همشیره ما را نیز بی نصیب نگذارید ! بی زحمت!
اول این نوشیدنی های غیر حلال رو جمع کنین! بعد شامشیخ و انکار شراب این چه حکابت باشد غالباً این قدرم عقل و کفایت باشد
همشیره ما را نیز بی نصیب نگذارید ! بی زحمت!
اول این نوشیدنی های غیر حلال رو جمع کنین! بعد شامشیخ و انکار شراب این چه حکابت باشد غالباً این قدرم عقل و کفایت باشد
دوستیه خاله خرسه از این داستانهخب ! برویم سراغ حکایت امشب!
اژدهايي خرسي را به چنگ آورده بود و ميخواست او را بكشد و بخورد. خرس فرياد ميكرد و كمك ميخواست, پهلواني رفت و خرس را از چنگِ اژدها نجات داد. خرس وقتي مهرباني آن پهلوان را ديد به پاي پهلوان افتاد و گفت من خدمتگزار تو ميشوم و هر جا بروي با تو ميآيم. آن دو با هم رفتند تا اينكه به جايي رسيدند, پهلوان خسته بود و ميخواست بخوابد. خرس گفت تو آسوده بخواب من نگهبان تو هستم مردي از آنجا ميگذشت و از پهلوان پرسيد اين خرس با تو چه ميكند؟
پهلوان گفت: من او را نجات دادم و او دوست من شد.
مرد گفت: به دوستي خرس دل مده, كه از هزار دشمن بدتر است.
پهلوان گفت: اين مرد حسود است. خرس دوست من است من به او كمك كردم او به من خيانت نميكند.
مرد گفت: دوستي و محبت ابلهان, آدم را ميفريبد. او را رها كن زيرا خطرناك است.
پهلوان گفت: اي مرد, مرا رها كن تو حسود هستي.
مرد گفت: دل من ميگويد كه اين خرس به تو زيان بزرگي ميزند.
پهلوان مرد را دور كرد و سخن او را گوش نكرد و مرد رفت. پهلوان خوابيد مگسي بر صورت او مينشست و خرس مگس را ميزد. باز مگس مينشست چند بار خرس مگس را زد اما مگس نميرفت. خرس خشمناك شد و سنگ بزرگي از كوه برداشت و همينكه مگس روي صورت پهلوان نشست, خرس آن سنگ بزرگ را بر صورتِ پهلوان زد و سر مرد را خشخاش كرد. مهر آدم نادان مانند دوستي خرس است دشمني و دوستي او يكي است.
دشمن دانا بلندت ميكند بر زمينت ميزند نادانِ دوست
چشم...........شما شام رو بیاراول این نوشیدنی های غیر حلال رو جمع کنین! بعد شام
اول این نوشیدنی های غیر حلال رو جمع کنین! بعد شام
چشم شیخ طناز ماای دوست دل از جفای دشمن درکش//با روی نکو شراب روشن درکش
نچای دوست دل از جفای دشمن درکش//با روی نکو شراب روشن درکش
جدی میگی...........نچ
شام خبری نیست
اژدهایی خرس را در میکشید//شیر مردی رفت و فریادش رسیددوستیه خاله خرسه از این داستانه
نچ
شام خبری نیست
نچ
شام خبری نیست
شک نکنجدی میگی...........![]()
عجب! این رسم جوانمردی نیست!! جواب شکممان را چه دهیم؟؟؟؟؟؟؟؟[/QUOTE]![]()
نوکرم یا شیخ.........احسنت مریدا!
رو سفیدمان کردی به نیکی!!!
همینه که هست!عجب! این رسم جوانمردی نیست!! جواب شکممان را چه دهیم؟؟؟؟؟؟؟؟
ناراحت نشو......بفرما شامهمینه که هست!
من غذای بسی بهتر داشتم!عجب! این رسم جوانمردی نیست!! جواب شکممان را چه دهیم؟؟؟؟؟؟؟؟
شیخ غذای درویشانه می خوادمن غذای بسی بهتر داشتم!
عجب! این رسم جوانمردی نیست!! جواب شکممان را چه دهیم؟؟؟؟؟؟؟؟
معلومه کبابش غیر بهداشتیهناراحت نشو......بفرما شام
من غذای بسی بهتر داشتم!
..............معلومه کبابش غیر بهداشتیه
خدارو شکر
انگار من اومدم همه فرار کردن لولو دیدن تازه چراغ هاشون روشن بود
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
![]() |
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |