امام حسین (ع) وخرافات بعد از شهادت مظلومانه او ....

[salizadeniri]

آخه متاسفانه یا خوشبختانه غیر مسلمان کورکورانه به قضیه نگاه نمیکنه دلیل و منطق میخواد

فکر میکنم انها دیدگاه هایشان در این مساله باز تر از خیلی از مسلمانان است و ما بهتره نگران خودمون باشیم
به این لینک بروید و نظرات یکیشون رو بخونید
این قدر که این جور ادمها عاشقند ماها نیستیم
http://lovegod110.blogsky.com/1387/09/08/post-6/

 

[آبیدر751]

فکر میکنم انها دیدگاه هایشان در این مساله باز تر از خیلی از مسلمانان است و ما بهتره نگران خودمون باشیم
به این لینک بروید و نظرات یکیشون رو بخونید
این قدر که این جور ادمها عاشقند ماها نیستیم
http://lovegod110.blogsky.com/1387/09/08/post-6/

عزیزم منظور من تکذیب واقعه کربلا نیست منظورم خرافات در مورد واقعه کربلا و بعد از اون در میان عزیزان اهل تشیع است

 

[JavadMessi]

اول معلوم کنید منظور از خرافات چیست؟؟؟

 

[آبیدر751]

اول معلوم کنید منظور از خرافات چیست؟؟؟

پست های قبلی رو بخون

 

[JavadMessi]

پست های قبلی رو بخون

بله خوندم منظورم اینه شما چه ملاکهایی برای تشخیص خرافه دارید؟؟؟

 

[navidsaket]

این مورد رد شده

هر كس ك رد كرده غلط كرده چون با چشم خودم ديدم

 

[gole ziba]

تاریخ رو مطالعه کنید

 

[navidsaket]

هنوز کسی پیدا نشده جواب قانع کننده ای به من بده !!!!

آبيدر عزيز شما دنبال جواب نيستس اگه بودي تا الان گرفته بودي و قانع ميشدي!
حالا ك نگرفتي پس 100% دنبال كوبيدن اين مذهب هستي و نخواه ك جوابي بگيري

 

[Hossein -2002]

از همه عزیزان خواهش میکنم بدو ر از تعصب و باعقل و منطق قضاوت کنند .
در اینکه امام حسین ازصلاله پاک رسول اکرم و ازائمه اطهار (ع) است و برای همه مذاهب اسلامی قابل احترام است هیچ شکی نیست ولی خرافاتی که در این ماه محرم م بازگو میشه از قبیل اینکه اسبش چجوری بوده و یه درخت چنار ازش خون میچکد و....بسیاری حرفای خرافی دیگر بنظر شما برای یک غیر مسلمان در قرن21 قابل هضم است و موجب این نمیشه که در اصل واقعه کربلا و شهادت مظلومانه امام حسین ویارانش شک کنه ؟؟؟؟؟؟؟!!!!!

همه زندگیه ایرانیا تو خرافاته

 

[salizadeniri]

عزیزم منظور من تکذیب واقعه کربلا نیست منظورم خرافات در مورد واقعه کربلا و بعد از اون در میان عزیزان اهل تشیع است

انها مرز واقعیت و خرافه را تشخیص میدهند و اگر به اثارشان مراجعه کنید میبینید که خودشان اشاره میکنند که کجای مسائل به نظر ساخته و پرداخته ادمهاست
و کجای ماجرا واقعی است.
همان بخشهای واقعی برای تاثیر گذاشتن روی ادمها کافی است.
اکثر مردم ما بخاطر مطالعه نداشتن وقتی به یک خرافه میرسند کل ماجرا را زیر سوال میبرندو به همه چیز شک میکنند .
دلیل این شک و شبهه ها مطالعه نداشتن و بی اطلاعی است.
اگر اهل مطالعه باشیم نگران این نخواهیم بود که مبادا دیگران دروغ تحویلمان بدهند.چون خودمان میدانیم چه بخشهایی درستند و چه بخشهایی غلط.

درحالیکه غربیها این طور نیستند . برای تاریخ ارزش قائلند.

خلاصه بازم میگم بهتره نگران خودمان باشیم.

