امام سجاد(عليهالسلام) ميفرمايد:
اگر تمام اهل مشرق و مغرب از دنيا برود، هرگز از تنهايي وحشت نميكنم، هنگامي كه قرآن همراه من باشد.
امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد:
امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايد:
هر كس در حال جواني قرآن بخواند و با ايمان هم باشد، قرآن با گوشت و خونش بياميزد و خداي بلندمرتبه او را با فرشتگان پيغام برنده و نيك رفتارش رفيق كند و قرآن براي او در روز قيامت پرده و مانعي از آتش باشد... .
1-جوان بت شکن
حضرت ابراهيم(عليهالسلام) يكي از چهرههاي قرآن است كه مبارزات و مناظرههاي دوره های جوانی او در آخرين كتاب آسماني جلوههاي ويژهاي دارد. او با جرات، صراحت و صلابت، همراه منطق، استدلال و قدرت، انسانهاي زمان خود را به يكتاپرستي دعوت نموده و بتهاي بيفايده را با تبرش شكست و نابود كرد و تلي از چوب و سنگ به وجود آورد.
مردم از همديگر ميپرسيدند: «چه كسي چنين كاري را انجام داده است؟» عدهاي گفتند: «ما شنيدهايم جواني بتها را به زشتي ياد ميكند و به او ابراهيم ميگويند».
بتشكن جوان و قهرمان توحيد، با اتهام توهين به خدايان به دربار نمرود احضار ميشود و آن جا با شور جواني، با استدلالهاي محكم، نمرود را مقلوب ميسازد. اين مبارزه حضرت ابراهيم(عليهالسلام) با شرك و بتپرستي در جواني، براي همة جوانان الگوي مناسبي در برابر زشتيهاي جامعه ميباشد.
2-جوان صبور
حضرت اسماعيل(عليهالسلام) وقتي به حدّ رشد رسيد، پدر بزرگوارش به او گفت: «من در خواب ديدهام تو را سر ميبرم. نظرت در اين باره چيست؟»
اسماعيل جوان نيز جانانه و سربلند جواب داد: «اي پدر! آنچه خداوند متعال به تو امر كرده است، انجام بده؛ به خواست خداوند، من را از بردباران خواهي يافت».
اين فداكاري و جانبازي حضرت اسماعيل(عليهالسلام) هر ساله روز عيد قربان در خاطرهها و جانها زنده ميشود. آمادگي حضرت اسماعيل(عليهالسلام) در مذبح توحيد براي اجراي فرمان الهي، الگويي براي همة جوانان در تسليم و صبر است.
3-جوان پاک دامن
مردم از همديگر ميپرسيدند: «چه كسي چنين كاري را انجام داده است؟» عدهاي گفتند: «ما شنيدهايم جواني بتها را به زشتي ياد ميكند و به او ابراهيم ميگويند».
بتشكن جوان و قهرمان توحيد، با اتهام توهين به خدايان به دربار نمرود احضار ميشود و آن جا با شور جواني، با استدلالهاي محكم، نمرود را مقلوب ميسازد. اين مبارزه حضرت ابراهيم(عليهالسلام) با شرك و بتپرستي در جواني، براي همة جوانان الگوي مناسبي در برابر زشتيهاي جامعه ميباشد.
2-جوان صبور
حضرت اسماعيل(عليهالسلام) وقتي به حدّ رشد رسيد، پدر بزرگوارش به او گفت: «من در خواب ديدهام تو را سر ميبرم. نظرت در اين باره چيست؟»
اسماعيل جوان نيز جانانه و سربلند جواب داد: «اي پدر! آنچه خداوند متعال به تو امر كرده است، انجام بده؛ به خواست خداوند، من را از بردباران خواهي يافت».
اين فداكاري و جانبازي حضرت اسماعيل(عليهالسلام) هر ساله روز عيد قربان در خاطرهها و جانها زنده ميشود. آمادگي حضرت اسماعيل(عليهالسلام) در مذبح توحيد براي اجراي فرمان الهي، الگويي براي همة جوانان در تسليم و صبر است.
3-جوان پاک دامن
حضرت يوسف(عليهالسلام) كه برابر خواهشهاي نفساني زليخا حاضر به معصيت نشد، بيگناه به زندان افتاد. در زندان، با تعبير خواب دو جوان، سيماي نيكوكاري، علم، انديشه و فراست اين جوان پاكدامن بر ديگران آشكار شد. نفس ستيزي حضرت يوسف(عليهالسلام) در هنگام مهیا بودن شرایط گناه، الگويي براي همة جوانان ميباشد.
4-جوان غیور
4-جوان غیور
حضرت موسي(عليهالسلام) با تمام تدابير امنيتي و سختگيريهاي فرعون، پا به عرصه وجود گذاشت و دربار فرعون، محل رشد و نمو او شد. آن حضرت، در جواني به حمايت بنياسرائيل پرداخت؛ از اين رو مجبور شد براي حفظ جانش وطنش را ترك كند. او صحراي سينا را پشت سر گذاشت و با زحمات طاقتفرسا خود را به «مدين» شهر شعيب پيامبر رساند. غيرت اين جوان سبب شد به دختران شعيب كمك كند. او مانند ديگران، به جامعه خود بيتفاوت نبود.
5-جوان پند پذیر
فرزند لقمان، جواني است كه پاي سخنان پدر مينشيند. لقمان حكيم، آنقدر سخنانش مهم است كه خداوند متعال برخي از آنان را در قرآن كريم براي ما به يادگار نهاده است و يك سوره قرآن كريم نيز به نام او است. اما نكته مهم اين است كه فرزند جوانش مورد خطاب قرار گرفته و اين سخنان براي همة جوانان در همة ايام آموزنده است.
6-جوان مومن
در زمان دقيانوس، هفت جوان از خانوادههاي محترم به خداوند متعال ايمان آوردند. آنها براي حفظ ايمان و جان خود به ترك وطن مجبور شده و به غار پناه بردند. چون خسته بودند، همگي خوابيدند و اين استراحت، 309 سال به طول انجاميد. مبارزة اين جوانان با كفر و هجرت براي حفظ ايمان خود، الگويي براي همة جوانان است.
شایان ذكر است كه در قرآن كريم، درباره جوان و روحيه جوان تعبيرات «شابّ» «فتي »و «فتية» را به كار برده است كه معادل فارسي آن «جوانمردي» است؛ از اين رو اگر اصحاب كهف به لحاظ سن هم جوان نبودند؛ ولي از قلب جوان و روحية جوانمردي كه از حالات جوانان است بهرة كامل داشتند. نمونه تاريخي آن، عمرو بن حمق خزاعي است. وي در دوران جواني، به پيامبر آب آشاميدني داد. پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) بعد از آشاميدن آب در حق او چنين دعا كرد: «خدايا او را از جواني بهرهمند ساز!». در اثر اين دعا، او تا سن هشتاد سالگي روحية جواني داشت و در صحنههاي نبرد در ركاب اميرمؤمنان(عليهالسلام) مانند ساير جوانان ميدرخشيد.
به فريادم رس اي پير خرابات
به يك جرعه جوانم كن كه پيرم
5-جوان پند پذیر
فرزند لقمان، جواني است كه پاي سخنان پدر مينشيند. لقمان حكيم، آنقدر سخنانش مهم است كه خداوند متعال برخي از آنان را در قرآن كريم براي ما به يادگار نهاده است و يك سوره قرآن كريم نيز به نام او است. اما نكته مهم اين است كه فرزند جوانش مورد خطاب قرار گرفته و اين سخنان براي همة جوانان در همة ايام آموزنده است.
6-جوان مومن
در زمان دقيانوس، هفت جوان از خانوادههاي محترم به خداوند متعال ايمان آوردند. آنها براي حفظ ايمان و جان خود به ترك وطن مجبور شده و به غار پناه بردند. چون خسته بودند، همگي خوابيدند و اين استراحت، 309 سال به طول انجاميد. مبارزة اين جوانان با كفر و هجرت براي حفظ ايمان خود، الگويي براي همة جوانان است.
شایان ذكر است كه در قرآن كريم، درباره جوان و روحيه جوان تعبيرات «شابّ» «فتي »و «فتية» را به كار برده است كه معادل فارسي آن «جوانمردي» است؛ از اين رو اگر اصحاب كهف به لحاظ سن هم جوان نبودند؛ ولي از قلب جوان و روحية جوانمردي كه از حالات جوانان است بهرة كامل داشتند. نمونه تاريخي آن، عمرو بن حمق خزاعي است. وي در دوران جواني، به پيامبر آب آشاميدني داد. پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) بعد از آشاميدن آب در حق او چنين دعا كرد: «خدايا او را از جواني بهرهمند ساز!». در اثر اين دعا، او تا سن هشتاد سالگي روحية جواني داشت و در صحنههاي نبرد در ركاب اميرمؤمنان(عليهالسلام) مانند ساير جوانان ميدرخشيد.
به فريادم رس اي پير خرابات
به يك جرعه جوانم كن كه پيرم
آخرین ویرایش: