جایگاه فتنه، شاخ شیطان، منزل عایشه، صحیح بخاری

[#MaHDi#]

دوست عزیز عایشه8 سالش نبود
الان سن دقیق را یادم نیست ولی بین 12 تا 15 سالشون بود
اتفاقا به دلیل بر هم نخوردن همین رابطه پیامبر این ازدواج را پذیرفتن (که صد البته بعد از مرگ خدیجه بود )
در زمان عرب این یک رسم بود که برای مستحکم تر شدن روابط ازدواج می کردن
و البته خود عایشه نیز بی میل نبوده
و در ثانی سن ازدواح در اون زمان و اون موقعیت همین بوده نه مثل الان !
در رابطه با حسد
در زمانی که پیامبر با عایشه ازدواج کرده بودن تنها یک همسر داشتن ( که یک زن بیوه بود ) و پیامبر طوری بین همسرانشون رفتار نمی کردن که ایحاد حسد و فتنه در بینشون به وجود بیاد
و اما در رابطه با ام المومنین
در اون زمان به تمام همسران پیامبر این لقب داده می شد پس ربطی به شیعه و سنی نداره
شیعه از عایشه نفرا نداره
بلکه انسان هایی که عایشه و اسلام را به درستی مطالعه نکردن نفرت دارن


دوست عزیز در این قسمت من هم مثل شما یک کابر عادی هستم !

دوست عزیزم
وظیفه ما نیست که کارای بزرگی مثل پیامبر رو توجیه کنیم
خیلی از بزرگا هم نتونستن توجیه منطقی واسه این کار پیامبر ارائه کنند
پیامبر گناه نکرده ولی کارش در حد یه پیامبر که الگو و اسطوره تاریخی امتش هست نیست
توجیهشم با من و تونیست
موفق باشید

 

[saeed_pacino]

دوست عزیزم
وظیفه ما نیست که کارای بزرگی مثل پیامبر رو توجیه کنیم
خیلی از بزرگا هم نتونستن توجیه منطقی واسه این کار پیامبر ارائه کنند
پیامبر گناه نکرده ولی کارش در حد یه پیامبر که الگو و اسطوره تاریخی امتش هست نیست
توجیهشم با من و تونیست
موفق باشید

دوست عزیز،تمام قدرت های دنیا واسه تصاحب چیزایی که ما داشتیم و اونا نداشتن،به فکر ایجاد تفرقه بین اقوام بودن.با این تاپیکا من فکر میکنم اونا خیلی خوب به هدفشون رسیدن.هیف که خیلی حرفا رو نمیشه اینجا گفت میرحسین جان...............

 

[sh85]

دوست عزیزم
وظیفه ما نیست که کارای بزرگی مثل پیامبر رو توجیه کنیم
خیلی از بزرگا هم نتونستن توجیه منطقی واسه این کار پیامبر ارائه کنند
پیامبر گناه نکرده ولی کارش در حد یه پیامبر که الگو و اسطوره تاریخی امتش هست نیست
توجیهشم با من و تونیست
موفق باشید

دوست عزیز من هم اصلا قصد توجیه ندارم
بلکه تنها دلایلی را که گفته بودن بنا به منابعی که خونده بودم مورد بحث قرار دادم (مثل سن عایشه )
و نه من توان و علم توجیه را دارم و نه کسی از نیت واقعی کسی خبر داره
حداقل به جای دعوا می تونیم اطلاعتوم را تصحیح کنیم
شاید در جایی صحبت های من هم اشتباه باشه که حتما هست چون هیچ کس بری از اشتباه نیست و خوشحال می شم که دوستان تصحیح کنن

 

[#MaHDi#]

دوست عزیز،تمام قدرت های دنیا واسه تصاحب چیزایی که ما داشتیم و اونا نداشتن،به فکر ایجاد تفرقه بین اقوام بودن.با این تاپیکا من فکر میکنم اونا خیلی خوب به هدفشون رسیدن.هیف که خیلی حرفا رو نمیشه اینجا گفت میرحسین جان...............