 

[Hossein -2002]

انها مرز واقعیت و خرافه را تشخیص میدهند و اگر به اثارشان مراجعه کنید میبینید که خودشان اشاره میکنند که کجای مسائل به نظر ساخته و پرداخته ادمهاست
و کجای ماجرا واقعی است.
همان بخشهای واقعی برای تاثیر گذاشتن روی ادمها کافی است.
اکثر مردم ما بخاطر مطالعه نداشتن وقتی به یک خرافه میرسند کل ماجرا را زیر سوال میبرندو به همه چیز شک میکنند .
دلیل این شک و شبهه ها مطالعه نداشتن و بی اطلاعی است.
اگر اهل مطالعه باشیم نگران این نخواهیم بود که مبادا دیگران دروغ تحویلمان بدهند.چون خودمان میدانیم چه بخشهایی درستند و چه بخشهایی غلط.

درحالیکه غربیها این طور نیستند . برای تاریخ ارزش قائلند.

خلاصه بازم میگم بهتره نگران خودمان باشیم.

تاریخ ما همش تحریف شده 

 

[abolfaZZzl]

اول معلوم کنید منظور از خرافات چیست؟؟؟

درسته اول بگید از خرافات چی میدونید؟آیا مرز بین خرافات وحوادث دیگه یا حوادث خارق العاده ای که با علم اتفاق میوفته رو میدونید؟
شما الان میگید "دنیای امروز که علم پیشرفت کردهو خرافات نمیتونه جایی در بین ما باز کنه" آیا تا الان این روایتو شنیدید که "علم 27 جزء(حرف) دارد که تا قبل ظهور فقط 2 جزء(حرف) اون باز میشه"آیا شنیدید؟
ببینید !همین روایت بما میگه که ما هنوز نمیتونیم به دلایل حادث شدن بعضی حوادث پی ببریم(بعضی که چی بگم؟به اندازه همون 25 حرف نمیتونیم به خیلی چیزا پی ببریم و حتی از وجود خیلی چیزها هم هنوز بیخبریم.)
از روی اعتقادات،چون مذهب شما تشیع نیست و به خیلی چیزایی که ما اعتقاد داریم شما ندارید بعیدمیدانم که متقاعد شوید بهمین دلیل وارد بحثهای مذهبیو اعتقادی نمیشویم.
به مذهبتون کار ندارم،آیا به معجزات پیامبران اعتقاد دارید؟از معجزه شق القمرپیامبر چیزی میدانید؟دیگه اونا رو که خرافات نمیدونید.دوتا شدن خورشید و... امکانپذیر هست ولی ما نه علمشو داریم نه توضیحشو.بذار بیاد اون 25 تا دیگه کشفو باز بشه اونوقته که میفهمیم امکانپذیره یا نه.

 

[sam 600020]

من نمیدونم قضیه این درخته و ... چیه ولی میگم ورود خرافه به واقعه بزرگی مثل عاشورا چه تفریط باشه چه افراط به این روز و حتی شیعه ها ضربه میزنه .
رواج چنتا خرافات میتونه یه وتو بده دست به اصطلاح روشنفکرهایی که چماقش کنن و بزنن سر ما
خرافات و تحریفات لازم نیست مثل همین درختا عینی باشن خیلی از مداحی هایی که الان صورت میگیره هم داره به نا کجا اباد میره و عاشورا رو از مسیر اصلیش منحرف میکنه .خیلی از مداحی های حال حاضر در شان امام معصوم و خانوادش نیست.
درسته گریه کردن بر مصیبت امام حسین توصیه شده ولی نباید بیان به هر قیمتی که شده اشک مردمو دربیارن .

اگه به واقعیت و عظمت این روز بپردازیم خیلی بیشتر از این مسائلی که عنوان میشه روی مردم تاثیر میذاره.

البته من نمیگم این مثالایی که زدین همه رد شده هستو و خرافات ، چون نه دیدمشون نه اطلاعی ازشون دارم ...
ولی میگم اگه واقعیت نباشه میتونه ما رو از مسیر اصلی وهدفمون دور کنه

 

[Maenad]

امام حسین (ع)...
بریم دنبال هدفشون نه این مسائل که خیلیاشون تخیلی شدن و باعث سو استفاده ی بعضیا برای منحرف کردن ما از اصل قیام میشن...
هرکی یه اعتقادی داره
من به شخصه قبول ندارم اگرم داشته باشم به کسی نمیگم چون باعث میشه انسان های عامی و سطحی به خاطر این مسائل به خودشون اجازه بدن به هدف والای ایشون توهین کنن...

 

[Maenad]

الان که معصوم تو دنیا نیست تکلیف دنیا چی میشه خدا هم ولش کرده به حال خودش ؟؟؟!!!!

شما از کجا میدونی معصوم در این دوره حضور ندارن؟
اعتقاد ندارید به خودتون مربوطه اما لطفا آگاهی و علمی در این قضیه ندارید اظهار فضل نکنید دوست عزیز...

 

[آبیدر751]

شما از کجا میدونی معصوم در این دوره حضور ندارن؟
اعتقاد ندارید به خودتون مربوطه اما لطفا آگاهی و علمی در این قضیه ندارید اظهار فضل نکنید دوست عزیز...

از نوری که تو سازمان ملل دور سرش چرخید بعد تکذیب کرد خودش -آبروی ایران تو دنیا رفت شما سراغ داری یکیشونو معرفی کن بریم خدمتش فیض ببریم

 

[آبیدر751]

درسته اول بگید از خرافات چی میدونید؟آیا مرز بین خرافات وحوادث دیگه یا حوادث خارق العاده ای که با علم اتفاق میوفته رو میدونید؟
شما الان میگید "دنیای امروز که علم پیشرفت کردهو خرافات نمیتونه جایی در بین ما باز کنه" آیا تا الان این روایتو شنیدید که "علم 27 جزء(حرف) دارد که تا قبل ظهور فقط 2 جزء(حرف) اون باز میشه"آیا شنیدید؟
ببینید !همین روایت بما میگه که ما هنوز نمیتونیم به دلایل حادث شدن بعضی حوادث پی ببریم(بعضی که چی بگم؟به اندازه همون 25 حرف نمیتونیم به خیلی چیزا پی ببریم و حتی از وجود خیلی چیزها هم هنوز بیخبریم.)
از روی اعتقادات،چون مذهب شما تشیع نیست و به خیلی چیزایی که ما اعتقاد داریم شما ندارید بعیدمیدانم که متقاعد شوید بهمین دلیل وارد بحثهای مذهبیو اعتقادی نمیشویم.
به مذهبتون کار ندارم،آیا به معجزات پیامبران اعتقاد دارید؟از معجزه شق القمرپیامبر چیزی میدانید؟دیگه اونا رو که خرافات نمیدونید.دوتا شدن خورشید و... امکانپذیر هست ولی ما نه علمشو داریم نه توضیحشو.بذار بیاد اون 25 تا دیگه کشفو باز بشه اونوقته که میفهمیم امکانپذیره یا نه.

چیزیکه عقل و منطق و علم قبولش نکنه خرافاته

 

[آبیدر751]

آبيدر عزيز شما دنبال جواب نيستس اگه بودي تا الان گرفته بودي و قانع ميشدي!
حالا ك نگرفتي پس 100% دنبال كوبيدن اين مذهب هستي و نخواه ك جوابي بگيري

عزیزم در مورد من اشتباه میفرمایید من حق دارم سئوال کنم حق دارم بدونم ولی جوابی منطقی و علمی میخوام پست اول عرض کردم بیایید بدون تعصب به مسئله جواب بدین ولی متاسفانه تعصب نمیزاره جواب قانع کننده ای بگیرم

 

[شهرام 59]

حالا از دید علمی به قضیه نگاه کنیم بنظرت یه غیر مسلمان که سواد علم فیزیک داشته باشه قبول میکنه بگیم دوتا خورشید به آسمان اومده یا 6ماه افق سرخ بوده ؟؟!!

