بالاخره آمـــد!
دوستــش دارم
به خاطر روراستیش
پائیـــــــز را میگویــــم...
از همان ابتدا سردیـش را خبر میدهد.
چهره ی برگها را تغییر میدهد
کمرنگشــان میکند
اگر نپسندیدند زردشــان میکند
نشد نارنجـی
نشد قهـوه ای
و اگر باز هم نپسندیدند با آنها لباسی میبافد
و آن را تنپـوش زمین میکند
پائیـــــــز است دیگر!
گوئی با زمین عهد بسته که هرگز نگذارد در روزهای آتی از سردیـش بلرزد.