همین چند روز پیش بود که یکی از دوستام شدیدا هم روی مسائل مذهبی شیعه متعصبه، واسم از شان و منزلت عایشه در عالم اسلام میگفت که ...
حیف که نمیدونیم داریم چکار میکنیم
حیف جدا حیف
از همون پست اول انقدر ناراحت شدم که حوصله حرف زدن ندارم
موفق باشید

 

[#MaHDi#]

دوست عزیز من هم اصلا قصد توجیه ندارم
بلکه تنها دلایلی را که گفته بودن بنا به منابعی که خونده بودم مورد بحث قرار دادم (مثل سن عایشه )
و نه من توان و علم توجیه را دارم و نه کسی از نیت واقعی کسی خبر داره
حداقل به جای دعوا می تونیم اطلاعتوم را تصحیح کنیم
شاید در جایی صحبت های من هم اشتباه باشه که حتما هست چون هیچ کس بری از اشتباه نیست و خوشحال می شم که دوستان تصحیح کنن

منظورم خطاب به شما نبود
هممونو میگم
به قول دوست عزیزمون این بحثهای قومیتی، مذهبی و ... (بدون منطق و از روی تعصب) نتیجه اش فقط تفرقه است، همین.
شما بزرگوارید

 

[sh85]

منظورم خطاب به شما نبود
هممونو میگم
به قول دوست عزیزمون این بحثهای قومیتی، مذهبی و ... (بدون منطق و از روی تعصب) نتیجه اش فقط تفرقه است، همین.
شما بزرگوارید

دیدم از پست من نقل قول گرفتین ،جواب ندادن را بی ادبی دونستم
آره اتفاقا من هم مخالف بحث با تعصب هستم
دیدم هر چی می گم فایده نداره
گفتم حداقل بحث با سند و مدرک انجام بدیم تا کسی نتونه بی دلیل توهین کنه
به امید روزی که هر چیزی را که می شنویم تکرار نکنیم
یا حق ...

 

[mezak]

دیشب تاپیکی بود در مورد نامه یزدگرد به عمر
که اونجا یکی از کاربران اهل سنت به نام mezak هر چی از دهنش در اومد به شیعه توهین کرد
و تهمت هایی زد بسیار ناروا و گران

من هم که بهش گفتم فردا جوابت رو می دم، رفت و 15 پست از پست هاش رو پاک کرد و چند تاش رو هم ادیت کرد
که البته من قبل از اینکه این کار رو بکنه همشو ذخیره کردم و اگه لازم شد عکسشو می زارم بچه ها ببینند

من اهل بحث بی خود نیستم و از توهین به دیگران متنفرم ولی
قرار شد جواب توهین هاش رو بدم
فعلا همین یک حدیث رو می گم که دیشب ردش کرد
بحث اصلی باشه برای تاپیک مناسب و تالار اسلام

متاسفم که توی ماه مبارک رمضون ، اونم توی وقت سحر، اینطوری بعضی ها به همدیگه توهین می کنن، و البته به کل مقدسات همدیگه


عبدالله می گوید:
پیامبر (ص) به عنوان سخنران ایستاد و اشاره به خانه عایشه کرد، سپس سه بار فرمود: اینجا جایگه فتنه است و از اینجا شاخ شیطان بیرون می آید

صحیح بخاری، ج 4، ص 217، کتاب الخمس، باب ما جاء فی بیوت ازواج نبی

توضیح اینکه اهل سنت اعتقاد دارند هر چه در کتاب بخاری هست، از احادیث صحیح می باشد

این من نبودم که شروع کردم و اگه بحث آزاد یعنی اینکه یکی هر چی از دهنش در اومد بگه و حاضر نباشه صحبت های طرف مقابل رو که با استناد به منابع مشخص گفته شده بشنوه، من هیچ ارزشی برای اون بحث قائل نیستم و دیگه توی این بحثهای به اصطلاح آزاد شرکت نمی کنم. بنده در این زمینه هیچ ادعایی نداشتم و ندارم و فقط در برابر توهین ها دفاع کردم. اگه شما اصرار دارین به این بحثها می تونید برید cloob.com و سایتهای مشابه اونجا تا دلتون بخواد آدم با سواد در این زمینه وجود داره.

البته فکر کردم ما حرفامونو زدیم و بقول خودتون فقط توصیه کردین نه تهدید.

