شرح جریان های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر

هدیه.

مدیر تالار مهندسی شهرسازی
مدیر تالار
[h=2]شرح جریان های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر[/h] زهره دودانگه





شرح جریان های فکری معماری و شهرسازی در ایران، با تاکید بر دوره زمانی 1383-1357، سید محسن حبیبی با همکاری زهرا اهری، آیدا ایزد پناه جهرمی، مژگان ملکوتی، مهفام کوشش، مانلی افشنگ، ندا ایزدی، دفتر پژوهش های فرهنگی، 1385


دغدغۀ نگارنده که سبب شده به تدوین و نگارش این کتاب دست زند، به دست دادن سیری از نظریه های بومی معماری و شهرسازی معاصر بوده است. اینکه نشان دهد آیا معماران و شهرسازان در سدۀ گذشته توانسته اند مهر و نشانی خاصّ خویش بر جریان معماری و شهرسازی کشور بر جای گذارند، یا اینکه این دو حوزه در برابر عوامل بیرونی رویکردی منفعلانه داشته و تغییرات آن ها به تمامی منبعث از این عوامل است. او خود در این باره می نویسد: «اکثر منتقدات با این پیش فرض حرکت می کنند که ارزش ها و معیارهای برونی زمانی که به ایران راه یافتند با جامعه ای کاملا ایستا روبرو شدند... پژوهش حاضر سعی دارد که نشان دهد این بینش لااقل در زمینه معماری و شهرسازی به نظر درست نمی آید. یعنی تا آنجا که به معماری و شهرسازی مربوط است-گواینکه این امر در مورد ادبیات، موسیقی، نقاشی و ... نیز مصداق دارد- ارزش ها و معیارهای غربی وقتی به ایران رسیدند به جامعه ای وارد شدند که خود در تلاش برای نوسازی خویش بود (ص 13).

تنظیم محتوایی این کتاب متاثر از ادبیات نمایشی و در قالب یک پیش پرده، چهار پرده اصلی و یک پرده پسین است، و هر پرده اصلی در قالب چند صحنه یا جریان ارائه شده است:
پرده اول به «سبک تهران» و معماری و شهرسازی میان سال های 1256 تا 1275 ه.ش می پردازد. این سالها متعلق به دوره ناصری است؛ مدرنیته ای که با تاسیس دارالفنون از سوی امیرکبیر در حوزه اندیشه رقم خورد، صحنه معماری را با ساخت بنای دارالفنون، عمارت بهارستان، مسجد و مدرسۀ سپهسالار و سایر بناهای متعلق به دولتمردان آراست و صحنه شهرسازیِ آن با نقشه دارالخلافۀ ناصری آغاز شد.
پرده دوم حکایت سال های 1319 تا 1320 است که بر پایۀ اولین «پژواک نوآوری» (مدرنیسم) و با عنوان «الگوی تهران» به تصویر کشیده می شود. بازیگران صحنۀ معماری چهار الگوی معماری«سبک تهران»، معماری «ملی» (مبتنی بر شکوه و جلال اعصار باستان)، معماری «سبک بین الملل» و معماری «کلاسیک اروپا» هستند. صحنه شهرسازی این پرده با دگرگونی کامل شهر کهن و انقطاع از گذشته – به عنوان نمادی از پیشرفت و توسعه- رقم می خورد. از این ره اولین نقشه شهر تهران (1309) با عنوان نقشه خیابان ها، نقشه شهر همدان (1310) و قانون بلدیه (1309) به تصویب می رسند.
سالهای 1320 تا 1349 که دوران جنبش های فکری و نهضت های سیاسی است پرده ای را در حیطه معماری و شهرسازی به خود اختصاص نمی دهد و پرده سوم که با نام مدرنیزاسیون یکسویه معرفی شده در میان سال های 1340 تا 1356 اتفاق می افتد. صحنۀ معماری این دوره در قالب سه بینش مشخص ارائه شده است: «نوپردازانی» که طرفداران سبک بین الملل شناخته می شوند، «نوسنت گرایانی» که به بازآفرینی ارزشهای بومی و ایرانی اعتقاد دارند و «حالت گرایان» یا «طفرداران موج نو» که متاثر از معماری «فراواقع گرا» یا «فرانوپرداز» جهانی هستند. صحنه شهرسازی این دوره نیز با ویژگی «توسعه گری فاوستی گوته» تعریف و پرداخته شده است. مبنای فکری این دوره سبک بین المللی منشور آتن است که مداخلات وسیع در شهر را الزام می دارد. این سال ها، دورۀ تدوین طرح های جامع در مقیاسی وسیع است. نگارنده بر آن است که در این دوره «معاصر سازی شهر از طریق تدوین طرح های جامع سبب نشر الگوی تهران در سراسر کشور می شود» (ص 15).
و اما پرده چهارم به تحولات معماری و شهرسازی پس از انقلاب تعلق دارد. دوره ای که در ابتدای آن روحیۀ انقلابی گری جاکم، مدرنیتۀ تحمیل شده از سوی بالادست را بر نمی تابید و شهر را به عنوان نماد این مدرنیته مورد بی اعتنایی خویش قرار داد. سپس دهه 60 را با تمام ویژگی های خاص خویش و تب و تاب جنگ و ویرانی حاصل از آن را داریم. دوره ای که بازسازی خرابی های حاصل از جنگ محوریت موضوعات معماری و شهرسازی را تشکیل می داد و شهر و روستا به عرصه ای برای آزمون و خطای برنامه ریزی تبدیل شد. نظریه های آماده سازی زمین، شهرهای جدید، طرح های توسعه و عمران همه به این دوره متعلق هستند، و سرانجام دهه 70 که نگارنده «معماری و شهرساری توسعه گر» آن را در قالب سه جریان «فرهنگ گرایی»، «نوآوری» و «فرانوآوری» شرح و بسط می دهد.
بخش نهایی کتاب «جُنگ» نام دارد و به معرفی افراد برجستۀ منتخبی در حوزه شهرسازی و معماری -مبتنی بر تقسیم بندی بر اساس جریان های «فرهنگ گرایی»، «نوآوری» و «فرانوآوری»- اختصاص یافته و به معرفی دیدگاه ها، نظریات، اصول و روش آن ها پرداخته شده است.

نگارنده دربارۀ شیوه کلی نگارش کتاب، به ویژه نحوۀ انتخاب افراد، اذعان داشته که تولیدات معماری و شهرسازی که به دو گروه عملی و نظری تعلق دارند، و در پژوهش حاضر «برای اطمینان از حضور و نقش معمار و شهراسزی ایرانی در این سال ها کاوش ها و کنکاش ها بر روی تولیدات نظریه ای و مکتوب معماران و شهرسازان این دوره متمرکز شد و بررسی و تحلیل تولیدات عملی و اجرایی آن به پژوهشی دیگر واگذار شد» (ص 9). در میان چهره های منتخب به نام افرادی چون محمد رضا حائری، فرح زنوزی، حسین سطانزاده، ایرج اعتصام، نسرین فقیه، محمد منصور فلامکی، سهراب مشهوری، منوچهر طبیبیان، منوچهر مزینی، سیر هادی میرمیران، علی اکبر صارمی، محمود توسلی، سید حسین بحرینی، محمدامین میرفندرسکی و ... بر می خوریم. نگارنده کتاب اشاره می کند که انتساب این چهره های به جریان های فکریِ یاد شده نظر گروه پژوهشی کتاب است و ممکن است این افراد از آن متعجب شوند و این تقسیم بندی را نپذیرند.
 
بالا