[ابنیه سنتی ایران] معابد

vahid_pakrou

عضو جدید
کاربر ممتاز


خرابه‌های یک معبد (خورهه)


مربوط به
دوره اشکانیان است و در شهرستان محلات، روستای خورهه واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت ۱۳۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این بنا در منطقه پشت گدار قرار دارد و از شمال به رشته کوه‌های هفتاد قله و از جنوب به رشته کوه‌های یخچال معروف شده است.در کنار این معبد دریاچهای با اب بسیار شور موجود است.


جایگاه معبد خورهه :

محوطه تاریخی و باستانی خورهه در مجاورت روستایی به همین نام و در 48 کیلومتری شمال شرق شهرستان محلات در استان مرکزی قرار دارد.معبد منسوب به دوره سلوکیان می باشد. تنها آثار به جا مانده از قصر یا پرستشگاه خورهه نزدیک محلات ؛ 2 ستون باریک سنگی با ارتفاع حدود 6 متر با سر ستون های یونانی و سکوی سنگی مربوط به دوره سلوکی - اشکانی است.در کاوشهای باستان شناسان در منطقه تعداد زیادی سفال و خمره پیدا شده که سفال های کلینگی ظرافت خاصی دارند.


قدمت معبد خورهه :خورهه در اوستا به مفهوم "محل برآمدن خورشید" است و از سویی کلمه "خور" در این کتاب به مفهوم منطقه ییلاقی است، این منطقه در شمال شرق محلات و در بین روستاهای دودهک، ورین و آب گرم، در کنار رودخانه خورهه قرار دارد.
بررسی تحقیقات انجام شده و آثار کشف شده در دشت و ارتفاعات خورهه نشان می دهد سابقه سکونت و قدمت منطقه به هزاره دوم قبل از میلاد باز می‌گردد.
این منطقه دارای اسناد تاریخی است و "لویی واند نبرگ" در کتاب باستان شناسی ایران باستان به نقل از هرتسفلد آورده است: "قابل تذکر است کمی به سمت جنوب در خورهه که سر راه اراک به کاشان است، معبدی است که هنوز دو ستون یونانی در آن پا برجاست."
دو ستون از این مجموعه برجای مانده است. ستون ها سنگی و با توجه به وجود معادن سنگ در محلات، جنس آن ها از نوع تراورتن بهترین نوع سنگ است.
اکثر آثار کشف شده در این منطقه به سال 1355 بازمی گردد و در بین آثار کشف شده، می توان به پیه سوز سفالی، کوزه دسته دار، کوزه کروی، قطعات سنگی تزئینی و شیشه، اشیاء فلزی و اسکلتهای انسان اشاره کرد.




راه های دسترسی به ستون های خورهه محلات، جاده محلات به آبگرم، سپس خورهه با جاده آسفالته حدود 20 کیلومتر همچنین جاده قم به اصفهان، نرسیده به شهر دلیجان و در 70 کیلومتری قم، روستای دودهک سپس به سوی خورهه با حدود 12 کیلومتر.
مجموعه باستانی و تاریخی خورهه محلات از آثا باستانی کشور که محلی برای مطالعه باستان شناسان است با شماره ملی 131 در آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

معماری معبد خورهه :
بنای تاریخی خورهه در مساحتی بالغ بر 3550 متر مربع ساخته شده است که شامل سه بخش ایوان اصلی،مجموعه بخش شمالی و مجموعه بخش غربی می باشد.ایوان اصلی دارای 12 ستون در دو طرف هر طرف شامل 6 ستون می باشد.ارتفاع ستونهای باقی مانده در حال حاضر در حدود 7 متر بوده که با توجه به حجم سقف ایوانها،ارتفاع اولیه آنها 9 متر تخمین زده می شوند. در حال حاضر از میان 12 ستون ایوان اصلی تنها 2 ستون باقی مانده اند که در میان بنا خودنمائی می کنند . متاسفانه همانند بیشتر مکانهای تاریخی کشورمان هیچ گونه محافظت مناسبی از این بنا به عمل نمی آید و تنها تعمیر صورت گرفته بر یکی از این دو ستونها تخته چوبهائی است که ناشیانه بر روی آن قرار گرفته اند که البته از دور شبیه BTS موبایل به نظر می رسند.


