ای عاشق در انتظار چه نشستی؟
در انتظار بادهای پائیزی؟
باران های بهاری؟
برگهای زرد
و یا شکوفه های ارغوانی ،
درانتظار کدامی؟
انتظار بیهوده است ، پنجره را باز کن!
جدار را بشکن
غبار را یشوی
و خاطره ها را به خاطره ها بسپار ؛
تا پایان ، پایانها مانده است .
این است زندگی
این است روزگار!!!