نام :پرندگان می روند در پرو می میرند
نویسنده:رومن گاری
حجم:۲٫۷ مگابایت
صفحات:۷۴
فرمتdf
زبان: فارسی
توضیحات:رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسِف در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پدرش (آری-لیب کاسو) کمی بعد در ۱۹۲۵ میلادی خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد. از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی میکرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان.در سال ۱۹۲۸ میلادی، رومن چهارده ساله به همراه مادرش به شهر نیس در کشور فرانسه رفتند. رومن سرگذشت سه دههٔ نخست زندگیاش را در کتاب وعدهٔ سپیده دم نوشتهاست.او در فرانسه به تحصیل حقوق پرداخت، ابتدا در «اکس-ان-پروونس» و سپس در پاریس. در ضمن او در «سالون-دو-پروونس» و در پایگاه هوایی آوورد در نزدیکی بورگس، خلبانی در نیروی هوایی فرانسه را آموخت. پس از اشغال فرانسه توسط نازیها در جنگ جهانی دوم، او به انگلستان گریخت و تحت رهبری شارل دوگل به «نیروهای آزاد فرانسه» پیوست و در اروپا و آفریقای شمالی جنگید.او نگارش نخستین رمانش، تحصیلات اروپایی را مادامیکه در ارتش بود شروع کرد. در سال ۱۹۴۵، در فرانسه جایزهٔ منتقدین را دریافت کرد.همچنین به دلیل خدماتش در ارتش موفق به اخذ جوایز متعددی از ارتش شد.پس از جنگ، رومن با مدرک حقوق، که از دانشگاه پاریس گرفته بود، و نیز با دیپلم زبانهای اسلاو که از دانشگاه ورسای دریافت کرده بود، به عنوان دیپلمات در شهرهای مختلف کار کرد. همچنین به عنوان سخنگوی هئیت نمایندگان فرانسوی سازمان ملل ابتدا در نیویورک و سپس در لندن به فعالیت پرداخت. پس از اقامت در نیویورک به دلیل خستگی به مدت سه ماه کار را رها کرد و در سال ۱۹۵۶ به نوشتن رمان «ریشههای بهشتی» پرداخت. این داستان نخستین رمان وی بود که برندهٔ جایزهٔ گنکور شد.رومن گری در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ بعد از مرگ همسرش در سال ۱۹۷۹ با شلیک گلولهایی به زندگی خود خاتمه داد. وی در یادداشتی که از خود به جای گذاشته اینطور نوشتهاست «… دلیل این کار مرا باید در زندگینامهام (شب آرام خواهد بود ، بیابید. در این کتاب او گفتهاست: «به خاطر همسرم نبود دیگر کاری نداشتم.»
تربیت اروپایی (۱۹۴۵)
تولیپ یا لاله (۱۹۴۶)
رنگهای روز (۱۹۵۲)
ریشههای آسمان (۱۹۵۶)
لیدی ال (۱۹۵۷)
میعاد در سپیدهدم (۱۹۶۰)
به افتخار پیشتازان سرافرازمان (۱۹۶۲)
خداحافظ گاری کوپر (۱۹۶۵)
رقص چنگیزخان (۱۹۶۷)
سگ سفید (۱۹۷۰)
شب آرام خواهد بود (۱۹۷۴ مصاحبه)
زندگی در پیش رو (۱۹۷۵) (با نام مستعار امیل آژار)
بادبادکها (۱۹۸۰)
مردی با کبوتر (۱۹۸۴)
شبح سرگردان
ستاره بازان
پرندهها میروند در پرو میمیرند (۱۹۶۸ فیلم)
نویسنده:رومن گاری
حجم:۲٫۷ مگابایت
صفحات:۷۴
فرمتdf
زبان: فارسی
توضیحات:رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسِف در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پدرش (آری-لیب کاسو) کمی بعد در ۱۹۲۵ میلادی خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد. از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی میکرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان.در سال ۱۹۲۸ میلادی، رومن چهارده ساله به همراه مادرش به شهر نیس در کشور فرانسه رفتند. رومن سرگذشت سه دههٔ نخست زندگیاش را در کتاب وعدهٔ سپیده دم نوشتهاست.او در فرانسه به تحصیل حقوق پرداخت، ابتدا در «اکس-ان-پروونس» و سپس در پاریس. در ضمن او در «سالون-دو-پروونس» و در پایگاه هوایی آوورد در نزدیکی بورگس، خلبانی در نیروی هوایی فرانسه را آموخت. پس از اشغال فرانسه توسط نازیها در جنگ جهانی دوم، او به انگلستان گریخت و تحت رهبری شارل دوگل به «نیروهای آزاد فرانسه» پیوست و در اروپا و آفریقای شمالی جنگید.او نگارش نخستین رمانش، تحصیلات اروپایی را مادامیکه در ارتش بود شروع کرد. در سال ۱۹۴۵، در فرانسه جایزهٔ منتقدین را دریافت کرد.همچنین به دلیل خدماتش در ارتش موفق به اخذ جوایز متعددی از ارتش شد.پس از جنگ، رومن با مدرک حقوق، که از دانشگاه پاریس گرفته بود، و نیز با دیپلم زبانهای اسلاو که از دانشگاه ورسای دریافت کرده بود، به عنوان دیپلمات در شهرهای مختلف کار کرد. همچنین به عنوان سخنگوی هئیت نمایندگان فرانسوی سازمان ملل ابتدا در نیویورک و سپس در لندن به فعالیت پرداخت. پس از اقامت در نیویورک به دلیل خستگی به مدت سه ماه کار را رها کرد و در سال ۱۹۵۶ به نوشتن رمان «ریشههای بهشتی» پرداخت. این داستان نخستین رمان وی بود که برندهٔ جایزهٔ گنکور شد.رومن گری در ۲ دسامبر ۱۹۸۰ بعد از مرگ همسرش در سال ۱۹۷۹ با شلیک گلولهایی به زندگی خود خاتمه داد. وی در یادداشتی که از خود به جای گذاشته اینطور نوشتهاست «… دلیل این کار مرا باید در زندگینامهام (شب آرام خواهد بود ، بیابید. در این کتاب او گفتهاست: «به خاطر همسرم نبود دیگر کاری نداشتم.»
تربیت اروپایی (۱۹۴۵)
تولیپ یا لاله (۱۹۴۶)
رنگهای روز (۱۹۵۲)
ریشههای آسمان (۱۹۵۶)
لیدی ال (۱۹۵۷)
میعاد در سپیدهدم (۱۹۶۰)
به افتخار پیشتازان سرافرازمان (۱۹۶۲)
خداحافظ گاری کوپر (۱۹۶۵)
رقص چنگیزخان (۱۹۶۷)
سگ سفید (۱۹۷۰)
شب آرام خواهد بود (۱۹۷۴ مصاحبه)
زندگی در پیش رو (۱۹۷۵) (با نام مستعار امیل آژار)
بادبادکها (۱۹۸۰)
مردی با کبوتر (۱۹۸۴)
شبح سرگردان
ستاره بازان
پرندهها میروند در پرو میمیرند (۱۹۶۸ فیلم)