شاید تنها نکته قابل توحه در این مکان خلوتی محوطه باستانی خورهه است که می تواند تو را ساعتها در خود جذب کند.می توانی در کنار ستونها بشینی،چشمان خود را ببندی و سوار بر بالهای خیال سفر کنی به زمانهای گذشته بی آنکه کسی تو را از این مستی بی حد و حصر جدا کند.همسفر باشی با مردمانی که زمانی بودند و اکنون حتی نشانی از آنها هم نیست.شاید بتوانی اگر بخواهی دمی کنار آنها باشی و هم صحبت بشی با آنها تا شاید کمی خود و فرهنگ خود را بیشتر و بیشتر بشناسی.



2500aryaie.blogfa.com
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
[ابنیه سنتی ایران] معابد



معبد آناهيتا

معبد آناهيتا بزرگترين بناي سنگي ايران است و شيوه ي ساخت معماري آن شامل رواق هاي سرپوشيده طويل در چهار سوي صحن وسيع مستطيل شكل ، تعداد زيادي ستون هاي تناور و كم ارتفاع در دو سوي رواق ها فضاي كوچك مستطيل شكل در شرق صحن بزرگ ، در ميان بنا هاي تاريخي و يادماني كشور منحصر به فرد است.

بقاياي اين معبد عظيم با مساحتي قريب به 46 هزار متر مربع بر فراز صخره اي كم ارتفاع از نوع شيست ( سنگ سيليس از انواع سنگ هاي آتشفشاني ) در شهر كنگاور و در استان كرمانشاه قرار دارد.محور اصلي ارتباطي همدان و كرمانشاه از ضلع غربي محوطه ي وسيع معبد مي گذرد و دشت زيباي كنگاور زير پاي آن گسترده است.

معبد آناهيتا نيز همچون ديگر بنا هاي كه بر بلندي ساخته شده است ، شيوه ي صفه سازي در دوران كهن در فلات ايران متداول بودته و در دوره هاي بعد نيز بنا هاي مهم پرستشگاهي و برخي بنا هاي حكومتي روي صفه بنا شده اند.


قديمي ترين اشاره به آناهيتا را مي توان در نوشته ي ايزيدورخاراكسي، جغرافيانويس يوناني يافت كه در سال 37 ميلادي از كنگاور گذشته و از آن به نام كونكوبار ( Concobar ) ياد كرده است. او بوجود معبدي براي نيايش الهه ي آرتميس ( ايزد بانوي آناهيتا ) در اين شهر اشاره كرده است . در متون مربوط به دوره اسلامي هم ساخت معبد را به خسرو پرويز نسبت داده اند در اين متون از مسجد آدينه اي به نام مونس نيز باد شده كه خليفه عباسي آن را ساخته بود.ياقوت مولف معجم البلدان در قرن هفتم هجري هم از شهر كنگاور به نام كنكور ام برده است.ظاهراً قرار گيري در مسير ارتباطي مراكز مهم تمدن هاي كهن بين النهرين و پارس و حاصلخيزي دشت كنگاور عامل رونق كنگاور در دوران كهن بوده است.

گذشته از اين سياحان اروپايي كه در سده نوزده ميلادي از معبد ديدار كرده اند و از آن به معبد نيايش ايزدبانوي آناهيتا ياد كرده اند .پژوهشگراني چون هرتسفلد ، آندره گدار ، اشميت و آرتور پوپ آناهيتا را معبد سلوكي پارتي به سبك معماري يوناني اعلام كرده اند.

نخستين بار در فاصله ي سال هاي 1347 – 1354 خورشيدي يك هئيت ايراني به سرپرستي سيف ا... كام بخش فرد كاوش هاي باستان شناسي را در كنگاور آغاز كرد. در سال هاي بعدي ( 1377 ) نيز به طور متناوب كاوش هاي باستان شناسي در منطقه صورت گرفته است در اين كاوش ها در ميان قبور كه اغلب آن ها متعلق به دوران پارتيان است . سكه هاي مربوط به فرهاد اول ( اشك پنجم ) و ارد ( اشك سيزدهم ) و همچنين اشيا و ابزار معاش و زيور آلات كشف شده اند و در عين حال در اين مجموعه بيش از 200 علامت به عنوان علايم حجاري كشف شده كه باستان شناسان مربوط به دوره هاي هخامنشي ، آراميان و ساميان بين النهرين ، اشكاني و پهلوي ساساني مي دانند.

