من هم همینم را گفتم.دنیا یک سری اصولی داره و اگر معجزه هم اتفاق بیافته بر پایه همین اصوله،اما ممکنه ما تا آن زمان از آن اصول بی خبر باشیم.
مثلا الان میتوانند کاری کنند که فردی با لباس مخصوص درون آتش برود بدون آنکه بسوزد.
مثل معجزه ابراهیم از سالم ماندن درون آتش!!!
اما اینکه نهنگی اصلا وجود خارجی نداره که بتونه یک انسان را ببلعد...........
و اما این که یک ماهی ای بوده و یا نبوده دیگر در حیطه من و شما نیست دوست عزیز
منظورم این است شاید الان ماهی ای نباشد که بتوان در زندگی کرد
ولی دلیل نمی باشد که ان موقع هم نباشد...البته..
خود این حرف من هم ناقص است....
یعنی اینکه اگر الان هم نتوان ماهی ای پیدا کرد، دلیل بر رد آن نمی تواند باشد
مگر می توانید کوهی را پیدا کنید که از خودش شتر تولید کند
و یا عصایی را که اژدها شود و دیگران را ببلعد
و یا .....
پس این صحبت شما دلیل بر رد مسئله (نتیجه گیری از صحت قرآن) نیست!
آخه جوابای شما میه اگه ایمان بایری به قران باید بپذیری که پس حتما درسته و اتفاق افتاده.اسی میگه بیایم امکان سنجی کنیم با علم امروز.
تقریبا همه موجودات تاریخ شناسایی شدن و اگرم چیزی جا مونده به خاطر نبود فسیل،تو مایه های همین قبلیاس حالا کوچیک و بزرگ.آیا ماهی بوده تو تاریخ،که آدم بتونه توش زندگی کنه چند وقت و توبه کنه،بعد بیوفته بیرون یا نه؟
اینه که جواب به این سوال میتونه تعیین کنه که چطور باید با داستان های قران برخورد کرد.
آیا بعضی هاش فقط جنبه مثل زدن دارن؟ مثل شنل قرمزی!
یا نه هرچی گفته درسته اتفاق افتاده واقعا در دوره ای مثل اساطیر یا همچین چیزی.
یا بعضیاش شده بعضیاش نشده باید بررسی بشه.
آخوندا که اهل این حرفا نیستن و همون غسل ها را یاد بگیرن بسه،ما هم که در حد حدس و صحبتیم دیگه!
درسته اسی می گه که بیاییم امکان سنجی کنیم
دو تا مسئله وجود داره
علم امروز کامل است یا نه
مطمئنا نیست
ولی من می تونم ادعا کنم که برهان های نظم و آقرینش کامل هستند و سپس اثبات خداوند و در پی آن اثبات نبوت و اثبات وحی...درسته!
مسلما جواب به این سوال می تونه تعیین کنه
ولی چطور می تونی به جواب درست برسی در صورتی که هیچ علمی نداری
علم من و شما در همنی حد محدوده
ادامه بیشتر توضیح می دم
......
گفتم اگر کاری به معجزه و خدا و پیغمبر و...... نداشته باشیم و کسی یک داستانی را برای ما تعریف کند، بر اساس چه معیاری به آن داستان میگوییم واقعیت و بر چه اساسی میگوییم افسانه؟
مرز افسانه و واقعیت در عقل ما کجاست؟
مرز افسانه و واقعیت در عقل من(حداقل من) در زمانی که خود نمی توانم ببینم و درک کنم ، آثار و نشانه های آن است، و کسی که برای من بازگو می کند (مثلا اگر پدرم بگوید باور می کنم ولی اگر همسایه ام بگوید نه)
کمی توضیح می دم
ببینید مثلا در مورد خدا...
انسان هیچ وقت نمی تواند به حقیقت ذات خداوند برسد،(بنابه دلایلی که این بحثش نیست)
اما می تواند به صفات و وجود او برسد و شهادت دهد
آن هم نه با دیدن او و لمس او (رسیدن به یک سری امور در شرایط عادی)
بلکه راه اثبات خدا در دیدن و اندیشیدن اثار و نشانه های اوست
درست!
حالا معجزه هم همینه
فلسفه معجزه در آن ایام این بود که مردم عادی نمی توانستند این همه متغیرها را درکنار هم قرار دهند و به یک نتیجه عقلی برسند برای همین باید یک کار خارق العاده از مدعی می دیدند که دیگری نتواند انجام دهد..!
.
.
معجزه های این چنینی محصور در زمان بودند و هستند، یعنی فقط مردم آن زمان می توانستند از آن به یقین برسند. مطمئنا من نمی تونم از معجزه موسی (ع) به ایمان برسم چرا چون اصلا ندیدم. و هیچ نشانه ای از آن را هم نمی بینم
درست
حالا هم همینه
من به هیچ وجه نمی توانم برای شما ثابت کنم که فلان ماهی بوده با این جسه و این ابعاد.. چون نه دیدم و نه آثاری از آن ماهی وجود دارد(با فرض)
. برای این کار باید چ کنم
می بینم که در کتابی چیزی نوشته
خوب اولین حرفی که به ذهنم می رسه این است کهه آیا کتاب صحت دارد
(درست مثل دعوای ما و شما سر منابع خبریمون )
درست
پس نتیجه این می شود که در مورد اثبات این کتاب صحبت شود و مطمئن باشید که
.
.
.
کسی نمی تواند برای شما اثبات کند که چنان ماهی ای بوده (در صورت عدم کشف و یا پیدا کردن نشانه ای)
و همینطور شما نمی توانید با این راه چیزی را اثبات کنید
نمیخوام جواب بدم چون بحث منحرف میشه.
فقط لطفا تعداد باورمندان به یک ایدئولوژی را دلیلی بر حقانیت و صحت آن،ندانید.
پیامبر اسلام(ص) وقتی در مکه،مردم را از بت پرستی دور کرد، 99.9 درصد مردم مکه بت پرست بودند،پس یعنی بر حق بودند ؟؟؟!!!!!
چون طبق فرموده شما کل مردم یک شهر نمیفهمند ، اون یک نفر میفهمیده!!!!!!
در مورد تعداد حرف شما درست است.
ممکن است که کل جمعیت دنیا هم راه را اشتباه بروند