دوست عزیز منم از خرافات متنفرم ولی اینم می دونم همه چیزو نمیشه با عقل ناقص انسان درک کرد
نمیشه گفت چون از لحاظ عقلی موضوعی غیر ممکنه پس حتما وجود نداره

 

[شهرام 59]

چون الان علم پیشرفت زیادی کرده گفتن این حرفها تا جنبه علمی نداشته باشه قبولش نمی کنن

علم تا کجا پیشرفت کرده؟ یعنی الان دیگه همه مشکلات و مسایل جهانو میشه از لحاظ علمی توضیح داد؟
ببین رفیق اونایی هم که قبول نمی کنن همشون به خاطر علم نیست به خاطر دشمنی با اسلام هست

 

[babi charlton]

به نظر خودتون همه ی انها خرافات نیست ، ؟ ابتدا مسائل طبیعی ، مثل خورشید و زمین و ... را به این موضوع مربوط کنیم ؟
به نظر شما خورشید به خاطر بریده شدن سر حسین دو تا میشه ، یا اسمان ؟

به نظر شما دلیل اینکه وقتی حضرت موسی وقتی عساشو میزنه به آب دریا ،دریا شکافته میشه چیه؟آیا از قانون طبیعت تبعیت میکرده؟
اینم مثل اون
انسان هنز با این همه ادعا که علم پیشرفت کرده ذره ای از هستیرو نشناخته. شما از کدوم علیم حرف میزنید.تازه داریم میریم به کهکشان بغلی ببینیم چه خبره. کدوم علمو میگی شما؟

 

[navidsaket]

عزیزم در مورد من اشتباه میفرمایید من حق دارم سئوال کنم حق دارم بدونم ولی جوابی منطقی و علمی میخوام پست اول عرض کردم بیایید بدون تعصب به مسئله جواب بدین ولی متاسفانه تعصب نمیزاره جواب قانع کننده ای بگیرم

من واقعا با حرفاي شهرام موافقم
چرا همش ميخواي بگي ك همه چيز با عقل انسان قابل حله؟
چرا يه سري از مريضي ها يه هو خوب ميشه؟
از لحاظ پزشكي هم دليلي نداره؟
حالا از لحاظ علم فيزيك بهم جواب بده!
جوابگو هستي؟
نيستي چون هنوز هيچ جوابي براش پيدا نشده!
پس اون آدم ها هم از نظر شما خوب نشدن ديگه؟
چون علم فيزيك جوابگوي اون نيست!

 

[شهرام 59]

به نظر شما دلیل اینکه وقتی حضرت موسی وقتی عساشو میزنه به آب دریا ،دریا شکافته میشه چیه؟آیا از قانون طبیعت تبعیت میکرده؟
اینم مثل اون
انسان هنز با این همه ادعا که علم پیشرفت کرده ذره ای از هستیرو نشناخته. شما از کدوم علیم حرف میزنید.تازه داریم میریم به کهکشان بغلی ببینیم چه خبره. کدوم علمو میگی شما؟

اخه می دونی چیه
خود خارجی ها و اروپایی ها هم می گن خرافاتی نیستیم قبول دارن یه سری حقایق دلیل علمی ندارن ولی وجود دارن نمیشه اونا رو از لحاظ علمی توجیه کرد ولی وجود دارن

واسه تایید حرفام خوبه صبح ها سریال قدیمی عامل ناشناخته که تقریبا ساعت 9:30 از شبکه 3 پخش میشه رو نگاه کنید.
تو این سریال که برگرفته از واقعیت های اتفاق افتادست یه سری اتفاقات بررسی میشه و یه تیم تحقیقاتی که وجد داره علت علمیشو پیدا کنه اکثر مواقع نمی تونه دلیل علمی واسه اتفقاتی که سر تاسر جهان می اوفته پیدا کنه به همین خاطر بهشون میگه عامل ناشناخته.


دوستان اینا رو نگفتم که بگم ه چی اتفاق افتاد چشم و گوش بسته قبول کنید منم خودم به خرافات اعتقادندارم ولی وقتی با موضوعی برخورد می کنید که با عقل سازگار نمیاد قبل از اینکه سریع در موردش قضاوت کنید تحقیق کنید و بعد نظر بدید ممنون.