« وضعيت كالبدي بنا »
بناي آناهيتا چهار ضلعي مستطيل شكل و پهناوري آن به ابعاد 209 × 244 متر مربع است و هر ضلع ان ديواري به ضخامت 18.5 متر است كه روي آن رديفي از ستون هاي قطور قرار گرفته است . بلند ترين نقطه معبد 32 متر از سطح زمين ارتفاع دارد و اختلاف سطح بين دو نقطه ي منتهي اليه شمال غربي و جنوب غربي آن به 14 متر بالغ مي شود.پيكره ي ديواره هاي سكو وسيع معبد عمدتاً با لاشه سنگ و ملات گچ ساخته شده است. اما نماي بيروني آن ها با قطعات سنگي بزرگ پاكتراش چنان استادانه پرداخت شده كه به ملات نيازي نداشته و به صورت خشكه چين است.

در ضلع جنوبي بنا پلكان دو طرفه اي به درازاي 154 متر احداث شده كه هر 2 تا 5 پله ي آن در يك بلوك سنگي تراشيده شده اند و پله هاي عظيم صفه تخت جمشيد را تداعي مي كنند . تعداد سنگ هاي پله در پلكان شرقي 26 و در پلكان غربي 21 عدد است . اما با توجه به ارتفاع ديواره هاي معبد رد اين بخش كه تنها 8.20 متر از آن باقي مانده است به تعيين تعداد پله ها بيشتر از تعداد كنوني بوده است.




در بخش شمال شرقي آناهيتا نيز دو رديف موازي سنگ هاي تراشيده به كار رفته كهبر وجود يك فضاي ورودي به عرض 2 متر در اين بخش از بنا دلالت دارد.در مركز بنا صفه اي در راستاي شرقي و غربي ساخته شده است كه 94 متر درازا و 9.30 متر پهنا و بين 3 تا 5 متر ارتفاع دارد . اين صفه از لاشه سنگ هاي بزرگ كه حداقل يكي از سطوح آن صاف بوده است و نماي ان با ملات گچ پوشيده شده اما در برخي از سطوح پايين ديوار حتي نشاني از آن باقي نمانده است.روي ديوار هاي اين بنا به جز فاصله ي بين دو رشته ي پلكان جنوبي يك رديف ستون قرار گرفته كه كوتاه و قطورند فاصله ي ستون ها از محور تا محور 45 سانتي متر است . بلنداي هر ستون شامل پايه ، ساقه و سرستون معادل 3.54 متر و قطر هر يك از ساقه هاي ستون هاي استوانه اي شكل 144 و گيلويي زير پايه ي ستون 60 سانتي متر ارتفاع داشته و مجموعاً با بخش زيرين و زبزين به 475 متر مي رسيده است.



نسبت قطر ستون به ارتفاع آن 3 به 4 و قطر و تناسب ميان ارتفاع سر ستون و ايين آن 1 به 3 است. اين قاعده بر خلاف سنت و نسيت هاي ستون سازي يونان در دوران « آركائيك » و « كلاسيك » است.

سبك « دوريك » در معماري يونان عهد « آركائيك » كه نمونه بارز معماري و حجاري آن معبد « پوزنيدون » بوده و داراي ستون هايي كه ارتفاع آن ها 4 برابر قطرشان است در حاليكه ابعاد يك واحد ستون در معبد آناهيتا متشكل از پايه + سر + ميان ستون برابر 355 سانتي متر است و اين اندازه برابر فاصله بين دو ستون و ضمناً معادل دو برابر قطر پايه ستون است . بايد خاطر نشان كرد كه ستون هاي آپادانا در مقايسه با ستون هاي آناهيتا ، كالبدي كشيده تربلند تر دارند و به عناصر تزييني همچون گل و برگ و خطوطي براي تجسم احجام هنري و حيواني مزينند .



به طور كلي در معبد آناهيتا ستون بندي بنا به صورت رديفي و متوازي در جهار جنب محدوده ي خارجي بناست. در فضاي مياني ، صحن باز و بسيار بزرگ بر فراز سكويي محصور بين ستون ها و فضاي كوچك مستطيل شكلي در راستاي شرقي – غربي قرار دارد كه ان هم با مجموعه اي از رديف هاي ستون هاي كوتاه سنگي محصور مي شده و به اعتقاد بسياري از باستان شناسان فضاي اصلي معبد بوده است. همانطور كه اشاره شد ستون ها در اين معبد بر خلاف آپاداناهاي داريوش و پاسارگاد ساده و بدون تزيين ، كوتاه و قطورند و غير از يك رديف گيلويي ( بالشتك ) چوبي سقف ديگري را ( برخلاف آپادانا ) تحمل نمي كرده است . در عين حال ستون هاي ياد شده به مثابه ي نرده ها و حفاظ تزييني قابل بررسي و بذل توجه بسيارند.


