مدیریت تکنولوژی1

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
مدیریتتکنولوژی یک مبحث بین‌رشته‌ای است کهعلوم، مهندسی، و مدیریت را به‌هم پیوندمی‌زند. از دیدگاه مدیریتتکنولوژی، تکنولوژی اصلی‌ترین عامل تولیدثروت است و ثروت چیزی بیشتر ازپولاست که می‌تواند عواملیهمچون ارتقاءدانش، سرمایه‌ی فکری، استفاده‌ی موثر ازمنابع، حفظمنابع طبیعیو سایر عوامل موثر در ارتقاءاستاندارد و کیفیت زندگی را شامل شود.
مدیریت تکنولوژی، در واقعمدیریت سیستمیاست که خلق، کسب، وبه‌کارگیری تکنولوژی را ممکن می‌سازد و شامل مسوولیتی است که این فعالیت‌ها را درراستای خدمت به بشر و برآورده ساختن نیازهای مشتری قرار می‌دهد. تحقیق، اختراع، وتوسعه، اساسی‌ترین مولفه‌های خلق تکنولوژی و وقوع پیشرفت‌های تکنولوژیک هستند. امادر مسیر تولید ثروت، مولفه‌ی مهم‌تری نیز وجود دارد که همان به‌کارگیری یاتجاری‌سازی تکنولوژی است. به بیان دیگر، مزایای تکنولوژی هنگامی تحقق می‌یابند کهنتیجه‌ی آن به دست مشتری برسد. مشتری می‌تواند فرد، شرکت، یا یک نهاد دولتی همچونسازمان‌های دفاعی باشد. اختراعی که در قفسه نهاده شود، ثروت تولید نمی‌کند وایده‌ای که بروز می‌کند و به کار بسته نمی‌شود ـ حتی اگر به‌عنوان اختراع به ثبتبرسد ـ بازده مالی ندارد. تکنولوژی هنگامی به تولید ثروت منجر می‌شود که یا تجاریشود و یا در مسیر تحقق اهداف استراتژیک یا عملیاتی یک سازمان به کار بسته شود.
تکنولوژی مهم‌‌ترین عامل در سیستم تولید ثروت است ولی عوامل دیگری نیز در اینسیستم دخیل هستند. مثلاً، تشکیل سرمایه و سرمایه‌گذاری، نقش مهمی در رشد اقتصادیایفا می‌کنند. نیروی کار، عامل موثر دیگری دررشد اقتصادیاست. مدیریت تکنولوژی دارای ابعاد ملی، سازمانی و فردی است. در سطحملی یا دولتی (سطح کلان)، مدیریت تکنولوژی به شکل‌گیری سیاست‌های عمومی کمک می‌کند. در سطح بنگاه (سطح خرد)، به ایجاد و تثبیت بنگاههای رقابت‌پذیر می‌انجامد. در سطحفردی، به ارتقاء ارزش فرد در جامعه کمک می‌کند.

مدیریت تکنولوژی در سطح بنگاه
شورای تحقیقات ملیآمریکا، مدیریت تکنولوژی را چنین تعریفکرده است: "یک حوزه‌ی بین‌رشته‌ای که با طرح‌ریزی،توسعهو پیاده‌سازی توانمندی‌های تکنولوژیکبرای شکل دادن و تحقق اهداف استراتژیک و عملیاتی یک سازمان سروکار دارد."
مدیریت تکنولوژی به این دلیل یک حوزه‌ی بین‌رشته‌ای محسوب می‌شود که دانش حاصلاز رشته‌های علوم، مهندسی و مدیریت اجرایی را ترکیب می‌کند. مدیریت تکنولوژی بربسیاری از اجزاء کارکردی سازمان همچون تحقیق و توسعه، طراحی، تولید،بازاریابی، مالی، پرسنلی، واطلاع‌رسانیتأثیر می‌گذارد. گستره‌ی آن،هم مقولات استراتژیک و هم مقولات عملیاتی سازمان را شامل می‌شود. ابعاد عملیاتی بافعالیت‌های روزمره‌ی سازمان سروکار دارند و ابعاد استراتژیک بر موضوعات بلندمدتمتمرکز هستند. سازمان باید به هر دو بعد توجه داشته باشد.
بررسی‌ها نشانداده‌اند که اکثر مهندسان و مدیران صرفاً به ابعاد عملیاتی و نتایج کوتاه‌مدت توجهدارند و به مقولات استراتژیک بی‌توجه هستند. این کوته‌بینی موجب شده است که تأثیراتاقدامات امروز خود را بر آینده‌‌ی سازمان نادیده بگیرند. مدیریت تکنولوژی با تأکیدبر اهداف استراتژیک سازمان، به حذف این نارسایی از سیستم مدیریت کمک می‌کند. مدیریتتکنولوژی، مدیران را در تلاش‌هایشان برای بهبود بهره‌وری، افزایش اثربخشی، و تقویتجایگاه رقابتی بنگاه هدایت می‌کند.
در دهه‌‌ی 1970 و 1980، صنایع آمریکا بهتدریج جایگاه رقابتی خود را در مقابل محصولات ژاپنی و حتی محصولات برخی دیگر ازکشورهای آسیایی از دست دادند. این رویداد، بسیاری از سازمان‌های آمریکایی را تحتتأثیر قرار داد و آن‌ها را برآن داشت که رویکردهای گوناگونی را برای کمک به صنایعآمریکا و بازیافت جایگاه رقابتی آنان در پیش گیرند. از میان این سازمان‌ها می‌توانبه شورای تحقیقات ملی، فرهنگستان ملی مهندسی، بنیاد ملی علوم، بسیاری از سازمان‌هایصنعتی، و نهادهای آموزشی آمریکا اشاره کرد. تلاش این سازمان‌ها، آنان را متوجه جهاننمود. در گزارش شورای ملی تحقیقات که در سالی 1987 منتشر گردید، پیشنهاد شده بود کهباید شکاف دانش و عملکرد را بین مهندسی و علوم از یک طرف، و بین کسب‌و‌کار، وکشاندن تکنولوژی در قالب محصولات و خدمات به صفحه‌ی بازار، به تولید ثروتمی‌انجامد.
به نظر می‌رسید که در پارادایم‌های صنعتی، سیاست‌های دولتی، ونهادهای آموزشی، ارتباط بین تکنولوژی و کسب‌وکار نادیده گرفته شده است. برنامه‌هایآموزشی در رشته‌های مهندسی و مدیریت، و ساختارها و نهادهای صلب مرتبط با آن‌ها،کارایی خود را از دست داده بودند و به بازنگری‌های جدی نیاز داشتند. علاوه‌ براین،معلوم شده بود که به برنامه‌های آموزشی دست اولی نیاز است که مدیران و مهندسان رابرای برخورد با تحولات تکنولوژیک و نفوذ در بازارهای جهانی آماده سازد. روش‌هایجدیدی برای تفکر درباره‌ی این برنامه‌ها و محتویات آن‌ها پیشنهاد گردید. ظهوربرنامه‌های جدید تخصصی در زمینه‌ی مدیریت تکنولوژی، یکی از دستاوردهای اینخودارزیابی است.

مدیریت تکنولوژی در سطح ملی یا دولتی

از دیدگاه کلان، مدیریت تکنولوژی به تعریف کلی‌تری همچونتعریف زیر نیاز دارد:

"حوزه‌ای از دانش که با تعیین و اجرایسیاست‌های لازم برای توسعه و به‌کارگیری تکنولوژی، و طبیعت سروکار دارد و هدف آن،ترغیب نوآوری، ایجاد رشد اقتصادی، و رواج کاربرد مسوولانه‌ی تکنولوژی برای رفاه بشراست."
مدیریت تکنولوژی در سطح ملی بیشتر بر نقش سیاست‌های عمومی در پیشبرد علمو تکنولوژی متمرکز است و تأثیرات کلی تکنولوژی بر جامعه ـ و به‌ویژه نقش آن درتوسعه‌ی اقتصادی پایدار، را مورد بحث قرار می‌دهد. مدیریت تکنولوژی در سطح ملیمقولاتی همچون تأثیر تحولات تکنولوژیک بر مردم، نیازهای آموزشی آنان در ارتباط باتکنولوژی، تأثیر تکنولوژی بر سلامتی و ایمنی، و پیامدهایزیستمحیطی تکنولوژی را در برمی‌گیرد. سیاست‌های تکنولوژی در سطح دولت و سازمان در واقع چارچوبی برای استفاده از تغییراتتکنولوژیک در جهت منافع جامعه و کارکنان سازمان هستند.

چارچوب مفهومی مدیریت تکنولوژی
شکل زیر مفهوم اساسی مدیریت تکنولوژیرا به‌عنوان یک حوزه‌ی بین‌رشته‌ای ـ برای مطالعه و کاربرد عملی ـ نشان می‌دهد. چنانکه از این شکل بر می‌آید، مدیریت تکنولوژی یک حلقه‌ی ارتباطی بین رشته‌هایعلوم، مهندسی و مدیریت ایجاد می‌کند. از دیدگاه دانشگاهی، شکل فوق نشان می‌دهد کهرشته‌های مرسوم در علوم و مهندسی در اکتشافات علمی و خلق تکنولوژی دخیل هستند. رشته‌های مرسوم مدیریت نیز با مقولات مدیریت بنگاه و مباحث اقتصادی، مالی، و بازاریو همچنین سیاست‌‌های عمومی سروکار دارند.

دانش مبتنی بر رشته


دانش بین‌رشته‌ای


دانش مبتنی بر رشته


حسابداری


مقولات استراتژیک بلندمدت مرتبط با تکنولوژی


رشته‌های علوم


مالی


سیاست علم و تکنولوژی


تکنولوژی مواد


مدیریت


فرآیند نوآوری‌های تکنولوژیک


تکنولوژی محصول


بازاریابی


مدیریت تحقیق و توسعه


تکنولوژی تولید یا فرایند


اقتصاد


زیرساخت‌های تحقیق و توسعه و تحولات تکنولوژی


تکنولوژی اطلاعات


حقوق تجارت


کارآفرینی تکنولوژیک و ایجاد شرکت‌های جدید


تکنولوژی محیطی


چرخه‌ی عمر فرآیند و محصول


پیش‌بینی و طرح‌ریزی تکنولوژی


انتقال تکنولوژی (درون‌بنگاهی)


انتقال بین‌المللی تکنولوژی و نقش شرکت‌های چندملیتی


تحلیل و ارزیابی ریسک تکنولوژیک


تحلیل اقتصادی تکنولوژی


مقولات انسانی، اجتماعی و فرهنگی مرتبط با تکنولوژی


آموزش و تحصیل درزمینه‌ مدیریت تکنولوژی


مدیریت تکنولوژی در صنایع ساخت و تولید


مدیریت تکنولوژی در صنایع خدماتی


تکنولوژی اطلاعات و سایر تکنولوژی‌های در حال ظهور


بازاریابی ساخت و ارتباطات پس از فروش


تحولات تکنولوژیک و ساختار سازمانی


مدیریت پروژه‌های فنی


تأمین منابع مالی تکنولوژی و تصمیم‌گیری مالی


مقولات کیفیت و بهره‌وری


روش‌شناختی‌های مدیریت تکنولوژی


راندمان و پایداری زیست‌محیطی
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
مدیریت تکنولوژی2

مدیریت تکنولوژی2

مدیریت تکنولوژی،رشته‌های ناظر بر خلق تکنولوژی را به رشته‌های ناظر بر تبدیل تکنولوژی به ثروت پیوند می‌زند. در مدیریت تکنولوژی تلاش می‌شود به سوالات زیر پاسخ داده شود:
· تکنولوژی چگونه خلق می‌شود؟
· چگونه می‌توان آن‌را برای ایجاد فرصت‌های کسب‌و‌کار به کار بست؟
· چگونه می‌توان استراتژی تکنولوژی را با استراتژی کسب‌وکار یکپارچه نمود؟
· چگونه می‌توان از تکنولوژی برای کسب مزیت رقابتی استفاده کرد؟
· تکنولوژی چگونه می‌تواند انعطاف‌پذیری سیستم‌های تولیدی و خدماتی را بهبودبخشد؟
· چگونه می‌توان سازمان‌هایی طراحی نمود که با تحولات تکنولوژیک سازگار باشند؟
· چه‌وقت باید به سراغ تکنولوژی رفت و چه‌وقت باید آن‌را کنار نهاد؟
سیاست‌های علم و تکنولوژی، تأثیرات عمده‌ای بر رقابت‌پذیری کشورها دارند. ازاین‌رو، فرایند، نوآوری‌های تکنولوژیک باید به خوبی درک شود. زیرساخت و مدیریتتحقیق و توسعه، موضوعی کلیدی است و کارآفرینی نیز برای توسعه تکنولوژی‌های جدیدابزاری حیاتی به‌شمار می‌آید. چرخه‌‌ عمر تکنولوژی و نیز چرخه‌های عمر محصول وفرایند روزبه‌روز کوتاه‌تر می‌شود و از ‌این‌رو نقش پیش‌بینی تکنولوژی در طرح‌ریزی تکنولوژی اهمیت بیشتری پیدا کرده است.

ضرورت مدیریت تکنولوژی
دنیا در حال تغییر است وسرعتاینتغییر روزبه روز بیشتر می‌شود. تکنولوژی‌های جدیدی ظهور می‌کنند ومعادلات بازرگانی را برهم می‌زنند. سیستم‌های مدیریت نیز باید بتوانند با این تغییرات کنار بیایند.
مهمترین تفاوت دنیای امروز با دیروز، سرعت تحولات تکنولوژیک عنوان شده است. این موضوع با تغییر درقلمرو به‌کارگیری تکنولوژی همراه است. رقابت جهانی نیز تقریباً مقوله‌ی جدیدی است. در دهه‌های 1980 و 1990، با ظاهر شدن کشورهای جدیدی در صحنه‌ی بین‌الملل، رقابتجهانی شدت گرفت. از آن به بعد، موازنه‌ی قدرت اقتصادی دائماً در حال تغییر بودهاست. هم‌اکنون اکثر کشورهای جهان تجارت آزاد جهان را تجربه می‌کنند وشکل‌گیری بلوک‌های تجاری به یکی از ویژگی‌های بارز عصر حاضر تبدیل شده است.

مهمترین دلایل توجه به مدیریت تکنولوژی در دنیای کنونی عبارتند از:
· سرعت گرفتن تحولات تکنولوژیک
· تغییر در قلمرو (از تولید انبوه به انبوه‌سازی طبق سفارش)
· تغییر در رقابت (حضور کشورهای جدید در صحنه‌ی رقابت و تغییر قوانین رقابت)
· شکل‌گیری بلوک‌های تجاری
 

Similar threads

بالا