 

[mezak]

پاسخ : توصیه بود نه تهدید
​

نقل قول: نوشته اصلي بوسيله mkhmkh
تهدید نکردم، توصیه کردم
اگه اعتقاد داری که درست بودن چرا پاکشون کردی پس؟

خودت هم می دونی که اون پست هات جز تهمت چیزی درش نبود
​

خیلی ها رو که پاک کردی ، خیلی ها رو هم ادیت کردی
که البته کار بسیار پسندیده ای کردی
چون توی این ماه مبارک تهمت زدن اصلا کار شایسته ای نیست
البته من هرگز کار اون افراد به اصطلاح شیعه رو هم تایید نمی کنم
گزارش خلاف اون ها رو هم دادم
ولی ای کاش شما جواب منطقی داده بودین تا بحث به اینجا نمی کشید

خلاصه اینکه بحث های شیعه و سنی همیشه بوده، ولی این تهمت هایی که شما زدی گران بود بر من

یعنی واقعاً اگه یکی این سئوالی که از من پرسیدن از شما می پرسید می تونستید مثل من جواب بدین؟ من بهشون گفتم تهمت نزنید ولی بارها وبارها تکرار کردند. ببخشید اونها فش مستقیم میدادن به خلیفه ما و با اینکه من چند بار گفتم توهین نکنین و از پیامبر روایاتی آوردم بازم میگید منطقی جواب ندادم؟ تازه بعد به همه سنی ها فش دادن. ولی باز جوابشون صبر من بود. ولی صبرم یه حدی داره. منم آدمم اعتقاد دارم چرا وقتی جواب توهینشون رو با دلیل و مدرک دادم بازم این منم که توهین کردم؟ این در مورد پستهای اولیه که هنوز سر جاشونن.

ولی قبول دارم پستهایی که حذف کردم به اون بحث ربطی نداشتن. من از بحثهایی که بقیه دوستان شیعه انجام دادن ناراحت نشدم چون همش مستند و با منبع بود درست یا غلط بودنشون مهم نیست مهم اینه که آدم سوزنش همش یه جا گیر نکنه. ولی بعضی ها غیر از دادن فش مستقیم به خلیفه ما هیچ هدفی نداشتن.
​

بذارید یه واقعیت رو بهتون بگم من آدم مذهبی ای نیستم و همیشه عقلم رو ملاک قرار میدم و معتقدم این مسائل جز برای جنگ و کینه به هیچ دردی نمی خورند. ولی انصافاً با وجود این همه ظلمی که به دلیل سنی بودن یا ... به ما شده و میشه، باز فش هم باید بشنویم؟ اونم اینجا؟ باشگاه مهندسان (!!!!!!!!) ایران؟ انصافاً این رسمش نیست لااقل از یک عده آدم تحصیلکرده بعیده بخدا.
​

 

[Titania]

دوست عزیز عایشه8 سالش نبود
الان سن دقیق را یادم نیست ولی بین 12 تا 15 سالشون بود

اتفاقا در خیلی از منابع ذکر شده که وقتی پیامبر در مورد عایشه با ابوبکر صحبت کرد عایشه 7 ساله بود و بالغ نبود و به محض بلوغ و در 9 سالگی به منزل پیغمبر فرستاده شد.

اتفاقا به دلیل بر هم نخوردن همین رابطه پیامبر این ازدواج را پذیرفتن (که صد البته بعد از مرگ خدیجه بود )
در زمان عرب این یک رسم بود که برای مستحکم تر شدن روابط ازدواج می کردن

پیامبر از ابوبکر ازدواج با عایشه را تقاضا کرد. ابوبکر گفت «اما من برادر تو هستم». پیامبر گفت «من و تو در دین الله و کتابش برادر هستیم اما عایشه بر من حلال است.»
یعنی این خواست پیغمبر بود و نه ابوبکر!

و البته خود عایشه نیز بی میل نبوده

عایشه زمان صحبت در مورد ازدواجش کلا 7 ساله بود! به چی بی میل نبوده؟ چه صحبتهای جالبی میکنین! کلا در مورد عایشه گفته میشه که عروسک بازی میکرد یعنی کودک بود و اونطور که شما تصور میکنین نبوده!!!!

و در ثانی سن ازدواح در اون زمان و اون موقعیت همین بوده نه مثل الان !

