بررسي تاثير حاصل از کاشت گونه هاي مختلف سوزني برگ و پهن برگ روي تنوع زيستي پوشش گياهي داراي اهميت بسزايي است، چرا که ما را در انتخاب نوع گونه و يا دخالت هاي مناسب عمليات پرورشي در عرصه هاي جنگلکاري ياري مي دهد. طرح تحقيقاتي سازگاري سوزني برگان غيربومي در قالب آماري بلوک هاي کامل تصادفي، در 3 تکرار و با 8 تيمار در کرت هايي به ابعاد 20 در 20 متر و از سال 1373 اجرا شده است. تيمارهاي مورد بررسي در اين تحقيق شامل گونه هاي مختلف سوزني برگ مورد استفاده در طرح تحقيقاتي به همراه جنگلکاري افرا، در اطراف عرصه اجراي طرح و مناطق فاقد پوشش درختي است. براي تعيين خصوصيات فيزيکي و شيميايي خاک جداي از حفر يک پروفيل، در هر يک از تيمارهاي مورد بررسي 3 نمونه از افق سطحي (0-10 سانتي متر) و در مجموع 24 نمونه خاک تهيه گرديد. ميانگين هر يک از خصوصيات فيزيکي و شيميايي نمونه هاي خاک در پلات هاي مورد ارزيابي همچون ساير خصوصيات کمي و کيفي تيمارهاي مختلف کاشته شده و در عرصه فوق الذکر در قالب بلوک هاي کامل تصادفي مورد آزمون آماري قرار گرفته است. تنوع پوشش گياهي با استفاده از شاخص هاي سيمپسون، N2 هيل، شانون - وينر و مک آرتور تعيين گرديد. هم چنين به منظور تعيين غناي پوشش گياهي از شاخص مارکالف و منهينيک استفاده شد. در مرحله بعد به منظور شناخت ارتباط بين تنوع زيستي گونه هاي علفي و بوته اي کف عرصه با مجموعه اي از متغيرهاي کمي و کيفي تيمارهاي مختلف مورد بررسي و خصوصيات فيزيکي و شيميايي خاک در سطح عرصه هاي فوق الذکر، از روش تجزيه و تحليل مولفه هاي اصلي گرديد و نتيجه آن روي محورهاي اصلي نمايش داده شد. نتايج اين تحقيق نشان داده است که تيمارهاي عرصه فاقد پوشش درختي و گونه هاي سوزني برگ کريپتومريا ژاپونيکا و کاج دريايي، با دارا بودن حداقل ماندگاري و کمترين درصد پوشش لاشبرگ، امکان بيشترين توسعه از لحاظ فراواني و غناي پوشش گياهي را فراهم آورده اند و اين در حالي است که در ارتباط با تيمارهاي گونه سوزني برگ کاج تدا و جنگلکاري هاي افرا، با دارا بودن بالاترين ميزان ماندگاري و بيشترين ميزان درصد پوشش لاشبرگ، کمترين مقدار شاخص هاي تنوع زيستي پوشش گياهي در سطح کف عرصه ها را به خود اختصاص داده اند.