نقشه معبد ایزد بانوی آناهیتا




به رغم ارزش مجموعه آناهيتا و محصر به فرد بودن آن ، متاسفانه بيشترين تخريب وارد بر بنا در دوران اخير از سوي مردمي صورت گرفته است كه از سر نا آگاهي ، بيش از بلاياي طبيعب و عوامل جوي ، در اين زمينه اثر گذار بوده اند ، هنوز سالخوردگاني در كنگاور هستند كه به ياد دارند سنگ هاي يكژارچه و سپيد رنگ آناهيتا و آن ها را در گوي محلي « گچكن » مي ناميده اند . حتي با اندكي جستجو در ميان واحد هاي مسكوني بافت قديم شهر مي توان نشانه هاي بسياري از سنگ هاي خوش تراش عظيم آناهيتا مدفون در بدنه ها و ديوار هاي ان ها يافت.

اين ميراث گرانقدر بنايي جاودانه واقه بر بلنداي صخره اي مرتفع و شكل گرفته در يك مكان مقدس به شمار آورد كه چون ديگر مكان هاي خاص و ويژه برگزاري ايين ايرانيان با حضور آب جاري در مرتفع ترين صفحات آن جذابيت و هيمنه اي كم نظير داشته است. با اين همه هنوز هم شامگاهان به وقت آرام گرفتن خورشيد در ويرانه هاي عظيم آناهيتا و در ميان ستون هاي ستبر بر جاي مانده در آن مي توان حضور روح اساطيري ايزد بانوي ايران باستان( آرتميس = آناهيتا = الهه آب ) را احساس كرد.



 

DDDIQ

مدیر ارشد
گنجینه معابد ایران

گنجینه معابد ایران


غارهای بان مسیتی
روستای تیس - چابهار - سیستان و بلوچستان

غارهای بان مسیتی به مجموعه غارهایی در پنج کیلومتری شمال باختری روستای تیس در دامنه کوه شهبازبند (در نزدیکی چابهار) گفته می‌شود.
یک غار طبیعی و دو غار مصنوعی در کنار هم قرار دارند. مجموعه این غارها را مردم محل به نام بان مسیتی می‌شناسند. غار اول طبیعی و به شکل نیم دایره‌است و با استفاده از روش تراشکاری درون غار و دهانهً آن توسعه پیدا کرده‌است. یک آرامگاه کوچک از گچ به صورت دوسطح افقی که بر روی یکدیگر قرار دارند و فاقد آثاری مانند سنگ‌نبشته، خط و لوحه در عمق یک متر از سطح غار دیده می‌شود که در گرد آن یک فضای کوچک وجود دارد.
از سطح غار تا آرامگاه به اندازه یک پله گودی دارد. مکعبی از سنگ و گچ بر فراز آرامگاه ساخته شده که زیر بنای یک گنبد کوچک است بدنه‌های پیرامون این مکعب را با گچ برنگ سفید در آورده‌اند در ورودی آرامگاه رو به دره تیس و به موازات دهانه ورودی غار واقع شده‌است. سطح آرامگاه در اندازه ۸/۰×۱/۳×۸/۱ متر است برروی دیواره‌های مکعب آرامگاه گچکاری و با جوهر قرمز و بنفش خطوط و علاماتی نقش گردیده که به مانند خط گجراتی و هندی هستند. طول و عرض غار ۱۸۰×۲۴۰ متر و ارتفاع آن نیز ۲۴۰ متر است. یک غار مصنوعی سوی راست غار طبیعی به فاصله هفت قدم قرار دارد که آثار تراش به خوبی در آن آشکار است.
دهانه آن هشتاد سانتیمتر ارتفاع دارد و سقف آن کوتاه است و اکنون به دلیل خرابی یک آدم متوسط به زحمت در آن به گونهٔ خمیده می‌تواند بایستد و در پایان مسدود است و احتمال دارد حفره‌ها یا روزنه‌های طبیعی یا مصنوعی در بخش انحنای خلفی کوه این غار را با غار سوم متصل کرده باشد یا به چاه‌های زیرزمینی که محلی برای دفن مردگان در معابد کهن است برساند و سکویی که از سنگ وگچ ساخته شده‌است دیده می‌شود که دهانه ورودی آن ۸۰ سانتیمتر و سقفی کوتاه دارد. به فاصله ۵۰ متر در سوی چپ غار اصلی، غار سوم که طول دهانه قوسی آن حدود ۲۰ متر است قرار دارد گویا این غارها جزو یک واحد تأسیساتی ساختمانی بوده و به منزله حجره‌ها و توقفگاههای معبد یا پرستشگاهی بوده و در سطح زمین تا ورود به دهانهٔ غار، پلکانی وجود داشته که آثار آن بر جای مانده است.
 

