بریز
بریز اوار دردهایت را به جانم
تا کوهی شوم مستحکم و پا بر جا
درد های تو گرچه شانه هایم را کبود می کند و خسته
اما برایم شیرین تر از هر اسایش است
که نمیدانم از کجا از که می اید
درد های تو ارامم می کند
بهترینم
تنها .تنها و تنها
نکند تنهایم بگذاری
من را به خودت مشغول کن
من را از خودم دور کن
و به ان خود که خود بهتر می دانی برسان
تنهاییمان راببین
ببین چقدر جایت خالیست
بازگرد و این جای خالی را برای ما پر کن
بازگرد
یا صاحب الزمان