شرکت آمریکایی مونسانتو به عنوان معروفترین و مهمترین شرکت سرمایهگذار در امر تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده)
معروفترین و مهمترین شرکت سرمایه گذار در امر تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده) که مادر بیوتکنولوژی کشاورزی محسوب میشود، شرکت مونسانتوی آمریکایی است که ید طولائی در زمینه تحقیقات و تولید سلاحهای کشتار جمعی داشته است. پیش از آن نیز بنیانگزاران مونسانتو به شغل انتقال سیاهپوستان از آفریقا به آمریکا و فروش بردگان اشتغال داشتهاند.
شرکت مونسانتو در سال 1901 توسط جان فرانسیس کوینی از اعضای گروه فراماسونری (اتاق فکر شیطان پرستی و ابزاری برای استفاده از نیروی فکری نخبگان در جهت کمک به صهیونیست ها) شوالیههای مالت پایه ریزی شد.
این شرکت در چارچوب پروژه مانهاتان که مسئول تولید اولین بمب اتم بود و در تشریک مساعی با دولت آمریکا که به بمباران هیروشیما و ناکازاکی انجامید (1945-1943) تحقیقات بر روی اورانیوم را انجام داد. بعلاوه شرکت مونسانتو تولید ماده شیمیایی«عامل نارنجی» با همکاری شرکت داو(که آن شرکت نیز اکنون در زمینه تجارت تراریخته(دستکاری ژنتیکی شدههای کشاورزی فعال است) را انجام داد و با اطلاع از کشنده و خطرناک بودن این ماده آن را در اختیار دولت آمریکا نهاد تا در سطح وسیع برای ازبین بردن برگهای جنگلهای ویتنام به منظور مشخص شدن مخفیگاههای ویتنامیها به کار رود. این ماده قویاً کشنده سبب مرگ نیم میلیون شهروند و ناقص الخلقه شدن نیم میلیون نوزاد ویتنامی و حتی شیمیایی شدن هزاران نظامی آمریکایی شد که اثر آن تاکنون بر آنها ادامه دارد.
تولید تجاری مواد خطرناک دیگری همچون ساخارین، PCBs ، آفت کش خطرناک DDT، آسپارتام(مسبب بیماریهایی مانند MS، مولد سرطان وحفرههای حجیم در مغز ، آلزایمر، پارکینسون و بیماریهای دیگر مطابق تحقیقات سازمان غذا و داروی آمریکا)، علفکش رانداپ یا گلایفوسیت (که بسیار قوی بوده و برای انسان عوارضی چون سرطان واختلالات رشد و نقص مادرزادی دارد) و مواد سمی دیگرکه هریک عوارضی داشته و مسبب مشکلاتی بودهاند نیز در پیشینه این شرکت میباشد.
آیا محصولات تراریخته مزیت و برتری دارند؟
محصولات تراریخته مزیت و برتری واقعی ندارند، این مطلب را هم متخصصان و هم کشاورزان بیان میدارند:
یک متخصص: از بذرهای تراریخته کار خاصی برنمیآید و بازده و عملکرد برتری ندارند آنها صرفا یا در برابر علفکشها مقاوم هستند یا حشره کشهای خاص خود را تولید میکنند که هردو مضر بوده و به طبیعت آسیب میرسانند.ضمن اینکه مبارزه با آفات و... دارای راههای جایگزین هستند. کشاورز نمونه برنج کار: ببینید؛ برای چه ما میخواهیم به ژن بذرها دست بزنیم؟ مثلاً میگویند مزیت بیشتری دارد؛ مثلاً میگویند درحالیکه ما بحران آب و غذا داریم، با استفاده از این بذرها میشود بیشتر تولید کرد. درصورتیکه بههیچوجه اینطور نیست! تولید با آن ارقام بذرهای دستکاری شدهای که آنها برای کشت پیشنهاد میکنند، اصلاً بالا نیست. میزان تولید آن در هکتار اصلاً پرمحصول نیست. حدود ۴ تن در یک هکتار است که نمیتواند جلوی واردات را بگیرد؛ و ما با این بذر دستکاری شده خودکفا نمیشویم .
واقعیت آن است که در بسیاری از کشورهای اروپایی تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده)ها ممنوع شدهاند زیرا که در کشورهای اروپایی عمدتا عقلانیت و علم گرایی بیشتر از آمریکای عریض و طویل و کاپیتالیست و سرمایه دار حاکم است، کشورهای مهمی چون فرانسه و آلمان و روسیه و 25 کشور دیگر قاره اروپا (بیشتر اعضای اتحادیه اروپا) و کشورهای دیگر از سراسر جهان از جمله ترکیه و عربستان کشت محصولات غذایی تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده) را در کشور خود ممنوع کردهاند.
علل مخالفت دانشمندان و محققان آزاده با تراریختهها از قرار زیر است:
1- دانش نا کافی بشر با وجود همه پیشرفتها، درباره عملکرد بیش از 98 درصد ژنوم انسان (و درصدهای بیشتر در اغلب موجودات زنده دیگر) و تعداد دقیق ژنهای بسیاری موجودات از جمله انسان! 2- دانش ناکافی بشر نسبت به شرایط خاص بیان ژنها (بیان ژن یعنی همان ساخت پروتئین از روی ژنها، ممکن است ژن وارد شده در گیاه یا دام، تحت شرایط خاص عملا به ژن دیگری مثلا ژن ایجاد پروتئین سرطانزا یا ژن ایجاد سم تبدیل شود و این مورد نیز هرگز در آزمایشگاهها بررسی نمیشود.)
