اخی چه نازه
من عاشق ادمای عینکیم.
یه روز یه پسر کوچولو دیدم بیرون این عینکی بود از این مو بلندای مشکی فرفری...
دقیقا میخواستم قورتش بدم.
همش فک میکردم خدایا یعنی میشه بچه ی منم عینکی بشه؟
بعد ندا از اسمان امد که ایا برای لذت خود میخواهید کودکتان چشمانش ضعیف باشد؟؟
خلاصه سرتو درد نیارم همینطور داشتم با وجدانم کلنجار میرفتم که یهو پسره عینکشو برداشت داد به مامانش گفت مامان من خیلی دوس دارم عینکی باشم.
همچین یه نفس راحتی کشیدم...
به قول شهناز خودمم نفهمیدم چی گفتم دیگه شما بماند :دی