DDDIQ

مدیر ارشد
معبد هندوها -بندعباس

معبد هندوها -بندعباس


در حدود سال (1310 ه ق، 1895 میلادی) – (محمد حسنخان سعد الملک) که در بنادر حکومت داشت (دویست تومان) از هندوها تعارف گرفت اجازه ی بنیان معبد را به آنها داده و آنها در وسط باغی که قبل از موقع تدارک کرده بودند در شمال شرق شهر بنیان آن معبد گذاشته و استادان ماهر برای بنا از هندوستان آوردند و معبدی رفیع البناء را با اندک زمان به انجام رسانیدند – طول محوطه ی باغ تقریبا سیصد فیت و عرض آن حدود دویست فیت می شود و در منطقه ی غربی شهر منطقه ی بزرگی از باغات و نخیلات جهت وقف به معبد خریداری و محصول آن را صرف نگهداری امور معبد نمودند. بطوریکه مرحوم سدید السلطنه اشاره می کند طبقه ی بازرگان تبعه حکومت انگلیسی هند هم شامل حیدر آبادیها بودند که مسلمان و اغلب شیعه بودند و آثار آنها به صورت دکاکین بازار و مسجد و موقوفات مربوط به آنان هنوز در بندرعباس مانده است – هندوها تا اواخر دوره ی قاجار و آغاز دوره ی پهلوی اول بیشتر در بندرعباس ماندگار نشدند و همراه با بازگشت به کشور خود بتها و وسائل عبادی خود را به وطنشان برگرداندند. نگهداری باغ و ساختمان معبد و موقوفات آنرا بقول استاد گرامی جناب آقای احمد سایبانی در کتاب ارزشمند ((از بندر جرون تا بندرعباس)) به یکی از اهالی بومی سپردند که توضیحا" اضافه کنم این فرد که از معتمدین و تجار محلی مشهور بندرعباس بود در حقیقت مرحوم عبدالرضا جلالی بزرگ خاندان جلالی بندرعباس بودند که در اردیبهشت ماه 1358 دارفانی را وداع گفتند.

=====================

ویکی پدیاعکس های بیشتر در منبع

معبد هندوها که در شهر بندر عباس واقع شده، در سال ۱۳۱۰ هجری قمری، در زمان حکومت محمد حسن‌خان سعدالملک احداث شده‌است. اساس ساختمان این معبد عبارت است از یک اتاق چهارگوش میانی که بر روی آن گنبدی قرار گرفته‌است. سبک معماری این گنبد را مقرنس‌های پیرامونی آن نه تنها از دیگر گنبدهای موجود در سواحل خلیج فارس، بلکه از گنبدهای سراسر ایران متفاوت می‌سازد. طرح این بنا کاملاً از معماری معابد هندی متإثر است. این معبد از جمله نشانه‌های معدود تاریخی بندرعباس است که توجه هر تازه واردی را به خود جلب می‌کند و امروزه در کنار یکی از خیابان‌های اصلی شهر قرار گرفته‌است.[۱]


این معبد برای نیازهای هندوهای مقیم شهر بندرعباس که از سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴ هـ ‎/ ش سکونت داشته و به کارهای تجاری می‌پرداختند ساخته شد که یکی از نقطه‌های مهم ارتباط فرهنگی و هنری میان ایران و هند است. هندوها پیروان مکتب برهمنی (کسانی که به خدایان برهما، ویشنو و تسیوا معتقدند) هستند و این معبد بنابر تحقیقات به عمل آمده متعلق به خدایان ویشنو است. وی با بیان این که در هند اغلب معابد برهمنی، سنگی است خاطر نشان کرد: معبد هندوها در بندرعباس طبق موقعیت جغرافیایی در زمان ساخت از لاشه سنگ، ملات گل و ساروج، سنگ‌های مرجانی خاک و گچ‌های ضخیم ماده و گچ لویی استفاده شده‌است.
طرح این بنا کاملا از معماری معابد هندی متاثر است. این معبد از جمله نشانه‌های معدود تاریخی بندرعباس است که توجه هر تازه واردی را به خود جلب می‌کند.

