S
پسندها
180

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه دلربام، نه فریبا، نه به مال نداشتم مینازم، نه به زیبایی ای که به قول خودت چند سال دیگه ندارمش، ولی فقط به یه چیزم ، خیلی خیلی مینازیدم و اون پاکیم بود، اما اشتباه میکردم چون اونم از لطف خدا داشتم و دارم .و از خدا میخوام که بازم حفظم کنه. آدم به هر قیمتی ازدواج نمیکنه، عاشق که شد باید مواظب عزت نفسش باشه.مواظب وقارش باشه.مواظب شیطان و وسوسه هاش باشه.مواظب هوای نفسش باشه.مواظب باشه که خدا رو ناراحت نکنه.مواظب باشه که هر لحظه ممکنه تو دام شیطان بیافته. وقتی که آدم میدونه ، وقتی حرف خدا رو شنید، باید عمل کنه. ان شاء الله خدا هممون رو به راه درستش هدایت کنه.
    اگه واقعا میخوای که برم، فقط یه چیزی یه اشاره ای، یه حرفی بزن فقط تو رو خدا پیچیده نباشه تا بفهمم. همون جایی که دیشب نظر گذاشته بودم و تو بعد از کلی تاخیر امروز پاسخ دادی .از اون موقع فکر کردم که ناراحت میشی وقتی میام. به خدا برای همیشه میرم.از اینجا هم میرم.اینا رو هم بلاک میکنم.دلت هم برام نسوزه.شاید باید این اتفاقات می افتاد تا بزرگ شم.تا درس بگیرم. هیچ کارخدا بی حکمت نیست. حرفای چند روز پیشم رو هم فراموش کن. اون نوشته و عکس رو هم برداشتم چون گفتی برای دل خوشی گذاشتی وعکس توی چشم پسر رو هم بعدا دیدم.
    اون حرفایی هم که در مورد خودت زدی(همون مرحله آخر) میزارم به حساب اینکه میخواستی از خودت بد بگی تا از تو بدم بیاد تا برای همیشه برم.چون فکر کنم حداقل حداقل میدونی که من همچین دختری نبوده و نیستم.
    کاش با من بازبون ساده تر حرف میزدی تا منظورتو بفهمم که باید بمونم یا برم؟ اگه ترس از این داری که بیام تو سایتت و حرفی بزنم به خدا داری اشتباه میکنی.من از اون موقع که اون چیزا رو گفتی (برو و احترام بزار) به خدا میترسم با آی پی ای که میشناسی بیام.با آی پیای دیگه هم فقط میام تا دلم آروم بگیره.وقتی در موردم فکر میکنی که منتظر فرصتم تا خدای نکرده بیام و چیزی بگم(سنگ تو دستت منظورت همین بود دیگه؟گفتم که چند روز میگذره تا منظورتو بفهمم) احساس بی شخصیتی میکنم.هر فکری دوست داری در موردم بکن (خیانت و دروغ ) ولی خواهش میکنم این فکر رو نکن.آبروی بنده ی خدا، آبروی خداست.اگه من خدای نکرده آبروی بنده ی خدا (هر کسی با هر اعتقادات و اعمالی)رو ببرم، این یعنی آبروی خدا رو بردم.و باید منتظر انتقام و قهر از جانب خدا باشم.
    کاش اینطوری صریح صحبت نمیکردم.کاش میتونستم مثل تو دوپهلو حرفامو برسونم.همون دخالت بین کشورها. چند روز طول کشید تا بفهمم منظورت چیه.
    کاش به جای اینکه از شکسته شدن لیوان میگفتی، از اینکه اون حرفا دروغه ودارم اشتباه میکنم میگفتی.
    میترسم اونجا نظر بزارم
    میترسم مثل آخرین بار اونطوری عصبانی پاسخ بدی
    لعنت به کسی که سنگ تو دستش باشه و بخواد به گرگ زخمی سنگ بزنه...
    چرا دوست داری اشکمو دربیاری؟
    فرقی نمیکنه که ندونی و نبینی
    غصه ات میگیره
    وقتی میدونی و میبینی...
    بغضی رو که از چند ماه پیش نگه داشتم، اولین روز عید نمیترکونم و بازم چیزی نمیگم تا کسی رو که خیلی .... ناراحت تر نکنم. الان فقط اومدم که بهش بگم:
    "عیدت مبارک.از خدا برات بهترینها رو آرزو کردم و ازش خواستم تا سال پر از خیر و برکت و شادی و سلامتی و موفقیت داشته باشی."
    و ازش بپرسم چه دروغی گفتم؟ اگه پاسخی هست، در غروب میخونم.
    خواهش میکنم منو ببخش.ساعت 11 نمیتونم بازدید کنم.نمیدونم این پیامم رو میخونی یا نه؟ اصلا هستی؟
    خواهش میکنم.
    ببخشید من بلد نبودم کجا باید پاسخ بدم.اشتباه توی پیام های بازدیدکنندگان خودم و شما این عکس ها رو ارسال کرده بودم.بعد نمیدونم چطوری تو صفحه ی شما دو بار ارسال شدند ، یکیش رو پاک کردم.امروز هم همینطوری شد.
    توی صفحه ی خودم که یه وضعی شده ،کلی پیام پاک کرده دارم.
    اگه دقت کنید،زیر اولین عکسی که فرستادین،پاسخ "ارکیده4" رو همینجا دادم و اصلا نمیدونم این پیامم رو خوندن یا نه.
    در هر صورت ببخشید.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا