انگار وقت رفتن رسیده !

parmiss_archi

عضو جدید
جایی که آدمها بفهمند از خودشان ،
رابطه شان و دیگران چه میخواهند !
جایی که واژه ها معنای درست تری داشته باشد
خیلی قشنگ بود . ممنون از دعوتت
 

atefeh_72

عضو جدید
عالی بووووود.مرسی
اگه جز بهشت جایی رو پیدا کردید به منم بگید که بیام
 

sed ali

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
توی این رویات شادی نبود!!
من حس نکردم
همش سراب دیدم !!
نمیدونم نظر من اینطوره !!
احساس میکنم فقط به خاطر حسرت این دنیا ساخته شده (دنیای تو شعر )
 

Green stone

عضو جدید
خيلى جالب بود

هشدار! تنها به عزم نياز اگر به معبد درون شويد، هرگز هيچ نيابيد.((جبران خليل جبران))
 

wwwparvane

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمره الف بهت میدم بابت
این شعر خیلی خیلی قشنگت.
منم یه دنیا دنیا دلم گرفته...
:(
 

عشق کامپیوتر

اخراجی موقت
متوجه چی؟
غیرمهندس خان؟
چون مهندس نیستی
همه رو گول زدی؟
چون قصدت رفتن نبود اسم شعرت بود

ککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک
یک کلاه بسی بزرگ سرمان رفت:biggrin:
بریم پیش پیر جو شکایت:)
 

sara.ceramic

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی، زیبا بود. منو یاد این شعر انداخت:

دلتنگ سرزمینی هستم که وجود ندارد
زیرا از خواستن هرآنچه که وجود دارد خسته‌ام دیگر
ماه با کلام نقره‌ای‌اش
قصه‌ی سرزمینی را می‌گوید که وجود ندارد
سرزمینی که در آنجا
همه‌ی آرزوهایمان برآورده می‌شود
سرزمینی که در آنجا همه‌ی زنجیرهایمان پاره می‌شود
سرزمینی که در آنجا
پیشانی افروخته‌مان در شبنم ماه خنک می‌شود
زندگی من سرابی بیش نبود
اما اکنون راهم را یافته‌ام
راه رسیدن به سرزمینی که وجود ندارد
در سرزمینی که وجود ندارد
دلداده‌ام تاجی درخشان بر سر دارد
دلداده‌ام چه کسی است ؟
ستاره‌ها سوسوزنان پاسخ می‌دهند: شب تار
دلداده‌ام کیست ؟
نامش چیست ؟
سقف آسمان بالا و بالاتر می‌رود
کودکی در مه بی‌انتها غرق می‌شود
و جوابم را نمی‌داند
فرزند آدمی اما تشنه‌ی دانایی است
بازوانش را فراتر از آسمان‌ها دراز می‌کند
جوابی می‌آید:
من آنم که دوستش داری
و همیشه دوستش خواهی داشت ...

"ادیت سودرگران"
 

*zahedan

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون از دعوتت جالب بود ....
:gol:
حرفهاي ما هنوز ناتمام
تا نگاه مي کني وقت رفتن است
مي گويند رسم زندگي چنين است
مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند



دستي تکان بده حالا که ميروي
دلتنگ مي شوم تنها که ميروي
پيشانيت اگر خط خوردگي نداشت
مي خواندمش که تو... تو با که ميروي
نفرين نمي کنم شايد ببينمت
دنيا به کام تو هر جا که ميروي
يک لحظه صبر کن شايد نديدمت
دستي تکان بده حالا که ميروي
:cry:
 

سعید دهقانی

عضو جدید
نیش ونوش"کس بهره از آن تازه بر و دوش ندارد....کاین شاخه گل,طاقت آغوش ندارد....از عشق نرنجم و گر مایه رنج است ....با نیش بسازیم، اگر نوش ندارد>>>از رهی معیری<<< تشکر دیدم شعرت قشنگه گفتم منم همراهیت کنم;)
 
آخرین ویرایش:

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
انگار وقت رفتن رسیده !
باید بروم ...
به یک جای بهتر
باید جای بهتری باشد !
جایی سبز تر از زردیِ اینجا ....
جایی گرمتر از سردیِ اینجا ....
جایی که آدمها بفهمند از خودشان ،
رابطه شان و دیگران چه میخواهند !
جایی که واژه ها معنای درست تری داشته باشد !
دوستت دارم ها ....
همیشه با تو هستم ها ...
دلتنگت هستم ها ...
جایی پر از واژه های حقیقی !
یقینا باید جایی باشد ، آنجا که دخترکان و زنان زیبای شهر
به جای دست فروشی و دست مالی
دست در دست عاشقشان
قهقهه سر دهند از شادی ...
بی دلهره ی فردای ِتنهایی !
باید جای دیگری باشد ...
که نغمه ها سر دهیم از آزادی ....
بی واهمه ی انفرادی !
آنجا که سر بالا نکنی برای دیدن کسی !
و سربزیر نیفکنی از دستان خالی !
جایی که هیچ خالی نباشد ....
نه دستی ، نه جیبی ، نه فکری ! ، نه خانه ایی ،
نه قلبی !
باید بروم .....!

بسیار عالی بود مرسی
 
بالا