3- دانش ناکافی بشر به تمامی صفات آدمی و حتی سایر موجودات (پروتئینها صفات موجودات زنده و ازجمله انسان را تعیین مینمایند و بشر هنوز تحقیقی اصلا درباره برخی صفات ژنتیکی انجام نداده است.)
4-عدم امکان بررسیهای کامل و همه جانبه اثرات ژن منتقل شده بدلیل زیاد بودن و طولانی مدت بودن و روی هم رفته گران بودن، آزمایشات اثبات بیخطر بودن برای محیط زیست و جانوران و انسان عملا امکان ندارد.
5-عدم بررسی کامل همه اثرات ژن منتقل شده، حتی وقتی یک ژن، تولید چند پروتئین را موجب میشود: پس از انتقال ژن در آزمایشگاه فقط وجود تقریبی همان نوکلئوتیدها و نهایتا یک پروتئین تولیدی و یک یا دو صفت مورد نظر را بررسی مینماییم درحالیکه که هریک ژن ممکن است چند صفت را کنترل نماید و موجب شود.
6- عدم بررسی کامل اثرات ژن منتقل شده در طول نسلهای انسانی: در بررسیهایی که پس از انتقال دادن ژن به موجود دیگر در سطح جهان انجام میگیرد فقط اثر انتقال ژن در یک نسل انسانی ممکن است بررسی شود (و بعضا اصلا انجام نمیشود و به 90 روز بررسی موشهای آزمایشگاهی اکتفا میشود) و آزمایشات چند نسلی انجام نمیشوند.
7-ایجاد پروتئینهای ناشناخته بیماری آور یا سرطان زا بر اثر شکسته شدن ژن و قرار گرفتن در وسط ژن دیگر: با روشهای مرسوم انتقال ژن معمولا مکان ژن وارد شده به موجود زنده مشخص میباشد یعنی معلوم است که این ژن وارد چه اندام یا سلول از موجود میشود اما از آنجا که ما هزاران کپی و نسخه از ژن را وارد گیاه میسازیم مشخص نیست که همه آن نسخههای ژنی دقیقا درکجای ژنهای آن اندام یا آن سلول خواهند نشست و ممکن است ژن شکسته شده و وسط یک ژن دیگر بنشیند.
8-روشی غیر طبیعی است: در مهندسی ژنتیک انتقال ژن بر دو نوع است: انتقال عمودی و انتقال افقی.
انتقال عمودی از راه تولید مثل صورت میگیرد اما انتقال افقی همان چیزیست که در تراریختهها رخ میدهد و امری را که در طبیعت تقریبا محال است انجام میدهند یعنی انتقال ژن از موجودی به موجود دیگر که ممکن است هیچ شباهتی هم به هم نداشته باشند مانند انتقال ژن از ملخ به اسب یا انتقال ژن از ماهی به فیل و....
9- فرصت ندادن به طبیعت برای بازسازی خود: اگر در طبیعت جهش یا انتقال ژنی صورت میگیرد، آن جهش و یا تغییر ژنتیکی در طی قرن
ها توسط سیستم پیچیده طبیعت گزینش و انتخاب طبیعی میشود و چنانچه نامطلوب باشد به صورت طبیعی حذف میشود. هنگامی که مهندسین ژنتیک به دفعات گیاهان را دستکاری ژنتیکی میکنند و گیاه تراریخته (دستکاری ژنتیکی شده) را وارد طبیعت مینمایند، کارخانه هستی و اکوسیستم دستخوش لطمات جبران ناپذیری خواهد شد. مانند کارخانهای که آنقدر کمیت تولید آن زیاد است که فرصتی برای کنترل کیفی و جداسازی محصولات معیوب وجود ندارد.
10-احتمال انتقال ناهنجاریهای ناشی از انتقال ژن، مانند آنچه در موارد فوق برشمردیم، به گیاهان هرز و گیاهان مزارع مجاور و پراکنده شدن آن در طبیعت (فرار ژن) و بوجود آوردن مخاطرات طبیعی وجود دارد. مثلا تولید هزاران گیاه مسموم و سرطان زا برای موجودات تغذیهکننده و برای انسان از نتایج آن خواهد بود. مقاومسازی به حشرات با انتقال ژن تولیدکننده سم حشره کش که ممکن است نوعی پروتئین باشد به گیاه همراه است و از آن پس مثلا در برگها یا سایر اندامهای گیاه سم حشره کش نیز تولید میشود.
11- مقاوم شدن باکتریها و میکروبها به آنتی بیوتیکها: یکی دیگر از مخاطرات مطرح در تولید گونههای تراریخته واجد ژنهای مقاومت به آنتی بیوتیک، احتمال انتقال این ژنها به باکتریها است که نمونهای از آن انتقال ژن مقاومت به آمپیسیلین در ذرت Bt شرکت «نوارتیس سید» بود. البته احتمال انتقال ژن به باکتری همیشه وجود دارد و با تولید گیاهان تراریخت دوز ژن مقاوم به آنتی بیوتیک را در طبیعت بالا میبریم که سبب مقاومت به آنتی بیوتیکها و ... میشود.
12-برخی روشهای انتقال ژن سرطان زا و خطرناک میباشند: استفاده از روشهای نادرست برای انتقال ژن از دلایل اثبات شده برخی سرطانهاست. مثلا انتقال ژن با استفاده از ویروس در انتقال آنزیم ADA که در کارایی سیستم ایمنی مؤثر است به ایجاد سرطان منتهی شده است.
13-امکان سوءاستفاده