 

[abolfaZZzl]

امیدوارم استارتر آقا آبیدار قانع شده باشه.
از همه بچها مخصوصا داش شهرام گل بابت توضیحات ممنون.

 

[آبیدر751]

امیدوارم استارتر آقا آبیدار قانع شده باشه.
از همه بچها مخصوصا داش شهرام گل بابت توضیحات ممنون.

از همه عزیزان تشکر میکنم همتون گلید ممنون

 

[شاهزاده ایران]

یعنی داستانهای که درباره اسب ایشون وگریه کردن درخت خرافات نیس؟اخه کی تو چادر ایشون بوده که حرفاشو با خواهرش شنیده؟بس کنیددیگه.حسین را چماق کردند که بر سر ما بکوبند حسین به این چیزا نیازی نداره.خیلی دوسش دارین راهشو ادامه بدین.

 

[JavadMessi]

یعنی داستانهای که درباره اسب ایشون وگریه کردن درخت خرافات نیس؟اخه کی تو چادر ایشون بوده که حرفاشو با خواهرش شنیده؟بس کنیددیگه.حسین را چماق کردند که بر سر ما بکوبند حسین به این چیزا نیازی نداره.خیلی دوسش دارین راهشو ادامه بدین.

هنوز دوستان معنای دقیقی از خرافات ارائه ندادند!!!

 

[شاهزاده ایران]

هنوز دوستان معنای دقیقی از خرافات ارائه ندادند!!!

مصداقخرافه:

گریه کردن درخت
داستانهای در باره اسب حضرت حسین

البته اینا رو فقط اونای که میخوان سرشون زیر برف نباشه قبول میکن وگرنه.........................

تعریف:عقاید وتفکراتی است که عقل وتفکر انسان حتی بدون توجه به دین ومسلک اونو رد میکنه.

 

[V A H ! D]

مصداقخرافه:

گریه کردن درخت
داستانهای در باره اسب حضرت حسین

البته اینا رو فقط اونای که میخوان سرشون زیر برف نباشه قبول میکن وگرنه.........................

تعریف:عقاید وتفکراتی است که عقل وتفکر انسان حتی بدون توجه به دین ومسلک اونو رد میکنه.

آنگاه كه امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه، در خون خود غوطه ور بود ...

اسب وى آمد دور بدن غرقه به خون و مجروح امام مى‏گشت و پیشانى خود را به خون مقدسش آغشته مى‏كرد.

(1) عمر سعد كه این حالت را از آن حیوان مشاهده كرد دستور داد: او را بگیرند كه از بهترین اسبهاى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) است، سواران اطراف اسب را محاصره كردند تا آن را دستگیر نمایند ولى اسب بر آنان تاخت و با پاهاى خود چهل نفر پیاده و ده نفر سواره نظام را به درك فرستاد.

پس از مشاهده این امر مجدداً عمر سعد دستور داد آنرا آزاد بگذارید تا ببینم چه مى‏كند، همین كه آن را آزاد گذاشتند نزدیك بدن به خون غلطیده امام (علیه السلام) آمد و پیوسته یال و كاكل خود را بخون شریفش مى‏مالید و آن را مى‏بوئید و با صداى بلند شیهه مى‏كشید.(2)

از امام محمد باقر(علیه السلام) روایت شده است: اسب امام در آن حال مى‏گفت: الظلیمه، الظلیمه، من أمه قتلت ابن بنت نبیها. پس از آنكه سر و گردن خود را بخون آغشته كرد، صیحه كنان و شیهه زنان به سوى خیمه‏ها آمد تا خبر شهادت صاحب خود را به زن و فرزندان امام (علیه السلام) برساند.(3)

همین كه زنان حرم نگاهشان به اسب بى صاحب افتاد و دیدند كه با شرمندگى و سرافكندگى، و با زین كج و واژگون بسوى خیمه‏ها می آمد، با موى پریشان و روى گشوده مویه كنان و بر سر و سینه زنان از خیام حرم بیرون دویدند و به سوى قتلگاه روى آوردند(4)
خرجن من الخدور، ناشات الشعور، على الخدود لا طمات، و للوجوه سافرات، و بالعویل داعیات، و بعد العز مذللات، والى مصرع الحسین، مبادرات.

ام كلثوم شیوه كنان ناله مى‏زد و مى‏گفت: وا محمدآه، وا ابتآه، وا سیداه، وا جعفرآه، وا حمزتآه، هذا حسین بالعمر صریح بكربلاء... این حسین است كه در آفتاب سوزان روى زمین افتاده است.(5)

زینب (علیها السلام) فریاد مى‏كشید و مى‏گفت:وا اخاه! وا سیداه! و اهل بیتاه، لیت السماء أطبقت على الأرض، و لیت الجبال تدكدكت على السهل...(6)

اى برادر من! اى پیشواى من! ای كاش طاق آسمان به زمین فرود مى‏آمد، ای كاش كوهها سیل صفت برسینه دشتها و بیابانها فرو مى‏ریخت، این سخن می گفت و بسوى امام حسین(علیه السلام) مى‏آمد.

وقتى كه نزدیك رسید دید عمر سعد با گروهى از یارانش كنار امام (علیه السلام) ایستاده‏اند و گروه دیگرى عزیز دلش را هدف تیر و دستخوش شمشیر قرار داده‏اند زینب خطاب به عمر سعد كرد و گفت: أیقتل ابو عبدالله و أنت تنظر الیه؟ اى پسر سعد برادرم را مى‏كشند و تو ایستاده و نگاه میكنى؟! عمر سعد دلش بحال زینب (علیها السلام) سوخت و اشكش جارى شد، در عین حال روى از وى برتافت و چیزى نگفت.(7)

و چون حضرت زینب (علیهاالسلام) دید كه عمر سعد اعتنا نكرد صدایش را بلند كرد و گفت: و یحكم أما فیكم مسلم واى بر شما! آیا در تمام شما مردم یك نفر مسلمان نیست؟ باز هم كسى به زینب(علیهاالسلام) جواب نداد.

(8)
آنگاه كه اضطراب بیش از حد زینب را مشاهده كرد. دستور داد: بى درنگ وارد گودال قتلگاه بشوید و كارش را بسازید، انزلواله و اریحوه. از میان همه، شمر پیشى گرفت و پس از ورود به گودى نخست لگدى بر وى زد، آنگاه روى سینه‏اش نشست با یك دست محاسن شریفش را گرفت و با دست دیگر دروازه ضربه شمشیر بر بدنش وارد ساخت‏(9) و در پایان سرش را از بدن جدا كرد. (لعنت خدا بر قوم ستمگر).

.
.
.

منابع و مأخذ

پی نوشت ها:
1- امالى صدوق مجلس 30 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 37 و تظللم الزهراء ص 128.
2- تظللم الزهراء ص 129.
3- مقتل خوارزمى ج 2 ص 37.
4- زیارت ناحیه مقدسه.
5- مقتل خوارزمى ج 2 ص 27.
6- لهوف ص 73.
7- كامل ابن اثیر ج 4 ص 32.
8- ارشاد مرحوم مفید.
9- مقتل العوالم ص 100 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 73.

 

[شاهزاده ایران]

آنگاه كه امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه، در خون خود غوطه ور بود ...

اسب وى آمد دور بدن غرقه به خون و مجروح امام مى‏گشت و پیشانى خود را به خون مقدسش آغشته مى‏كرد.

(1) عمر سعد كه این حالت را از آن حیوان مشاهده كرد دستور داد: او را بگیرند كه از بهترین اسبهاى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) است، سواران اطراف اسب را محاصره كردند تا آن را دستگیر نمایند ولى اسب بر آنان تاخت و با پاهاى خود چهل نفر پیاده و ده نفر سواره نظام را به درك فرستاد.