ساختمان معبد
اساس ساختمان این معبد عبارت است از یک اتاق چهارگوش میانی که بر روی آن گنبدی قرار گرفته. سبک معماری این گنبد را مقرنس‌های پیرامون آن نه تنها از دیگر گنبدهای موجود در سواحل خلیج فارس، بلکه از گنبدهای سراسر ایران متفاوت می‌سازد.
ساختمان اتاق معبد و مهراب در قسمت شمال هند واقع شده و دور اتاق معبد نیز از طاقچه و قاب‌های کور ساخته شده‌است و دورتا دور اتاق معبد نیز ۴ راهرو وجود دارد که در گذشته زوار به دور آن زیارت می‌کردند. داخل راهروها حجره‌های کوچکی است که برای طلبه‌های مکتب برهمنی در نظر گرفته شده و داخل برخی از اتاق‌ها نقاشی‌های مذهبی دیده می‌شود که یکی از مهم‌ترین آنها خدای فلوت زن به نام کریشنا است.


چگونگی ساخت

بنابه گفته استاد باستان شناسی ایران، این معبر برای نیازهای هندوهای مقیم شهر بندرعباس که از سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴ هـ ‎/ ش سکونت داشته و به کارهای تجاری می‌پرداختند ساخته شد که یکی از نقطه‌های مهم ارتباط فرهنگی و هنری میان ایران و هند است. دکتر فخری دانشپورکه مدت ۶ سال است برروی این معبد به تحقیق می‌پردازد می‌گوید: هندوها پیروان مکتب برهمنی (کسانی که به خدایان برهما، ویشنو و تسیوا معتقدند) هستند و این معبد بنابر تحقیقات به عمل آمده متعلق به خدایان ویشنو است. وی با بیان این که در هند اغلب معابد برهمنی، سنگی است خاطرنشان کرد: معبد هندوها در بندرعباس طبق موقعیت جغرافیایی در زمان ساخت از لاشه سنگ، ملات گل و ساروج، سنگ‌های مرجانی خاک و گچ‌های ضخیم ماده و گچ لویی استفاده شده‌است.


معماری معبد هندوها

وی درباره معماری معبد هندوها گفت: ساختمان اتاق معبد و مهراب در قسمت شمال هند واقع شده و دور اتاق معبد نیز از طاقچه و قاب‌های کور ساخته شده‌است و دورتا دور اتاق معبد نیز ۴ راهرو وجود دارد که در گذشته زوار به دور آن زیارت می‌کردند.داخل راهروها حجره‌های کوچکی است که برای طلبه‌های مکتب برهمنی در نظر گرفته شده و داخل برخی از اتاق‌ها نقاشی‌های مذهبی دیده می‌شود که یکی از مهم ترین آنها خدای فلوت زن به نام کریشنا است. از داخل راهرو غربی راه پله‌های مارپیچی وجود دارد که به سمت بالا است و به بام معبد منتهی می‌شود که ساق معبد است و با جرزهای پس رونده که الهام از معماری ایرانی است تشکیل شده‌است که ۴ نورگیر در ۴ طرف این فضای چند ضلعی روی جرزها و جود دارد و گنبد عظیمی با لایه‌های ذوزنقه‌ای و تزئینات آیین هندویی دیده می‌شود. همچنین اطراف و در ۴ طرف گنبد حدود ۷۲ برجک مخصوص هندویی وجود دارد که در وسط گنبد میله بزرگی قرار گرفته که در حقیقت محور زمین و آسمان را نشان می‌دهد. وی تصریح کرد: در قسمت ضلع شرقی گنبد نیز تالار بزرگی وجود دارد که تالار اجتماعات بوده و در این تالار نقاشی‌های مختلفی به چشم می‌خورد که هر کدام از آن‌ها بیانگر فلسفه خاصی از اعتقادات مختلف مردم هند است. معبد هندوها ۱۱۶ سال پیش ساخته شد و یکی از نقطه‌های مهم ارتباط فرهنگی و هنری بین ایران و هند است که باید حفظ شود و متأسفانه به علت عدم توجه گذشتگان غالب نقاشی‌های آن از بین رفته و بنا هم به علت مصالح ساخت موجود و تغییرات آب و هوایی با وجود مرمت‌های پی در پی هنوز آثار ویرانی در آن به چشم می‌خورد.این معبد یکی از آثار منحصر به فردی است که از سوی پولدارهای شهری به نام شیکار پور در غرب هند ساخته شد و در سال ۱۳۴۴ هـ ‎/ ش که بندرعباس را ترک کردند، بت‌هایی که در معبد و در طاقچه محراب بود نیز با خود بردند و این بنا کم کم مخروبه شد تا این که از طریق سازمان میراث فرهنگی در چند نوبت تعمیر اساسی شد و هنوز نیاز به تعمیر دارد، البته به شرط آن که حالات اولیه بنا از بین نرود. معبد هندوها از تابستان سال ۱۳۸۴ تا کنون به بهانه مرمت تعطیل است.
درون معبد

از داخل راهرو غربی راه پله‌های مارپیچی وجود دارد که به سمت بالا است و به بام معبد منتهی می‌شود که ساق معبد است و با جرزهای پس رونده که الهام از معماری ایرانی است تشکیل شده‌است که ۴ نورگیر در ۴ طرف این فضای چند ضلعی روی جرزها و جود دارد و گنبد عظیمی با لایه‌های ذوزنقه‌ای و تزئینات آیین هندویی دیده می‌شود. همچنین اطراف و در ۴ طرف گنبد حدود ۷۲ برجک مخصوص هندویی وجود دارد که در وسط گنبد میله بزرگی قرار گرفته که در حقیقت محور زمین و آسمان را نشان می‌دهد. در قسمت ضلع شرقی گنبد نیز تالار بزرگی وجود دارد که تالار اجتماعات بوده و در این تالار نقاشی‌های مختلفی به چشم می‌خورد که هر کدام از آن‌ها بیانگر فلسفه خاصی از اعتقادات مختلف مردم هند است.گفتنی است، معبد هندوها ۱۱۶ سال پیش ساخته شد و یکی از نقطه‌های مهم ارتباط فرهنگی و هنری بین ایران و هند است که باید حفظ شود و متأسفانه به علت عدم توجه گذشتگان غالب نقاشی‌های آن از بین رفته و بنا هم به علت مصالح ساخت موجود و تغییرات آب و هوایی با وجود مرمت‌های پی در پی هنوز آثار ویرانی در آن به چشم می‌خورد.
آثار منحصر به فرد

این معبد یکی از آثار منحصر به فردی است که از سوی پولدارهای شهری به نام شیکار پور در غرب هند ساخته شد و در سال ۱۳۴۴ هـ ‎/ ش که بندرعباس را ترک کردند، بت‌هایی که در معبد و در طاقچه محراب بود نیز با خود بردند و این بنا کم‌کم مخروبه شد تا این که از طریق سازمان میراث فرهنگی در چند نوبت تعمیر اساسی شده‌است. هم اکنون عملیات مرمت این معبد به دلایل نامعلومی متوقف شده‌است.


هندی‌ها، در زمان قدیم تجار معتبری بوده‌اند در منطقه‌ی خلیج فارس و زمامداران منطقه سعی می‌کرده‌اند که آمد و شد این طایفه را تسهیل کنند. مثلا نیبور در سفرنامه‌اش نقل می‌کند که کریم خان زند قصد داشته یک کاروانسرا برای هندیان در شیراز بسازد و …

به این ترتیب عجیب نیست اگر بندر عباس معبد هندوها داشته باشد.

در تقویم میراث فرهنگی، پاییز و زمستان فصل «ترمیم» است و اگر قصد بازدید از مکان‌های تاریخی را دارید، این دو فصل بیشتر با داربست و اره و تیشه روبرو می‌شوید تا بنای تاریخی.

معبد هندوها هم تقریبا تعطیل بود و موزه‌ی داخل آن را هم جمع کرده بودند و مشغول سنگ کردن کف و ترمیم نقاشی‌هایش بودند.




ظاهرا بنای معبد مربوط می‌شود به سال 1310 قمری، یعنی سال‌های آخر پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار.

در جریان ترمیم، در یکی از اتاق‌های «اعتکاف» یک نقاشی از «کریشنا» (خدای فلوت‌نواز هندوها) پیدا کرده بودند.



جاهای دیگر معبد هم خیلی نقاشی‌های دیگر بود که نیاز به ترمیم اساسی داشتند.



اما جالب‌تر از همه گنبد ساختمان اصلی معبد بود. کلا 72 علمک در چهار سوی گنبد وجود داشت. تعداد این علمک‌ها و نحوه‌ی قرار گرفتن‌شان (ترکیب 1-3-5-7) قاعدتا باید معنایی در آیین هندو داشته باشد





......
 

