خدا دوستم نداره.بگو چرا؟

سایه خانم

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان.
خدا دوسم نداره... به خدا میگم خدایا اندفعه خوشیم کوتاه نباشه. فرداش ناراحتی پیش میاد
دعاهام مستجاب نمیشه. باحجاب شدم . ذکر گفتم . نماز حاجت خوندم. اما......
هیچکدوم براورده نمیشه
توروخدا نگین خدا هر بنده ای رو بیشتر دوست داره بیشتر آزمایشش میکنه و سنگ جلو پاش میندازه. یا نگین حتما صلاح نیست. چون موقع دعاهام میگم خدایا اگه صلاح نیست صلاحش بکن!!!!
من خسته شدم. حس میکنم خدا میخواد ذره ذره آبم کنه.
التماس دعا
 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

لاینل واترمن، داستان آهنگری را میگوید که پس از گذراندن جوانی پر شر و شور

تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سال ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی

کرد، اما با تمام پرهیزگاری، چیزی درست به نظر نمی آمد. حتی مشکلاتش

مدام بیشتر میشد. یک روز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود، از وضعیت

دشوارش مطلع شد. گفت:"واقعاً عجیب است، درست بعد از اینکه تصمیم

گرفتی مرد خداترسی شوی، زندگی ات بد تر شده. نمیخواهم ایمانت را ضعیف

کنم، اما با وجود تمام تلاش هایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده.

" آهنگر بلافاصله پاسخ نداد: او هم بارها همین فکر را کرده بود و نفهمیده بود

چه بر سر زندگی اش آمده. اما نمیخواست دوستش را بی پاسخ بگذارد، شروع

کرد به حرف زدن، و سرانجام پاسخی را که میخواست یافت. این پاسخ آهنگر بود:

"در این کارگاه، فولاد خام برایم میاورند و باید از آن شمشیری بسازم.

میدانی چطور این کار را میکنم؟ اول تکه فولاد را به اندازه جهنم حرارت میدهم تا

سرخ شود. بعد با بی رحمی، سنگین ترین پتک را بر میدارم و پشت سر هم به آن

ضربه میزنم، تا اینکه فولاد، شکلی را بگیرد که میخواهم. بعد آن را در تشت آب

سرد فرو میکنم، و تمام این کارگاه را بخار آب میگیرد. فولاد به خاطر این تغییر

ناگهانی دما، ناله میکند و رنج میبرد. باید این کار را آنقدر تکرار کنم تا به شمشیر

مورد نظرم دست یابم. یک بار کافی نیست."


آهنگر مدتی سکوت کرد، سیگاری روشن کرد و ادامه داد: "گاهی فولادی که به

دستم میرسد، نمیتواند تاب این عمل را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد،

تمامش را ترک می اندازد. میدانم از این فولاد هرگز تیغه شمشیر مناسبی در

نخواهد آمد."


باز مکث کرد و بعد ادامه داد: "میدانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو میبرد.

ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس

سرما میکنم انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج میبرد. اما تنها چیزی که

میخواهم این است؛


خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی را که تو میخواهی، به خود بگیرم. با

هر روشی که می پسندی، ادامه بده، هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما

هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن."
 

zemestan_d

عضو جدید
واقعا چرا ما فکر میکنیم خدا باید مطابق خواست ما رفتار کنه و اگه نکنه احساس میکنیم بهمون بدهکاره یا حتما خیلی بد جنس و سنگ دله؟؟؟ اصلا چرا به اون میگن خدا اگه ما خوب و بد همه چیزو میفهمیم و اگه ما اونی هستیم که صلاحیت داریم و باید برای این جهان و اون جهان تصمیم بگیریم چرا اون خداست ؟؟؟؟ چرا به دستورات ما عمل نمیکنه؟؟؟؟ و یه چیز دیگه اگه خدا اینقدر بده چرا ما هنوزم میپرستیمش؟؟؟ خوب بریم یه خدای دیگه پیدا کنیم یه خدایی که حداقل بهش خشم نداشته باشیم ... این خدا که به درد نمیخوره .دستورات ما رو هم کح اجرا نمیکنه.....................
 