سن ازدواج پایین بود ولی هیچوقت درست نیست که یک مرد 54 ساله با یک دختر 9 ساله ازدواج کنه! مگه پیغمبر برای حذف سنن غلط نیومده؟ یکی از سنتهای بد همین ازدواج پیرمردها با دختران جوان هست. عایشه هم دختر یک نفر آدم بدبخت و بی پول نبود که پیغمبر بخواد از نظر مالی کمکش کنه! اتفاقا دختر زیبا و از خانواده خوبی بود! و البته ازدواج پیغمبر با عایشه هیچ کمکی هم به اسلام نکرد و اصولا خیلیها عایشه رو در جنگ جمل مقصر اصلی میدونن،واقعا از این ازدواج چه فایده ای به اسلام رسیده که با چنین جنگی برابری کنه؟

در رابطه با حسد
در زمانی که پیامبر با عایشه ازدواج کرده بودن تنها یک همسر داشتن ( که یک زن بیوه بود ) و پیامبر طوری بین همسرانشون رفتار نمی کردن که ایحاد حسد و فتنه در بینشون به وجود بیاد

پیغمبر علاوه بر عایشه با چندین زن دیگه ازدواج کرد والبته کنیزها هم بودن! ( حتی زنان دیگری هم بودن). در مورد حسادت شدید عایشه و حفصه نسبت به ماریه و ام شریک و جویریه و.... مطالعه کنین و بعد بگین که پیغمبر طوری رفتار نمیکرده که حسادت ایجاد بشه! حتی در قرآن هم در مورد یکی از مشکلاتی که پیغمبر با حفصه و عایشه بخاطر حسادت به ماریه پیدا کرده بود، آیه هست.ماریه کنیز بود.

بلکه انسان هایی که عایشه و اسلام را به درستی مطالعه نکردن نفرت دارن

کمی بیشتر مطالعه کنین!

 

[mezak]

این عین گفتگوی صبح ما هستش درسته؟ من نتونستم عکسشو بذارم. کپی پیست کردم. خواستم حرفامو حتی اگه جالب نباشه بقیه هم ببینن. لطفاً دیگه برای من آدرس تاپیک نفرستین چون حالم از هر چی بحثه اینجوریه بهم می خوره. خدا نگهدار.
​

 

[sh85]

اتفاقا در خیلی از منابع ذکر شده که وقتی پیامبر در مورد عایشه با ابوبکر صحبت کرد عایشه 7 ساله بود و بالغ نبود و به محض بلوغ و در 9 سالگی به منزل پیغمبر فرستاده شد.

حضرت خدیجه در زمان تولد عایشه 50 سال داشتن (به هنگام تولد عایشه به دلیل خطر مرگ زینب همسر ابوبکر به درخواست ابوبکر به بالین زینب می رن )
در سن 40 سالگی حضرت خدیجه با حضرت محمد ازدواج می کنن و 25 سال با حضرت زندگی می کن
==> 25+40= 65
حضرت محمد در زمان زنده بودن حضرت خدیجه با هیچ زنی ازدواج نکردن پس حتی اگر این فرض را هم بگیریم که دقیقا همون روز فوت حضرت خدیجه با عایشه ازدواج کردن با یک منهای ساده 65-50 = 15 می رسیم و این با حداقل فرض کردن موارد هست

پیامبر از ابوبکر ازدواج با عایشه را تقاضا کرد. ابوبکر گفت «اما من برادر تو هستم». پیامبر گفت «من و تو در دین الله و کتابش برادر هستیم اما عایشه بر من حلال است.»
یعنی این خواست پیغمبر بود و نه ابوبکر!

در این رابطه هر کس بر مبنای روایت های مختلف نقد شده نظر می ده پس با توجه به این که هر کس یک دلیل را برای رد یا قبول روایت درست می دونه نه موضوعی غلط می شه و نه درست

عایشه زمان صحبت در مورد ازدواجش کلا 7 ساله بود! به چی بی میل نبوده؟ چه صحبتهای جالبی میکنین! کلا در مورد عایشه گفته میشه که عروسک بازی میکرد یعنی کودک بود و اونطور که شما تصور میکنین نبوده!!!!

اتفاقا عایشه از کودکی حافظه بسیار قوی داشه و بر دختران هم سن خودش سرآمد بوده و رفتار هایی مانند اون ها را انجام نمی داده و اگر منکر حافظ کل قرآن بودن ایشون نمی شید شاید همین مورد بتونه بهتون اثبات کنه که عایشه یک دختربچه از اون نوعی که شما تصور می کنید نبوده

سن ازدواج پایین بود ولی هیچوقت درست نیست که یک مرد 54 ساله با یک دختر 9 ساله ازدواج کنه! مگه پیغمبر برای حذف سنن غلط نیومده؟ یکی از سنتهای بد همین ازدواج پیرمردها با دختران جوان هست. عایشه هم دختر یک نفر آدم بدبخت و بی پول نبود که پیغمبر بخواد از نظر مالی کمکش کنه! اتفاقا دختر زیبا و از خانواده خوبی بود! و البته ازدواج پیغمبر با عایشه هیچ کمکی هم به اسلام نکرد و اصولا خیلیها عایشه رو در جنگ جمل مقصر اصلی میدونن،واقعا از این ازدواج چه فایده ای به اسلام رسیده که با چنین جنگی برابری کنه؟

در رابطه با توجیه رفتار پیامبر به دوست قبلیمون توضیح دادم ر-ج پست قبلی خودم

پیغمبر علاوه بر عایشه با چندین زن دیگه ازدواج کرد والبته کنیزها هم بودن! ( حتی زنان دیگری هم بودن). در مورد حسادت شدید عایشه و حفصه نسبت به ماریه و ام شریک و جویریه و.... مطالعه کنین و بعد بگین که پیغمبر طوری رفتار نمیکرده که حسادت ایجاد بشه! حتی در قرآن هم در مورد یکی از مشکلاتی که پیغمبر با حفصه و عایشه بخاطر حسادت به ماریه پیدا کرده بود، آیه هست.ماریه کنیز بود.
کمی بیشتر مطالعه کنین!

بنده در رابطه با زمانی که حضرت با عایشه ازدواج کردن گفتم و گفتم که در اون موقع تنها یک همسر قبل از عایشه داشتن که یک زن بیوه بوده و اصلا عایشه دلیلی نداشته که به اون زن حسادت کنه چون از هر لحاظ بالاتر بوده
مسلما همه ما به مطالعه نیاز داریم و کسی بی نیاز از این موهبت نیست
در پایان
امام حسین به هنگام صحبت در مورد جنگ جمل فرمودن :
"در آن جنگ(جمل) (عایشه ام المومنین ) بظاهر سردار قشون خصم بود و بعد از این که اسیر شد می باید با وی چون کنیز رفتار کرد لیکن پدرم با احترام این که (عایشه ) همسر جدم رسول الله بود او را مانند یک میهمان عالیقدر مورد پذیرایی قرار داد و با او گفت هر جا که میل دارد می تواند برود "
وقتی امیر مومنان همیچین برخوردی می کنه
و فرزندش حتی خاظر به گفتن حتمی بودن فتنه از جانب عایشه نیست
چطور کسایی که حسین حسین و علی علی می کنن انقدر بی پروا توهین و با جد به مقصر بودن عایشه صحبت می کنن ؟
(پاراگراف آخر خطابم به همه بود )

 

[#MaHDi#]

امام حسین به هنگام صحبت در مورد جنگ جمل فرمودن :
"در آن جنگ(جمل) (عایشه ام المومنین ) بظاهر سردار قشون خصم بود و بعد از این که اسیر شد می باید با وی چون کنیز رفتار کرد لیکن پدرم با احترام این که (عایشه ) همسر جدم رسول الله بود او را مانند یک میهمان عالیقدر مورد پذیرایی قرار داد و با او گفت هر جا که میل دارد می تواند برود "
وقتی امیر مومنان همیچین برخوردی می کنه
و فرزندش حتی خاظر به گفتن حتمی بودن فتنه از جانب عایشه نیست
چطور کسایی که حسین حسین و علی علی می کنن انقدر بی پروا توهین و با جد به مقصر بودن عایشه صحبت می کنن ؟
(پاراگراف آخر خطابم به همه بود )

 

[soutedelan]

من شیعه هستم ، به شیعه بودنم افتخار می کنم
اما شخصاً این طور بحثا ، توهینا رو اصلاً نمی پسندم
یادمون باشه اگه عایشه زن پیغمبر بد بود ، رسول خدا اونو زنش نمی کرد (با توجه به خانه فتنه )
اگه عمر بد بود ، حضرت علی که ما ادعای شیعه بودنمون رو به واسطه اون داریم ، دختر بزرگش رو به اون نمی داد ( ام کلثوم )
پس این طور حرف زدنا ، فقط شیعه و سنی رو به جون هم می ندازه ، یادمون باشه ما همه ایرانی هستیم ، مایی که به کوروش و داریوش می نازیم ، همونایی که هرجایی رو فتح میکردن به زور زرتشتی نمی کردن ، آیینشون براشون احترام داشت،
اگه کسی می خواد عایشه رو بشناسه ، کتاب عایشه بعد از پیغمبر اگه گیرش بیاد(چاپش ممنوع شد ) از کسایی که قبلاً این کتابو خریدن با کتاب زنان پیغمبر بد نیست بخونه این دو کتابو
بهتره با یه ذهن باز مسائل در موردشون حرف زده بشه نه اینکه به هم بپریمو فکر کنیم که هر کی که بیشتر توهین کرد، بار یکی کرد ، اون به حقه و برده

 

[mjvm]

نمیخواید این بحث پوسیده سنی و شیعه رو تمومش کنید؟

سال 2010 شده!

به خدا دنیا به ما میخنده!

می دونید چیه ؟
حالا که بیشتر فکر می کنم می فهمم حق با شماست.
درسته باید از حقانیت امام علی دفاع بشه اما تابحال یاد ندارم جایی بحث شده باشه و به نتیجه برسه(تو ایران)
چون دقیقا هر کس حرف خودشو میزنه و به حرف بقیه و جواب و استدلال بقیه هیچ کاری نداره.
اینجا که باشگاه مهندسان این وضع وای به حال مردم عادی!
همگی التماس دعا
موفق زندگی کنید.
یا مولا علی
در پناه خدای دوست داشتنی

 

[Titania]

حضرت خدیجه در زمان تولد عایشه 50 سال داشتن (به هنگام تولد عایشه به دلیل خطر مرگ زینب همسر ابوبکر به درخواست ابوبکر به بالین زینب می رن )
در سن 40 سالگی حضرت خدیجه با حضرت محمد ازدواج می کنن و 25 سال با حضرت زندگی می کن
==> 25+40= 65
حضرت محمد در زمان زنده بودن حضرت خدیجه با هیچ زنی ازدواج نکردن پس حتی اگر این فرض را هم بگیریم که دقیقا همون روز فوت حضرت خدیجه با عایشه ازدواج کردن با یک منهای ساده 65-50 = 15 می رسیم و این با حداقل فرض کردن موارد هست

اگه ممکنه منبعتون ذکر کنین. یعنی در چه منبعی نوشته شده که خدیجه زمان تولد عایشه 50 سال سن داشته؟
منبع من برای سن عایشه اولا سخنان خود عایشه در ذکر سنش هنگام ازدواج هست و اگه مایل باشین چندین منبع دیگه هم ذکر میکنم. شما هم اگه ممکنه منبعتون ذکر کنین.

در این رابطه هر کس بر مبنای روایت های مختلف نقد شده نظر می ده پس با توجه به این که هر کس یک دلیل را برای رد یا قبول روایت درست می دونه نه موضوعی غلط می شه و نه درست

من هیچ روایتی ندیدم که گفته شده باشه ابوبکر از پیغمبر خواسته باشه که با عایشه ازدواج کنه و اصلا منطقی هم نیست! ولی چندین روایت هست که نشون میده این ازدواج خواست پیغمبر بوده و همچنین سخنان خود عایشه در مورد روزی که به خانه پیغمبر فرستاده شده! که نشون میده این ازدواج دقیقا خواست پیغمبر بوده! حالا اگه شما دلیلی بر ردش دارین ذکر کنین.

اتفاقا عایشه از کودکی حافظه بسیار قوی داشه و بر دختران هم سن خودش سرآمد بوده و رفتار هایی مانند اون ها را انجام نمی داده و اگر منکر حافظ کل قرآن بودن ایشون نمی شید شاید همین مورد بتونه بهتون اثبات کنه که عایشه یک دختربچه از اون نوعی که شما تصور می کنید نبوده

حافظه قوی چه ارتباطی با کودک بودن بودن یا نبودن، داره؟!!! همین الان کودکانی هستن که مثلا در چهار سالگی قران حفظ میکنن. یعنی شما میگین اینا هم در چهار سالگی چون حافظه شون قوی هست دیگه کودک نیستن و همین الان میتونن با مرد 54 ساله ازدواج کنن؟!! عایشه با عروسک بازی میکرده، این آیا نشون نمیده که کودک بوده؟!!!

در رابطه با توجیه رفتار پیامبر به دوست قبلیمون توضیح دادم ر-ج پست قبلی خودم

توجیه شما مناسب نبود. گفتین که پیغمبر میخواست ارتباطش با ابوبکر حفظ بشه! خوب حقیقت اینه که پیغمبر و ابوبکر برادر دینی حساب میشدن و مشکلی هم در اون زمان با هم نداشتن و نیازی به این نوع حفظ ارتباط نبود! ضمنا چطور زندگی یک دختر که میتونه با یک نفر جوانتر ازدواج کنه، ابزاری در راستای حفظ ارتباط با پدرش میشه؟ و در 18 سالگی هم برای همه عمر بیوه میشه و از ازدواج مجدد هم منع میشه!اقلا فقط همین یه جمله رو جواب بدین: چرا مثلا پیغمبر تلاش نکرد سنت غلط ازدواج پیرمردها با دختران جوان رو تغییر بده و خودش هم به این سنت غلط دامن زد؟

بنده در رابطه با زمانی که حضرت با عایشه ازدواج کردن گفتم و گفتم که در اون موقع تنها یک همسر قبل از عایشه داشتن که یک زن بیوه بوده و اصلا عایشه دلیلی نداشته که به اون زن حسادت کنه چون از هر لحاظ بالاتر بوده

مگه عایشه فقط در اون روزی که ازدواج کرده زن پیغمبر بوده؟! در طول چندین سال زن پیغمبر بوده و در این مدت هم پیغمبر مرتب زنان جدید و کنیزان جدید داشته و باعث حسادت عایشه هم بوده! حتی رفتار پیغمبر در همون ابتدا هم طوری بوده که عایشه همیشه به خدیجه که فوت کرده بود هم حسادت میکرد چون پیامبر مرتبا از خدیجه تعریف میکرد! بنابراین صحبتی که گفتین پیامبر رفتاری نمیکرده که زنانش حسادت کنن کلا اشتباه هست.

مسلما همه ما به مطالعه نیاز داریم و کسی بی نیاز از این موهبت نیست

البته این تنها جمله ای از صحبتهای شما هست که منم موافقم.

در پایان
امام حسین به هنگام صحبت در مورد جنگ جمل فرمودن :
"در آن جنگ(جمل) (عایشه ام المومنین ) بظاهر سردار قشون خصم بود و بعد از این که اسیر شد می باید با وی چون کنیز رفتار کرد لیکن پدرم با احترام این که (عایشه ) همسر جدم رسول الله بود او را مانند یک میهمان عالیقدر مورد پذیرایی قرار داد و با او گفت هر جا که میل دارد می تواند برود "
وقتی امیر مومنان همیچین برخوردی می کنه
و فرزندش حتی خاظر به گفتن حتمی بودن فتنه از جانب عایشه نیست
چطور کسایی که حسین حسین و علی علی می کنن انقدر بی پروا توهین و با جد به مقصر بودن عایشه صحبت می کنن ؟
(پاراگراف آخر خطابم به همه بود )

خوب من همه صحبتی که کردم همین هست که اگه عایشه رو مقصر و فتنه میدونن باید توجه داشته باشن که اگه پیغمبر رو مصون از اشتباه در نظر میگیرن نمیتونن اشتباهی از نوع ازدواج با یک نفر عامل فتنه رو توجیه کنن! بنابراین بهتره دقت کنن که عایشه زن پیغمبر بوده و اگه اشتباهی در حد ایجاد جنگ انجام داده باشه گستره این اشتباه به پیغمبر هم میرسه که میتونست اگه فهمید که عایشه عامل فتنه هست و برای اسلام مضر هست طلاقش بده! مگر اینکه پیغمبر به خودش بیشتر از اسلام و مسلمین اهمیت بده.

 

[Savant]

در مورد حضرت عایشه که خدا تکلیفشو تو قرآن روشن کرده اگر بصیرت داشته باشید و ببینید !


اما در مورد این فتنه ها ، همش از گور این حزب بلند میشه. یکی از آشناهامون که اوایل انقلاب پیشنهاد وزارت نفت بهش شده بود تعریف میکرد که قبل از انقلاب همین هاشمی فسنجانی در یک سخنرانی در دانشگاه تهران وقتی میخواست حکومت اسلامی رو معرفی کنه ، اشاره به حکومت عمر ( رض) میکرد.