DDDIQ

مدیر ارشد
معبد داش کسن یا معبد اژدها زنجان

معبد داش کسن یا معبد اژدها زنجان

بنایی صخره ای در زنجان، مشهور به معبد داش کسن. شکل گیری این معبد پس از مرگ ارغونشاه، با پشتکار الجای خاتون، خواهر سلطان محمد خدابنده آغاز شد، ولی به پایان نرسید. از نظر نقشه و نقوش تزئینی یکی از با ارزش ترین نمونه های معماری صخره ای در طول تاریخ معماری ایران به شمار می رود. در این معبد نقوشی از هنر چینی به کار رفته است. نقشهای اژدها به طول 5 متر و عرض 5/1 متردر زمره بزرگ ترین نقوش تزئینی این معبد است که در پیچ و خمهای شگفت انگیز خود رموز نهفته ای دارد. دیگر نقوش تزئینی این معبد، طاقچه های بسیار فاخری است که در ضلع شرقی و غربی معبد در کنار نقوش اژدها کنده شده اند. این طاقچه ها با مقرنسهای بسیار زیبایی شکل گرفته که یاد آور استادی هنرمندان سنگ تراش معبد در آن دوره است. همچنین نقوش اسلیمی که در نوع خود ماهرانه تراشیده شده اند با طرحهای بسیار متنوع بیانگر فعالیت هنرمندان مسلمان در پدید آوردن این معبد است. در ساخت این معبد، همواره پیروی از تقارن طولی مد نظر بوده و این تقارن در کلیه بخشهای معبد به چشم می خورد. معبد تاریخی داش کسن از سمت شمال به دشت سلطانیه و بنای تاریخی آرامگاه سلطان محمد خدابنده اشراف دارد. این معبد در کنار شهر قدیم سلطانیه با گنبد رفیع آن، آرامگاه چلبی اوغلو و آرامگاه ملاحسن کاشی، در مجموع محور فرهنگی تاریخی سلطانیه را تشکیل می دهد.




محراب معبد داش کسن یا معبد اژدها
راه رسیدن به معبد چندان مناسب نبوده و از روستای ویر به بعد کاملا خاکی و بدون تابلوی راهنما است. از حاشیه روستا تا معبد حدود 5 کیلومتر راه را باید طی نمود که بهتر است یکی از اهالی را به عنوان راهنما با خود همراه داشته باشید؛ تا برای یافتن محل معبد دچار مشکل نشوید. در کنار معبد یک کانکس کوچک وجود دارد که نگهبان معبد در آن زندگی می کند.



معبد باستانی "داش کسن" یا آنچنان که جهانگردان آن رامی شناسند: معبد اژدها؛ در حاشیه روستای "ویر" در حدود 15 کیلومتری شهر تاریخی سلطانیه واقع شده که به نقش دو اژدهای برجسته و چند محراب اسلامی در دو سمت خود و به قرینه یکدیگر مزین است. یکی از دلایل معروف بودن این معبد به دلیل وجود نقش های اژدهای آن است که نمونه های مشابه آن را آنوبانینی در جای دیگری از ایران مشاهده نکرده است. طبق نظر برخی باستان شناسان، قدمت این معبد به قبل از اسلام باز می گردد که در زمان ایلخانان نقوشی از جمله اژدها بر آن افزوده شده است.
اژدهای نقش شده در معبد داش کسن یا معبد اژدها؛ زنجان
در حال حاضر؛ چیز زیادی از این معبد باقی نمانده و تنها سنگ های بزرگ و پراکنده در گوشه کنار معبد دیده می شود. محدوده معبد اژدها مستطیلی و به ابعاد تقریبی 100 متر در 50 متر است که یک قسمت از آن به واسطه حفاری در تپه ایجاد شده است. معبد در دامنه تپه ای قرار داشته و مشرف به دشتهای وسیع و زیبایی است.



معبد داش کسن یا معبد اژدها؛ زنجان
مجموعه تاریخی داش کسن مرکب از ایوان ها، نقوش برجسته و محوطه های باستانی است که در جهات مختلف به ویژه نقش حجاری شده اژدها، منحصر به فرد و قابل توجه است. آثار به جای مانده در محل؛ این احتمال را قوت می بخشد که ایلخان مغول "ارغون" بیش از گرایش به دین اسلام، اقدام به ساخت معبدی نموده است. تاثیر و تاثر متقابل ایران و چین بر یکدیگر بیش از هر محل دیگری در این مکان مشهود است چنانچه تلفیق طرح های اسلیمی و نقش اژدها این موضوع را متذکر می شود.

منبع: تبیان زنجان
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا