اجازه میخواهم اندکی آسودگی را تجربه کنم
حالا سالهاست گاهی اوقات برمیگردم و
سمتِ چپِ شانهام را نگاه میکنم
حالا سالهاست گاهی اوقات از دوستِ دانای خود
از همان راهبلدِ رويای گمشده سوال میکنم:
- پس کی وقتِ رفتن فراخواهد رسيد؟
من خستهام
خسته از آينه، از آدمی، از آسمان!
مگر تحمل يک پرندهی کوچکِ خانهزاد
يک پرندهی جامانده از فوجِ بارانخوردهی بیبازگشت
تا کجایِ اين آسمانِ تمامِ روياهاست؟
سلام.مرسی . خوبی؟
آره گلم تو باشگاه دوقولوییم.
یاد سهراب بخیر . آن سپهری که تا لحظه ی خاموشی گفت: تو مرا یاد کنی یا نکنی . من به یادت هستم.آرزویم همه سرسبزی توست.
ایشاله.
احتمالا مالی یا صنعتی.
آخه برا صنعت این رشته و گرایش خیلی خوبه.حقوق خیلی زیادی هم نسبت به رشته کارشناسیم(شیمی-پالایش)داره.
راحتی کارشم که بجای خود