جمع‌آوری نمایند. سهامداران بیرونی نیازمند مجموعه‌ گسترده‌تری از اطلاعات برای ارزیابی اثربخش عملکرد سازمان هستند و ارایه‌ داوطلبانه‌ چنین اطلاعاتی برای مسئولیت‌پذیری در سازمان الزامی است. این مسئولیت‌پذیری، چه در داخل و چه در خارج از سازمان، یک اصل الزامی برای اداره‌ اثربخش یک سازمان است.

برخی نمونه‌ها

شرکت کمپبل سوپ ، به طور مستمر روش مدیریت سازمانی خود را بهبود بخشیده است.
تغییرات ایجاد شده در اوایل دهه‌ ‌ 1990، نیازمند آن بودند که اکثریت مدیران شرکت از خارج از سازمان منصوب شوند. در سال 1995، هیات مدیره اقدام به ارزیابی عملکرد مدیران، کمیته‌های وابسته به هیات مدیره و به طور کلی خود هیات مدیره نمود.
در سال 2000، هیات مدیره برنامه‌ جدید پرداخت حقوق مدیران را تصویب کرد که پرداخت حقوق را به صورتی تنگاتنگ با ارزشی که فعالیت مدیران برای سهامداران به همراه داشت، مرتبط ساخته بود. در واقع تنها 20 درصد حقوق مدیران به صورت نقدی پرداخت می‌شد. معیارها و نتایج ارزیابیهای عملکرد، به صورت گزارشهای سالانه در اختیار تمامی سهامداران قرار می‌گیرند.

مؤسسه‌ بانک تعاون که با 4000 نفر نیرو در انگلستان مستقر است، از شفافیت در فعالیتها و مسئولیت‌پذیری در سازمان منافع بسیاری برده است. این بانک از الگوهای مختلفی استفاده می‌کند. همه‌ سهامداران، مشتریان، کارکنان و خانواده‌هایشان، عرضه‌کنندگان، جوامع بومی و حتی جوامع ملی و بین‌المللی برای این بانک اهمیت دارند. این شرکت تمامی این گروهها را به دقت مورد ارزیابی قرار می‌دهد تا عناصر کلیدی در ارزش آفرینی رابرای هر یک از آنها روشن کند. اهداف عملکرد مبتنی بر این اطلاعات هستند. در سال 2000، 68 هدف تعیین شدند. گزارش سال 2000 مشارکتهای بانک ،حکایت از آن دارد که 47 هدف به طور کامل محقق شده بودند، در مورد 11 هدف پیشرفت قابل قبولی رخ داده بود و 10 هدف نیز محقق نشده بودند. بانک پیشرفت حاصل شده در مورد هر هدف را گزارش می‌نماید، اطلاعات و تفاسیر مدیریتی را ارایه می‌کند و اهداف سال بعد را تعیین می‌نماید. در طول سال 2000، بانک تعاون توانست عملکرد اخلاقی و زیست محیطی (اکولوژیک ) خود را به شکلی مهم توسعه دهد و در عین حال به یک سودآوری قوی نیز دست یاید.
 

مونا

عضو جدید
« افزایش سودآوری سازمان »

عملی ساختن آن

مزایای ایجاد مسئولیت‌پذیری در سازمان به اندازه‌ ایجاد کیفیت در سازمان اهمیت دارد. هر چه مدیران و کارکنان متعهد تر باشند و بهتر با مفهوم فعالیتهای سازمان عجین شده باشند، مزایای کار بیشتر خواهد بود.

به عنوان نخستین گام، مدیران باید اقدام به ایجاد سیستم‌ها و شیوه‌های مسئولیت‌پذیرانه در سازمان‌ نمایند. در این صورت آنها می‌توانند به بیرون از فضای سازمانشان پل بزنند. همچنان که آنها به سمت مسئولیت‌پذیری کامل گام برمی‌دارند – مدیریت خوب همراه با پاسخگو بودن متعهدانه – خودشان را در معرض دستیابی به مزایای زیر خواهند دید:

• بهبود روند تصمیم‌سازی: مسئولیت‌پذیری در سازمان باعث ایجاد اطلاعاتی غنی در مورد عملکرد می‌شود که حقایق را در اختیار تصمیم‌سازان قرار می‌دهد. افراد چه در داخل و چه در خارج از سازمان می‌توانند تصمیمات اثربخش‌تری را در جهت تحقق استراتژی و اهداف شرکت اتخاذ نمایند.

• تسریع در روند یادگیری: مسئولیت‌پذیری در سازمان باعث ایجاد سیستم‌های بازخوردی می‌گردد که باعث می‌شوند افراد درسهایی زیادی را هم در داخل و هم در خارج از سازمان بیاموزند. موفق‌ترین شرکت، شرکتی است که دارای بهترین نوع این سیستمها در داخل و خارج باشد.