پس از مشاهده این امر مجدداً عمر سعد دستور داد آنرا آزاد بگذارید تا ببینم چه مى‏كند، همین كه آن را آزاد گذاشتند نزدیك بدن به خون غلطیده امام (علیه السلام) آمد و پیوسته یال و كاكل خود را بخون شریفش مى‏مالید و آن را مى‏بوئید و با صداى بلند شیهه مى‏كشید.(2)

از امام محمد باقر(علیه السلام) روایت شده است: اسب امام در آن حال مى‏گفت: الظلیمه، الظلیمه، من أمه قتلت ابن بنت نبیها. پس از آنكه سر و گردن خود را بخون آغشته كرد، صیحه كنان و شیهه زنان به سوى خیمه‏ها آمد تا خبر شهادت صاحب خود را به زن و فرزندان امام (علیه السلام) برساند.(3)

همین كه زنان حرم نگاهشان به اسب بى صاحب افتاد و دیدند كه با شرمندگى و سرافكندگى، و با زین كج و واژگون بسوى خیمه‏ها می آمد، با موى پریشان و روى گشوده مویه كنان و بر سر و سینه زنان از خیام حرم بیرون دویدند و به سوى قتلگاه روى آوردند(4)
خرجن من الخدور، ناشات الشعور، على الخدود لا طمات، و للوجوه سافرات، و بالعویل داعیات، و بعد العز مذللات، والى مصرع الحسین، مبادرات.

ام كلثوم شیوه كنان ناله مى‏زد و مى‏گفت: وا محمدآه، وا ابتآه، وا سیداه، وا جعفرآه، وا حمزتآه، هذا حسین بالعمر صریح بكربلاء... این حسین است كه در آفتاب سوزان روى زمین افتاده است.(5)

زینب (علیها السلام) فریاد مى‏كشید و مى‏گفت:وا اخاه! وا سیداه! و اهل بیتاه، لیت السماء أطبقت على الأرض، و لیت الجبال تدكدكت على السهل...(6)

اى برادر من! اى پیشواى من! ای كاش طاق آسمان به زمین فرود مى‏آمد، ای كاش كوهها سیل صفت برسینه دشتها و بیابانها فرو مى‏ریخت، این سخن می گفت و بسوى امام حسین(علیه السلام) مى‏آمد.

وقتى كه نزدیك رسید دید عمر سعد با گروهى از یارانش كنار امام (علیه السلام) ایستاده‏اند و گروه دیگرى عزیز دلش را هدف تیر و دستخوش شمشیر قرار داده‏اند زینب خطاب به عمر سعد كرد و گفت: أیقتل ابو عبدالله و أنت تنظر الیه؟ اى پسر سعد برادرم را مى‏كشند و تو ایستاده و نگاه میكنى؟! عمر سعد دلش بحال زینب (علیها السلام) سوخت و اشكش جارى شد، در عین حال روى از وى برتافت و چیزى نگفت.(7)

و چون حضرت زینب (علیهاالسلام) دید كه عمر سعد اعتنا نكرد صدایش را بلند كرد و گفت: و یحكم أما فیكم مسلم واى بر شما! آیا در تمام شما مردم یك نفر مسلمان نیست؟ باز هم كسى به زینب(علیهاالسلام) جواب نداد.

(8)
آنگاه كه اضطراب بیش از حد زینب را مشاهده كرد. دستور داد: بى درنگ وارد گودال قتلگاه بشوید و كارش را بسازید، انزلواله و اریحوه. از میان همه، شمر پیشى گرفت و پس از ورود به گودى نخست لگدى بر وى زد، آنگاه روى سینه‏اش نشست با یك دست محاسن شریفش را گرفت و با دست دیگر دروازه ضربه شمشیر بر بدنش وارد ساخت‏(9) و در پایان سرش را از بدن جدا كرد. (لعنت خدا بر قوم ستمگر).

.
.
.

منابع و مأخذ

پی نوشت ها:
1- امالى صدوق مجلس 30 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 37 و تظللم الزهراء ص 128.
2- تظللم الزهراء ص 129.
3- مقتل خوارزمى ج 2 ص 37.
4- زیارت ناحیه مقدسه.
5- مقتل خوارزمى ج 2 ص 27.
6- لهوف ص 73.
7- كامل ابن اثیر ج 4 ص 32.
8- ارشاد مرحوم مفید.
9- مقتل العوالم ص 100 و مقتل خوارزمى ج 2 ص 73.

یه داستانه فقط چند وقت تاریخشو به عقب برگردوندن.میخواید تا من هم بنویسم.