معرفی کتاب رمان چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد؟
همه ی آدم ها دیوانه اند. فقط نوع دیوانگی آن ها فرق می کند. شاید همین حرفم کافی است که دیگران بفهمند که خودم چقدر دیوانه ام. هر چند که دیگران همیشه می ترسند که نکند بهشان بگویند دیوانه اما من ترسی ندارم. حتا از دیوانگی خودم لذت هم می برم. اگر لازم باشد روی کاغذ می نویسم و پایش را امضا هم می کنم. خودم هم آن قدر جسور هستم که وقتی کسی را می بینم که رفتار و حرف هایش شبیه عاقل ها نیست در چشمش زل می زنم و می گویم دیوانه! من هم که فقط منتظر همین حرف ها هستم که قاطی بکنم و دخل طرفم را بیاورم. یک بار هم در مترو با یک زن ولگرد جر و بحث کردم. با موبایلش صحبت می کرد و به طرفش با صدای بلند می گفت که یک شب تا صب چقدر پول می گیرد. من هم عصبانی شدم و با هم جر و بحث کردیم.