سایه خانم

عضو جدید
کاربر ممتاز
سایه جونی نبینم غمتو....چی شده آبجی؟؟؟حتما دلیلی داری که انقدر دلت پره...بگو ببینیم اونطور که تو میگی هست یا نه؟؟؟!!!

دلم که پره عزیزم. اگه بفهمم خدا چرا با اراده ای که داره اوضاع رو برام خوب نمیکنه .اگه فقط دلیلشو بفهمم آروم میشم.

لاینل واترمن، داستان آهنگری را میگوید که پس از گذراندن جوانی پر شر و شور

تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سال ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی

کرد، اما با تمام پرهیزگاری، چیزی درست به نظر نمی آمد. حتی مشکلاتش

مدام بیشتر میشد. یک روز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود، از وضعیت

دشوارش مطلع شد. گفت:"واقعاً عجیب است، درست بعد از اینکه تصمیم

گرفتی مرد خداترسی شوی، زندگی ات بد تر شده. نمیخواهم ایمانت را ضعیف

کنم، اما با وجود تمام تلاش هایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده.

" آهنگر بلافاصله پاسخ نداد: او هم بارها همین فکر را کرده بود و نفهمیده بود

چه بر سر زندگی اش آمده. اما نمیخواست دوستش را بی پاسخ بگذارد، شروع

کرد به حرف زدن، و سرانجام پاسخی را که میخواست یافت. این پاسخ آهنگر بود:

"در این کارگاه، فولاد خام برایم میاورند و باید از آن شمشیری بسازم.

میدانی چطور این کار را میکنم؟ اول تکه فولاد را به اندازه جهنم حرارت میدهم تا

سرخ شود. بعد با بی رحمی، سنگین ترین پتک را بر میدارم و پشت سر هم به آن

ضربه میزنم، تا اینکه فولاد، شکلی را بگیرد که میخواهم. بعد آن را در تشت آب

سرد فرو میکنم، و تمام این کارگاه را بخار آب میگیرد. فولاد به خاطر این تغییر

ناگهانی دما، ناله میکند و رنج میبرد. باید این کار را آنقدر تکرار کنم تا به شمشیر

مورد نظرم دست یابم. یک بار کافی نیست."


آهنگر مدتی سکوت کرد، سیگاری روشن کرد و ادامه داد: "گاهی فولادی که به

دستم میرسد، نمیتواند تاب این عمل را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد،

تمامش را ترک می اندازد. میدانم از این فولاد هرگز تیغه شمشیر مناسبی در

نخواهد آمد."


باز مکث کرد و بعد ادامه داد: "میدانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو میبرد.

ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس

سرما میکنم انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج میبرد. اما تنها چیزی که

میخواهم این است؛


خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی را که تو میخواهی، به خود بگیرم. با

هر روشی که می پسندی، ادامه بده، هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما

هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن."
مرسی دریا جان.
اما دارم به این فکر میکنم که همون فولادی که بهش ضربه زدن و طاقت اورده و شده فولاد با فایده، اگه باز دوباره بهش ضربه بزنن و باز و باز میتونه بازم تحمل کنه؟؟؟؟؟؟؟؟
من نمیخوام ناشکری کنم من فقط جواب سوالمو میخوام
 

سایه خانم

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا چرا ما فکر میکنیم خدا باید مطابق خواست ما رفتار کنه و اگه نکنه احساس میکنیم بهمون بدهکاره یا حتما خیلی بد جنس و سنگ دله؟؟؟ اصلا چرا به اون میگن خدا اگه ما خوب و بد همه چیزو میفهمیم و اگه ما اونی هستیم که صلاحیت داریم و باید برای این جهان و اون جهان تصمیم بگیریم چرا اون خداست ؟؟؟؟ چرا به دستورات ما عمل نمیکنه؟؟؟؟ و یه چیز دیگه اگه خدا اینقدر بده چرا ما هنوزم میپرستیمش؟؟؟ خوب بریم یه خدای دیگه پیدا کنیم یه خدایی که حداقل بهش خشم نداشته باشیم ... این خدا که به درد نمیخوره .دستورات ما رو هم کح اجرا نمیکنه.....................

