B
پسندها
150

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • حک شدی

    چون تصویری ازت نداشتم

    به ذهنم گفتم تو را نقاشی کند!

    ابتدا حریری کشید نازک

    گفتم کم است

    محبت بهش اضافه کرد

    گفتم بازم...

    مهر هم کشید!

    و حالا تو چون انگاره ای حریر از محبت و مهربانی

    در قلبم حک شده ای!!!

    و همیشه همراهمی

    همراه...!
    ماه من براستی که

    نفهمیدم این همه ترانه عاشقانه که تو برایم می نویسی

    مخاطبت منم یا کس دیگریست!!!

    نفهمیدم این همه ستاره که دور تو حلقه می زنند

    به خاطر ترانه های عاشقانه توست یا چیز دیگریست!!!

    نفهمیدم اگر از نظر تو من یه ستاره کم نور و بی اهمیت ام

    چرا خواستی بهت تکیه کنم

    و اگر تو عاشق منی

    چرا به همه میگویی دوستت دارم!
    میخواهم پرنده باشم به اسمان بروم
    انجا همیشه کنار خدا باشم
    بدون انکه کنار ادمها قدم بزنم
    مرسی عزیزم من هم بوس
    مراقب خودت باش من هم برم به درسهام برسم
    تا حدودی خیالم راحت شد
    بای عزیزم
    سراغز دوست داشتنت
    از نگاه اولمان شروع شد
    اما هنوز نمیدانم
    کجای دوست داشتن
    ایستاده ایم
    سلام خوبی

    نه موقتی می خوام برای همیشه برم باران جان
    میان دیوارهای روشن سکوت

    خانه ای شیشه ای ساخته ام .

    خانه ای باتمام زوایای زندگی یک انسان .

    خانه ای به وسعت تمام عشقها ، قلبها ، سکوت ها.

    خانه ای با شادیهایی از جنس ستاره های طلایی

    و احساسی به رنگ آسمان .

    خانه ای که درهایش از جنس نور است و

    پنجره هایش رو به آفتابگردانهای خندان باز می شوند.

    خانه ای پر از هوای " تو"

    و نفسی از تبار " عشق " .

    در هنگامه آمدنت

    سکوت شیشه ها به رنگ آبی ترین بهشت زمینی

    زندگی را فریاد می زنند .

    حتی اگر با قدمهایی از جنس سکوت بیایی ..
    شیطان میشوی
    بیشتر دوستت دارم
    کمی به دلم رحم کن
    اره امروز اخرین روز بودنم تا 7 بهمن نمیام روز تولدم بیا برام پیام بذار 2 بهمن خواستم به مانی بگم میدونی چی شد دیروز بعد یه مدت طولانی مانی فعالیت کرد و با هم تو تالار فعالیت کردیم تو وصف حال خودت با شعر هم یه شعر گذاشت و تو خاطرات هم همینطور اما راستش میدونم فقط از روی لطفش اینکار کرد
    سلام مرسی عزیزم خوبم
    شعرت قشنگ بود ولی کجا بمونم
    میدانی دوست داشتن حس بودنت
    در تک تک لحظاتم هست
    حس زیبای عشقی که در قلبم میدهی
    حس دوست داشته شدن
    حس تنها نبودن در میان ادمهای که خیلی
    کم میگویند به من دوستت دارم
    اما تو با هر بار گفتن دوستت دارمهایت ارامم میکنی
    اخر دیگر احساس نمیکنم کسی مرا دوست ندارد
    همیشه کنارم بمان زیباترین احساس پاک
    دوستت دارم:redface:
    سراغِ تو را

    از شعرهای من می‌گیرند همه

    حال آنکه من هنوز

    خودم تو را ندیده‌ام!
    دنــیــا را وارونــه می خــواهــم ...

    آدم هــا را ...

    اتـــفــاق هــا را ...

    نرســیــدن هــا را ...

    نتــوانــســتــن هــا را ...

    نخـــواســتن هــا را نــیـــز ! ...

    دلـــم مــی خـــواهــد رویـــاهـــا از ســر و کـــول هــم بــالا بــرونــد ...

    مردمـــان بخــندنــد از تـــه دل ...

    مــی خــواهــم هــر کســی دســت دراز کــند و ستاره خــتودش را بچیـــند از بـــالا ....

    مــی خـــواهــم دیـــگــر ســر بـــه تــــن هــیــچ غـــصه ای نــباشـــد ...
    مروری مختصر بر واقعه غدیر

    .
    .
    .
    .
    .
    .

    ....من کنت مولاه فهذا علی مولاه....


    از آغاز مي گويم برايت

    از آن زمان که به تو رسيدم

    از عشق تا عقل از عقل تا شعر

    من تو را در لحظه هاي تنهايي

    از ميان نوشته هايم جستم

    آن زمان که نگاه ها برايم معنا نداشت

    آمدي

    و معناي دوباره به تصورم دادي
    عاشق آن لحظه ام اي خوب من

    با نگاه عشق بي تابم کني

    در ميان بازوان عاشقت

    با نوازشهاي خود خوابم کني

    باز هم در خلوت آغوش خود

    لحظه اي لب بر لب سردم نهي

    جان دهي اين خاک خشک و تشنه را

    از همان يک لحظه سيرابم کني

    با نگاه مست خود مستم کني

    خرمن جان مرا آتش کني

    ناگهان جان مرا در بر کشي

    تا به هُرمِ جان خود آبم کني

    ديگر از رفتن نمي گويم سخن

    تا که با عشق و جنون يارم کني

    باز هم مست از شراب عاشقي

    در برم گيري و بي تابم کني
    عاشق ان لحظه ام که دستم را بگیری و زیر گوشم زمزمه کنی

    که پشتِ خواب های نا آرامِ تو

    چیزی بیش از نگرانی‌هایِ زنانه نیست

    دستت را بگیرم و زیر گوشت زمزمه کنم

    که پشتِ نگرانی‌هایِ زنانه ی من

    مردی ایستاده

    که دیوانه وار دوستش دارم
    من اهل دیـــآرے هستم ڪـﮧ . . .

    دختر و پسر بــــآ دو جملـﮧ ' عربے ' بـﮧ همـ "محرمـ" میشونــد . .،

    اَمـــآ بـــآ یڪ دنیــــآ عشق نـﮧ . .!.!

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا