از زندگی در خوابگاه یاد گرفتم...

[100af]

از اونجایی که خیلی از دوستان توی شهر خودشون دانشجو نیستن دیدم بد نیست همچین تاپیکی باشه .
( اینجا منظور از خوابگاه خونه ی دانشجوییه)

اما خودم:
از زندگی در خوابگاه یاد گرفتم :"از من زورگوتر هم هست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!"

 

[moein_13]

از اونجایی که خیلی از دوستان توی شهر خودشون دانشجو نیستن دیدم بد نیست همچین تاپیکی باشه .
( اینجا منظور از خوابگاه خونه ی دانشجوییه)

اما خودم:
از زندگی در خوابگاه یاد گرفتم :"از من زورگوتر هم هست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!"

همیشه دست بالا دست زیاده

 

[MManager]

یاد گرفتم که آدمها خیلی میتونن با هم فرق داشته باشن اما با هم زندگی کنن

 

[mina jojo]

فهمیدم خیلی باحالم

 

[ر.میرعماد]

فهمیدم خیلی باحالم

اشتباه فهمیدی خیلی لوس تشریف دارین.

 

[sh@di]

خوابگاه یعنی :
گاهی کنار اومدن با شرایطی که اصلا فکرشم نمیکنی
زندگی در کنار ادم هایی که ممکنه چیزی از فرهنگشون ندونی ( جالبه حدافل یه چیزی یاد میگیری )
ورود و خروج تحت کنترل !!
گاهی خوشی ، گاهی ناخوشی
....
در کل زندگی تو خوابگاه یا خونه دانشجویی به این وابسته است که ادم های اطراف شما چه طوری باشن

 

[sahar a]

خوابگاه یعنی زندان
بی اعصابی
بدبختی
گشنگی
بی خوابی
چی بگم دیگه؟

 

[!fateme]

زندگی تو خوابگاه یعنی:

یادگرفتن
عادت کردن به شرایط دشوار
خوشی های دوستانه
شناخت فرهنگها
شناخت ادمها
درک واقعیات
شناخت نیازهای خود
دلتنگی برای خانواده و شهرخودت
یادگیری آشپزیو خانه داری!
شناخت جزئیاتی از زندگی که قبلا بی اهمیت به نظر میومد
زندگی خوابگاهی یعنی بزرگ شدن

 

[mrp69]

از زندگی تو خوابگاه و بعد از اون تنها زندگی کردن تو یه خونه تو یه شهر غریب و دور یاد گرفتم که وقتی خودم میمونم و خودم.چجوری از پس تموم کارام بر بیام.فهمیدم وابستگی چقدر بده...

 

[مصطفی زنگی ابادی]

یاد گرفتم هیچ جایی خونه ی ادم نمیشه پس قدرش رو بدو ن که همیشه فردا دیره

 

[vahid2007]

من تو خوابگاه دانشجویی نبود ولی خدمت با چن نفر هم اتق بودم که همه با حال بودن و میتونم بگم بهترین دوارن برام بود 5 نفری سیگار پشت سیگار چای پشت چای
تا 5 صب بیدار بودیم و تا 1 بعد از ظهر خواب انقده خوب بود

 

[mina_1367]

از خوابگاه و خونه دانشجویی یاد گرفتم که :
1) خودتو اذیت نکن بی خیال بابا

2) بازم بی خیال ولش کن

3)آدما اصلا اونجوری که نشون میدن نیستن به هیچ وجه

4)عجب کیفی داره شب بیداری و تا ظهر خوابیدن بدون غر غر شنیدن

5)میشه سر سرپرست خوابگاه رو هم کلاه گذاشت اونم تا زانو

6)تجربه خوبی بود کلا .................

 

[boofalo]

ولی من چیزای جالبی یاد گرفتم
حکم
بی دل
11
بلوف
تخته
گل یا پوچ حرفه ای
pes 2010
....
...
..
.

 

[NYC]

زندگی تو خوابگاه یعنی پیدا کردن بهترین دوستا، یعنی رو پای خودت وایسادن، یعنی عشق و حال جوری که الانم که درسم تموم شده بازم موندم و بر نمیگردم خونمون.
​

 

[100af]

خوابگاه یعنی :
گاهی کنار اومدن با شرایطی که اصلا فکرشم نمیکنی
زندگی در کنار ادم هایی که ممکنه چیزی از فرهنگشون ندونی ( جالبه حدافل یه چیزی یاد میگیری )
ورود و خروج تحت کنترل !!
گاهی خوشی ، گاهی ناخوشی
....
در کل زندگی تو خوابگاه یا خونه دانشجویی به این وابسته است که ادم های اطراف شما چه طوری باشن

بله .فرمایشتون صحیح

 

[100af]

من تو خوابگاه دانشجویی نبود ولی خدمت با چن نفر هم اتق بودم که همه با حال بودن و میتونم بگم بهترین دوارن برام بود 5 نفری سیگار پشت سیگار چای پشت چای
تا 5 صب بیدار بودیم و تا 1 بعد از ظهر خواب انقده خوب بود

شما احیانا دیدی که کی این تاپیکو گذاشته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[adel_salehi2000]

از اونجایی که خیلی از دوستان توی شهر خودشون دانشجو نیستن دیدم بد نیست همچین تاپیکی باشه .
( اینجا منظور از خوابگاه خونه ی دانشجوییه)

اما خودم:
از زندگی در خوابگاه یاد گرفتم :"از من زورگوتر هم هست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!"

خیلی چیزا یاد گرفتم تعدادش زیاده.......................
خودشناسی

 

[100af]

خیلی چیزا یاد گرفتم تعدادش زیاده.......................
خودشناسی

بله

 

[nader azimi]

من هیچی یاد نگرفتم
چون تا به حال خوابگاه نموندم...

 

[100af]

من هیچی یاد نگرفتم
چون تا به حال خوابگاه نموندم...

همین که نموندی هم کلی تجربه اس!

 

[صبا68]

خوابگاه یعنی زندان
بی اعصابی
بدبختی
گشنگی
بی خوابی
چی بگم دیگه؟

دقیقا

 

[mina jojo]

اشتباه فهمیدی خیلی لوس تشریف دارین.

چایی نخورده پسر خاله شدیاا

 

[f.azar]

خوابگاه یعنی اینکه
تو می تونی منعطف بشی.
میتونی یه چیزو دوست نداشته باشی ولی به روی مبارک نیاری
یعنی خودت همه کاره خودت هستی و نازکش نداری.
خودت باید مراقب خودت باشی وگرنه هیچکی واست دل نمی سوزونه
تازه می فهمی مامی و بابی چقدر دوست دارن و اتاقت با کوچیکیش چقدر بزرگ و با رزشه.
دست ÷خت مامی چقده خوبه و بابی چقده واسه آسایش تو تلاش می کنه.
و.................

 

[starone312]

وای گفتید خوابگاه،یکی از بهترین دوران زندگی.حداقل یه آشپزی یاد گرفتیم.

 

[hadi manafi]

خوابگاه یعنی :
پاسور ، سیگار ، مشروب و ...

 

[bitai]

are khabghah yani goshnegi va khaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaab

 

[bitai]

man taze oomadam komakam konin lotfan

 

[khatriya]

یاد گرفتم .. دزد خوابگاه ممکنه دوست صمیمی تو باشه.. حتی اگه تو باورت نشه!

 

[starone312]

خوابگاه

خوابگاه

کیا دوست دارن دوران خوابگاه تکرار شه؟ولی کاش که تکرار شه

 

[khatriya]

من دوستدارم.. ولی با اونای که من میخوام...