من واسه دعاهام همیشه میگفتم خدا صلاح دونسته نشه. گفتم خدایا شرایطو جوری فراهم کن که صلاح بشه. ازش خواستم. چون میدونم اراده داره.ایمان دارم
اما....
 

zemestan_d

عضو جدید
دلم که پره عزیزم. اگه بفهمم خدا چرا با اراده ای که داره اوضاع رو برام خوب نمیکنه .اگه فقط دلیلشو بفهمم آروم میشم.

مرسی دریا جان.
اما دارم به این فکر میکنم که همون فولادی که بهش ضربه زدن و طاقت اورده و شده فولاد با فایده، اگه باز دوباره بهش ضربه بزنن و باز و باز میتونه بازم تحمل کنه؟؟؟؟؟؟؟؟
من نمیخوام ناشکری کنم من فقط جواب سوالمو میخوام[/QUOTE

عزیزم شاید دلیلش ینه که میخواد تسلیم بودنو یادت بده
 

سایه خانم

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم که پره عزیزم. اگه بفهمم خدا چرا با اراده ای که داره اوضاع رو برام خوب نمیکنه .اگه فقط دلیلشو بفهمم آروم میشم.

مرسی دریا جان.
اما دارم به این فکر میکنم که همون فولادی که بهش ضربه زدن و طاقت اورده و شده فولاد با فایده، اگه باز دوباره بهش ضربه بزنن و باز و باز میتونه بازم تحمل کنه؟؟؟؟؟؟؟؟
من نمیخوام ناشکری کنم من فقط جواب سوالمو میخوام[/QUOTE

عزیزم شاید دلیلش ینه که میخواد تسلیم بودنو یادت بده
من همیشه تسلیمشم. خودش میدونه چقد تسلیمش بودم. سپردم دستش
 

zemestan_d

عضو جدید
من واسه دعاهام همیشه میگفتم خدا صلاح دونسته نشه. گفتم خدایا شرایطو جوری فراهم کن که صلاح بشه. ازش خواستم. چون میدونم اراده داره.ایمان دارم
اما....

نمیدونم چی بگم ولی به نظر من ما خدا رو برای اجرای ارزوهامون میخوایم واگه اونی نشد که باب میلمون باشه طلب کار میشیم خیلی هامون اینجوری هستیم یعنی اگه یه روزی اینقدر توانمند بشیم که از پس نیاز ها و ارزوهامون بر بیایم خدا رو با تیپا از همه ی زندگیمون میندازیم دور:redface:در واقع موضوع اینجاست که ما میخوایم خودمون خدا باشیم و خدا بشه بنده ما و هرچی ما میگیم برامون اجرا کنه........میدونی چیه هیچ کس هیچکس به ما تسلیم شدن رو یاد نداده فلسفه ی تسلیم شدن رو هم یاد نداده ما و تمام نا ارومی هامون نتیجه ی بی مسولیتی نسل های گذشته ایم
 

shirin.mohandes

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلیلشو خدا میدونه و بـــــــــــس....!اون فولادی که شمشیر میشه تازه آماده میشه برای ضربه های محکم تر و سخت تر....
 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم که پره عزیزم. اگه بفهمم خدا چرا با اراده ای که داره اوضاع رو برام خوب نمیکنه .اگه فقط دلیلشو بفهمم آروم میشم.

مرسی دریا جان.
اما دارم به این فکر میکنم که همون فولادی که بهش ضربه زدن و طاقت اورده و شده فولاد با فایده، اگه باز دوباره بهش ضربه بزنن و باز و باز میتونه بازم تحمل کنه؟؟؟؟؟؟؟؟
من نمیخوام ناشکری کنم من فقط جواب سوالمو میخوام



آره میتونه
وقتی تو خیلی محکم بشی دیگه اون پتکی رو ک از جنس چدن هست فولاد وجودت اون پتک رو خرد میکنه


عزیز همه انسان های شریف کم درد و رنج متحمل نشدن توی زندگیشون
نمونه بارزش خود ائمه...حضرت علی....

وای بر من......امشب دارم به حقارت خودم پی میبرم

تبریک میگم بهت که دغدغه داری.......وای بر من
 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من واسه دعاهام همیشه میگفتم خدا صلاح دونسته نشه. گفتم خدایا شرایطو جوری فراهم کن که صلاح بشه. ازش خواستم. چون میدونم اراده داره.ایمان دارم
اما....



ایمان به حکمت مبهم پشت رویدادها.......منم مثل تو دلیل خیلی از اتفاقای زندگیم رو ندونستم اما همین ک ایمان داریم خوبه خذا بد بنده ش نمیخواد
سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی میکرد که وزیری داشت. وزیر همواره میگفت: هر اتفاقی که رخ میدهد به صلاح ماست. روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید،وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ میدهد در جهت خیر و صلاح شماست ! پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او در برابر این اتفاق آزرده خاطر شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد… چند روز بعد پادشاه با ملازمانش برای شکار به نزدیکی جنگلی رفتند. پادشاه در حالی که مشغول اسب سواری بود راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد و از ملازمان خود دور افتاد،در حالی که پادشاه به دنبال راه بازگشت بود به محل سکونت قبیلهای رسیدکه مردم آن در حال تدارک مراسم قربانی برای خدایانشان بودند، زمانی که مردم پادشاه خوش سیما را دیدند خوشحال شدند زیرا تصور کردند وی بهترین قربانی برای تقدیم به خدای آنهاست!!! آنها پادشاه را در برابر تندیس الهه خود بستند تا وی را بکشند، اما ناگهان یکی از مردان قبیله فریاد کشید : چگونه میتوانید این مرد را برای قربانی کردن انتخاب کنید در حالی که وی بدنی ناقص دارد، به انگشت او نگاه کنید !!! به همین دلیل وی را قربانی نکردند و آزاد شد. پادشاه که به قصر رسید وزیر را فراخواند و گفت:اکنون فهمیدم منظور تو از اینکه میگفتی هر چه رخ میدهد به صلاح شماست چه بوده زیرا بریده شدن انگشتم موجب شد زندگیام نجات یابد اما در مورد تو چی؟ تو به زندان افتادی این امر چه خیر و صلاحی برای تو داشت؟!! وزیر پاسخ داد: پادشاه عزیز مگر نمیبینید،اگر من به زندان نمیافتادم مانند همیشه در جنگل به همراه شما بودم در آنجا زمانی که شما را قربانی نکردند مردم قبیله مرا برای قربانی کردن انتخاب میکردند، بنابراین میبینید که حبس شدن نیز برای من مفید بود!!! ایمان قوی داشته باشید و بدانید هر چه رخ میدهد خواست خداوند است تصمیمات خداوند از قدرت درک ما خارج است اما همیشه به سود ما می باشد.

((پائولوکوئیلو))
 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

zemestan_d

عضو جدید
من واسه دعاهام همیشه میگفتم خدا صلاح دونسته نشه. گفتم خدایا شرایطو جوری فراهم کن که صلاح بشه. ازش خواستم. چون میدونم اراده داره.ایمان دارم
اما....

خوب میدونی یه جای قضیه میلنگه ادم تسلیم طلب کار و شاکی نمیشه و احساس هم نمیکنه که داره در حقش ظلم میشه در واقع میدونه که صاحب داره و مال خودش نیست و اونی که مالکشه محبتش قطع و وصل نمیشه همیشه جاریه فقط ممکنه باب میل ما نباشه
 

سایه خانم

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره میتونه
وقتی تو خیلی محکم بشی دیگه اون پتکی رو ک از جنس چدن هست فولاد وجودت اون پتک رو خرد میکنه


عزیز همه انسان های شریف کم درد و رنج متحمل نشدن توی زندگیشون
نمونه بارزش خود ائمه...حضرت علی....

وای بر من......امشب دارم به حقارت خودم پی میبرم

تبریک میگم بهت که دغدغه داری.......وای بر من

باشه محکم میشه . درست. اما خوب واسه چی؟؟؟؟؟؟؟؟ محکم میشیم که تا آخر عمر بتونیم دردی رو تحمل کنیم؟؟؟
خوب اصن چرا درد داشته باشیم که بخوایم تحملش کنیم؟؟
 

zemestan_d

عضو جدید
باشه محکم میشه . درست. اما خوب واسه چی؟؟؟؟؟؟؟؟ محکم میشیم که تا آخر عمر بتونیم دردی رو تحمل کنیم؟؟؟
خوب اصن چرا درد داشته باشیم که بخوایم تحملش کنیم؟؟

اینو دیگه باید ببینیم چرا اصلا بوجود اومدیم خودمونم باید بفهمیم شاید مسخره کنی ولی کتابایی که درباره فلسفه خلقت نوشته شده حتما کمکت میکنه البته اگه واقعا میخوای مشکلت حل بشه....همین اخوند ماخوندا که مسخرشون میکنیم کتابای خوبی تو دست و بالشون هست میشه گیر اورد
 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باشه محکم میشه . درست. اما خوب واسه چی؟؟؟؟؟؟؟؟ محکم میشیم که تا آخر عمر بتونیم دردی رو تحمل کنیم؟؟؟
خوب اصن چرا درد داشته باشیم که بخوایم تحملش کنیم؟؟

قانون این دنیا همینه

باید خودمون رو تو این دنیا آماده کنیم برا جهانی بالاتر

آبجی اگه به اون مرحله فولادی برسیم
حتی اون دردها هم نیش نیست .... نوشی هست که هر لحظه از محبوب میرسه........درد دیگه بی معنی میشه
 

shirin.mohandes

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باشه محکم میشه . درست. اما خوب واسه چی؟؟؟؟؟؟؟؟ محکم میشیم که تا آخر عمر بتونیم دردی رو تحمل کنیم؟؟؟
خوب اصن چرا درد داشته باشیم که بخوایم تحملش کنیم؟؟

برای اینکه عدالت خدا معنی پیدا کنه....یعنی اون چیزی که خدا بهت تو این دنیا نداده بتونه تو اون دنیا بده...
 

سایه خانم

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینو دیگه باید ببینیم چرا اصلا بوجود اومدیم خودمونم باید بفهمیم شاید مسخره کنی ولی کتابایی که درباره فلسفه خلقت نوشته شده حتما کمکت میکنه البته اگه واقعا میخوای مشکلت حل بشه....همین اخوند ماخوندا که مسخرشون میکنیم کتابای خوبی تو دست و بالشون هست میشه گیر اورد
من کتابای فلسفی روانشناسی زیاد خوندم.
بعضی از کتابای فلسفی که خوندم. برداشتم ازشون نعوذ بلله به نقض کارای خدا بوده. سعی میکنم دیگه نخونم.
 

havij139

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه میگم خدا همین یکم که هوامو داری ازت ممنونم... من به همین پایین ترین جای بهشت راضی هستم ( حالا بماند که من چقدر اعتماد به نفس دارم که بهشتی هستم:دی)... دوست ندارم بیشتر از این بهم برسی... چون میدونم اگه قرار باشه مقامم بالاتر بره وسطحم بیشتر بشه اونوقت ازم امتحان میگیری... من طاقت امتحان و ندارم..مطمئنم که از پسش برنمیام.... ولی اگه شما فکر میکنید که از پسش برمیام می تونید امتحانم کنید..تا حالا که واسه من امتحانی در کار نبوده...


شما باید خیلی عزیز و قوی باشید که خدا داره امتحانتون می کنه... دمتون گرم... التماس دعا....
 

zemestan_d

عضو جدید
من کتابای فلسفی روانشناسی زیاد خوندم.
بعضی از کتابای فلسفی که خوندم. برداشتم ازشون نعوذ بلله به نقض کارای خدا بوده. سعی میکنم دیگه نخونم.

اخه عزیز دلم اینکه راحش نیست کتابای روانشناسی که هیچ ولی کتابایی که دست بعصی از این روحانیا هست به طور معمول اصلا دست ما نمیرسه باید خیلی پیگیر باشی بعدشم خود قران و نهج البلاغه بهترین کتابان همه چیزو واست روشن میکنه البته باتفسیر چون خیلی لز معنیهاشون کامل برای ما ترجمه نمیشه یه تفسی موضوعی از قران مخصوصا اقای قراعتی پیدا کنی عالیه من اصلا کاری ندارم این ادم خوبه یا بده ممکنه خیلی چیزاشو نپسندی ولی تفسیر قرانش عالیه ......... با این جا حرف زدن و یکمی حرف شنیدن ممکنه یکم اروم بشی ولی باور کن یه روز دیگه دوباره این حال بد میاد سراغت یه فکر اساسی براش بکن اگه طالب فرجی
 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من کتابای فلسفی روانشناسی زیاد خوندم.
بعضی از کتابای فلسفی که خوندم. برداشتم ازشون نعوذ بلله به نقض کارای خدا بوده. سعی میکنم دیگه نخونم.



کتاب حج دکتر شریعتی رو اگه نخوندی حتما بخون
 

سایه خانم

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه میگم خدا همین یکم که هوامو داری ازت ممنونم... من به همین پایین ترین جای بهشت راضی هستم ( حالا بماند که من چقدر اعتماد به نفس دارم که بهشتی هستم:دی)... دوست ندارم بیشتر از این بهم برسی... چون میدونم اگه قرار باشه مقامم بالاتر بره وسطحم بیشتر بشه اونوقت ازم امتحان میگیری... من طاقت امتحان و ندارم..مطمئنم که از پسش برنمیام.... ولی اگه شما فکر میکنید که از پسش برمیام می تونید امتحانم کنید..تا حالا که واسه من امتحانی در کار نبوده...


شما باید خیلی عزیز و قوی باشید که خدا داره امتحانتون می کنه... دمتون گرم... التماس دعا....
امید به خدا...
زبانم در دهان باز بسته است
 

zemestan_d

عضو جدید
امید به خدا...
زبانم در دهان باز بسته است

از ته دلم برات دعا میکنم یه جوری عاشق خدا بشی که ندونی چه جوری رو زمین راه میری........خدا میگه اگه بنده هام بدونن من چقدر بهشون مشتاقم چقدر {دوسشون دارم }از شوق جون میدن.......
 

(✿◠‿◠) Darya

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از ته دلم برات دعا میکنم یه جوری عاشق خدا بشی که ندونی چه جوری رو زمین راه میری........خدا میگه اگه بنده هام بدونن من چقدر بهشون مشتاقم چقدر {دوسشون دارم }از شوق جون میدن.......






خوشا آنانکه الله یارشان بی بحمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنانکه دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی



التماس دعـــا:cry:
 

سایه خانم

عضو جدید
کاربر ممتاز
از ته دلم برات دعا میکنم یه جوری عاشق خدا بشی که ندونی چه جوری رو زمین راه میری........خدا میگه اگه بنده هام بدونن من چقدر بهشون مشتاقم چقدر {دوسشون دارم }از شوق جون میدن.......
امیدوارم. ایمانم اونقد قوی بشه که این افکار به ذهنم خطور نکنه
 

zemestan_d

عضو جدید
امیدوارم. ایمانم اونقد قوی بشه که این افکار به ذهنم خطور نکنه

خطور کردنش هیچ اشکالی نداره اینا ادرس پله های صعوده فقط باید یاد بگیری این جور وقتا چه جوری از اب گلالود این دنیا و درد و بلا ها و بدبختی هاش ماهی خودتو از اب بگیری...... خیلی ها کلا پرت ان از ماجرا هیچ وقتم همچین چیزایی به زهنشون نمیرسه . چون کلا تو باغ نیستن ولی تو ......تو باغی خوبم تو باغی و این واسه اینه که خدا دوست داره عزیزکم خدا کنارته
 

Similar threads

بالا