آشنایی با مفاهیم بازاریابی - بخش 1
الف- مفهوم بازاريابي(Marketing Concept )
الف- 1- تعريف بازاريابي: بدست آوردن اهداف کل يک شرکت يا سازمان از طريق برآورن و يا فراتر رفتن از نيازها و خواسته هاي مشتري، در حدي بهتر از رقبا.
جهت عملياتي کردن مفهوم ارائه شده در اين تعريف بايد سه شرط را برآورده کرد:
1- فعاليتهاي شرکت حول تأمين رضايت مشتري متمرکز شود و نه مثلاً حول ايجاد سهولت و راحتي براي توليد کننده و يا واسطه مربوطه(اجزاء اين شرط در عمل آسان نيست).
2- برآوردن نياز مشتري با مجموعه اي از تلاشهاي هم جانبه يکپارچه
علاوه بر مسئوليت اجزائي بخش بازاريابي شرکت، بخشهاي توليد، تأمين مالي و تحقيق و توسعه، مهندسي و ساير بخشها نيز با تلاش و کوشش هماهنگ ناشي از ديدگاه مشترک، مشتري- محوري، نقش اساسي در تأمين نياز مشتري داردند. در اين فرآيند بازاريابي مسئول محصول هماهنگ کننده فعاليتهاي بخشهاي مختلف در ارتباط با «محصول» مورد نياز مشتري مي باشد.
3- جهت به اجراء درآوردن فعاليتهاي يکپارچه فوق، مديريت بايد معتقد باشد که اهداف شرکت را از طريق مشتريان راضي مي توان به دست آورد(شکل 1-1)
متأسفانه واقعيت هاي زندگي تجاري بين منافع تأمين کنندگان کالا و منافع مشتريان ايجاد اختلاف مي کند، مثلاً تأمين کنندگان ممکن است با ايجاد تباني، قيمتها را بين خود تثبيت نموده و با جلوگيري از رقابتگري در اين زمينه و افزايش سطح سود خود، رضايت مشتريان را کاهش دهند. اين گونه فعاليتهاي ضد رقابتي موجب ناکارآمدي فلسفه بازاريابي در عمل مي شود.
اساساً بازاريابي هنگامي اتفاق مي افتد که يک واحد اجتماعي سعي مي کند که «چيزي» داراي ارزش را با يک واحد اجتماعي ديگر مبادله کند. اين مبادله يکي از راههاي تأمين نياز است و شرايط براي انجام آن بايد فراهم باشد؛
1- وجود دو يا چند واحد اجتماعي
2- داوطلبانه بودن طرفين درگير در مبادله
3- داشتن «چيزي» براي مبادله توسط هر طرف و اعتقاد به نفع بردن از مبادله توسط هر دو طرف
4- امکان برقراري ارتباط توسط طرفين
الف- مفهوم بازاريابي(Marketing Concept )
الف- 1- تعريف بازاريابي: بدست آوردن اهداف کل يک شرکت يا سازمان از طريق برآورن و يا فراتر رفتن از نيازها و خواسته هاي مشتري، در حدي بهتر از رقبا.
جهت عملياتي کردن مفهوم ارائه شده در اين تعريف بايد سه شرط را برآورده کرد:
1- فعاليتهاي شرکت حول تأمين رضايت مشتري متمرکز شود و نه مثلاً حول ايجاد سهولت و راحتي براي توليد کننده و يا واسطه مربوطه(اجزاء اين شرط در عمل آسان نيست).
2- برآوردن نياز مشتري با مجموعه اي از تلاشهاي هم جانبه يکپارچه
علاوه بر مسئوليت اجزائي بخش بازاريابي شرکت، بخشهاي توليد، تأمين مالي و تحقيق و توسعه، مهندسي و ساير بخشها نيز با تلاش و کوشش هماهنگ ناشي از ديدگاه مشترک، مشتري- محوري، نقش اساسي در تأمين نياز مشتري داردند. در اين فرآيند بازاريابي مسئول محصول هماهنگ کننده فعاليتهاي بخشهاي مختلف در ارتباط با «محصول» مورد نياز مشتري مي باشد.
3- جهت به اجراء درآوردن فعاليتهاي يکپارچه فوق، مديريت بايد معتقد باشد که اهداف شرکت را از طريق مشتريان راضي مي توان به دست آورد(شکل 1-1)
متأسفانه واقعيت هاي زندگي تجاري بين منافع تأمين کنندگان کالا و منافع مشتريان ايجاد اختلاف مي کند، مثلاً تأمين کنندگان ممکن است با ايجاد تباني، قيمتها را بين خود تثبيت نموده و با جلوگيري از رقابتگري در اين زمينه و افزايش سطح سود خود، رضايت مشتريان را کاهش دهند. اين گونه فعاليتهاي ضد رقابتي موجب ناکارآمدي فلسفه بازاريابي در عمل مي شود.
اساساً بازاريابي هنگامي اتفاق مي افتد که يک واحد اجتماعي سعي مي کند که «چيزي» داراي ارزش را با يک واحد اجتماعي ديگر مبادله کند. اين مبادله يکي از راههاي تأمين نياز است و شرايط براي انجام آن بايد فراهم باشد؛
1- وجود دو يا چند واحد اجتماعي
2- داوطلبانه بودن طرفين درگير در مبادله
3- داشتن «چيزي» براي مبادله توسط هر طرف و اعتقاد به نفع بردن از مبادله توسط هر دو طرف
4- امکان برقراري ارتباط توسط طرفين