• اختیار دادن به افراد: مسئولیت‌پذیری در سازمان باعث نزدیک شدن مدیران میانی سازمان به یکدیگر و به کارکنان می‌شود و با توجه به اینکه آنها اطلاعات زیادی را منتقل می‌کنند، می‌توانند اختیارات زیادی را نیز به افراد اعطا کنند. وقتی مدیریت ارشد آنچه را مد نظر دارد، از طریق معیارهایی دقیق می‌سنجد، کارکنان نیز بدون هیچ گونه اشتباهی برای نیل به اهداف سازمانی هدایت می‌شوند.

• ایجاد ارتباط: مسئولیت‌پذیری در سازمان به لحاظ معیارهای مالی و غیر مالی دارای ارزش زیادی است. همچنان که مدیران ارشد آمارهای بیشتری را اعلام می‌کنند، سهامداران و تحلیلگران ،دیگرتوجیهی برای کاهش ارزش سهام چنین سازمانهایی نخواهند داشت.

• اجرای استراتژی: مسئولیت‌پذیری در سازمان باید منطبق با تمامی استراتژی ها باشد. این کار به شکلی جالب باعث تلفیق مسیرهای گوناگون می‌شود و این در حالی است که چنین امری هرگز در اهداف مکتوب نمایان نیست.

• ایجاد وفاداری: مسئولیت‌پذیری در سازمان، ارزش خود را بر اساس معیارهای مطمئن عملکرد نشان می‌دهد. چنین رویکردی باعث ایجاد تعامل و افزایش وفاداری سرمایه‌گذاران، مشتریان، عرضه‌‌کنندگان، کارمندان، شرکای کسب و کار و جوامع مختلف می‌شود.


نتیجه ****

وقتی شرکتی تصمیم می‌گیرد تا مدیریت سازمانی خود را توسعه دهد، باید طیف گسترده‌تری

از شاخصه‌های موفقیت در گذشته و آینده را بسنجد، در داخل و خارج از سازمان گزارش‌دهی

کند و مدیرانش نیز باید سیستم‌هایی را برای اجرای این تصمیمات در سازمان به کار بگیرند.

شرکتهای پیشرو، اقدام به ایجاد سیستم‌های منسجم برنامه‌ریزی، تامین بودجه و ارایه‌

بازخورد می‌نمایند تا به اجرای این استراتژی در چارچوب عملکرد سازمانی کمک کنند. در

حالی که رهبری در راس همه‌ امور است، اما وجود بخشهای بعدی نیز برای موفقیت هر

سیستمی الزامی است. شاخص‌های تعیین شده باید مرتبط با استراتژی بوده و در تمام

سازمان یکپارچه باشند. به طور فزاینده‌ای، شرکتها متمایل به تمرکز بیشتر بر مشتریان

هستند و هنوز هم بسیاری از آنها، پرداخت حقوق و مزایا ی کارمندان را به تحقق اهداف درآمد

و سود منوط می‌کنند. اگر شرکتها از کارکنان خود انتظار دارند که مشتری مدار باشند یا

مسئولیت بیشتری در قبال جامعه و محیط زیست داشته باشند، بخشی از ارزیابی عملکرد و

پرداخت حقوق و مزایا باید بر تمرکز بر مشتریان یا مسئولیت‌پذیری اجتماعی مبتنی باشد.

مدیران مسئولیت‌پذیر نه تنها قضاوت مستمر بلکه پیشرفت مستمر را ترغیب می‌کنند. آنها بر

این نکته اصرار می‌ورزند که همه‌ افراد حاضر در سازمان باید درگیر فرآیند تصمیم‌گیری شوند.

مدیران مسئولیت‌پذیر به صورت مستمر در ارتباط با دیگران هستند و به آنان بازخورد می‌دهند.

مسئولیت‌پذیری کامل تنها زمانی رخ می‌دهد که یک شرکت، ساختار قوی مدیریت، سنجش

بهینه و قوی اثار مهم عملکردی، گزارش‌دهی داخلی و خارجی کامل و سیستم‌های جامع

مدیریت را در قالب الگوی جامع مسئولیت‌پذیری در سازمان ترکیب نماید. با ترکیب این عناصر،

شرکتها برای افرادی ارزش آفرینی می‌کنند که به کمک آنها احتیاج دارند. این افراد عبارتند از

مشتریان، سرمایه‌گذاران، کارکنان، عرضه‌کنندگان، عموم جامعه، قانونگزاران و دیگر مقامات دولتی.


«ما مسئول اقداماتی هستیم که در پاسخ به موقعیتهایی انجام می‌دهیم که در واقع مسئول آنها نیستیم.» آلن ماسیه
«مردان نیک، مسئولیت‌پذیر بودن را ترجیح می‌دهند.» مایکل اون ادواردز

کتب:
«حساب کردن بر آنچه ارزش محاسبه شدن را دارد: تبدیل مسئولیت‌پذیری در سازمان به یک مزیت رقابتی»، مارک اپستین و بیل بیچارد ، 2000
«عصر امپراطوری: حفظ شأن سازمان در عصر فعالیت سهامداران»، رابرت مانکس ، 1999
«افزایش تعداد اعضای هیات مدیره‌های سازمانها: راهنمای اعضای هیات‌های مدیره»، رالف وارد ، 2000
 
بالا