وقتی به قدرت رسیدن ، راه بقاشونو در ترویج خرافات بین مردم دیدن که ظاهرا موفق شدن.



در مورد جنگ جمل هم در فرصت مناسب تاپیک خواهم زد.

 

[Savant]

یک مقاله نسبتا طولانی در این زمینه پیدا کردم اگر مشتاق آگاهی بودی یک نظر بهش بنداز.
از محققی در امریکا ، خواجه بشیر احمد انصاری

 

[Savant]

عائشة صديقه رضي الله عنها و دايه هايي مهربانتر از مادر

چند روز قبل هنگامي كه از محيط كار به خانه برگشته بودم و به جسمي خسته و اعصابي كوفته مي خواستم با جستجوي برنامه اي سالم، ملالت از خاطر زدايم كه ناگاه چشمم به يكي از كانالهاي تلويزيوني امريكا افتيد كه مسؤول برنامه، سه تن از نمايندگان اديان بزرگ آسماني (اسلام، مسيحيت، يهوديت) را دعوت نموده بود تا روي مسايل و قضاياي بزرگ اعتقادي باهم گفتگو نمايند.
نكتة جالب در آن برنامه اين بود كه سخنگوي جامعة مسيحي فردي انتخاب شده بود كه عمري را در دواير اكاديميك گذشتانده و بيشتر از آنكه دانشمند ديني باشد روان شناس بود و مي‌توانست با عقل و روان بيننده بصورت شگفت انگيزي بازي نمايد. نمايندة جامعة يهودي، شخصي گزيده شده بود كه بيشتر از آنكه دانشمند ديني باشد، پژوهشگر عرصة انسانشناسي Anthropologyو علوم سياسي بود. در آن جمع، كسي كه از اسلام سخن مي گفت نه از زمان و مكان خودش خبر بود و نه هم از كدام رشتة ديگر دانش بشري مايه داشت. با خود گفتم كه نحوة گزينش اين افراد خود از توطئة بسيار نا جوانمردانة ديگري خبر مي دهد. توطئه اي كه انسان غربي در اجراي آن دست بس بالايي دارد.
در آن برنامه هر زماني كه سخن از اسلام به ميان مي آمد، بيشتر آن برمحور ازدواج پيامبر اسلام با عائشه چرخ مي خورد. و "روحاني" مسلمان با رواني شكست خورده و سيمايي خجول سعي مي ورزيد؛ تا اين اتهام را با دلايلي ضعيف و سست پاسخ گويد. آن بيچاره نمي‌دانست كه اگر سخن از جنس به ميان آيد، مسيحيت و يهوديت تحريف شده بيشتر از همه نيازمند به دفاع ديده مي شوند. آن دو كشيش سياستمدار و سياستمدار كشيش بايد پرسش هايي را پاسخ مي دادند كه از قرن ها پيش بدينسو مطرح بوده است. آنها بايد آيه هاي سي ام و سي و هشتم، اصحاب نوزدهم، سفر تكوين، عهد عتيق، كتاب مقدس را تفسير مي‌نمودند، آنجا كه گفته مي شود لوط عليه السلام با دو دخترش مرتكب زنا شده است. يا اينكه "روابين" فرزند يعقوب با "بلهة" همسر پدرش همبستر مي شود و يعقوب عليه السلام از آن به نيكي ياد مي كند "آيت بيست ودوم، اصحاص سي و پنجم، سفر تكوين، عهد عتيق، كتاب مقدس". و يا اينكه يهودا فرزند يعقوب با همسر فرزندش كه "ثامارا" نام داشت نزديكي مي نمايد و نتيجة آن فعل، پيدايش شخصي بنام "فارص" مي شود. "آيت هاي 1-2، اصحاص بيست وسوم، سفر تثنيه، عهد عتيق، كتاب مقدس". اما ما معتقد هستيم كه ساحت همه پيامبران بزرگ الهي؛ اين الگوهاي پاك تاريخ بشر، منزه از تهمت هايي است كه بدان ها چسپ زده اند. آن كشيش و آن خاخام، از ناحية سن همسر پيامبر هنگام ازدواج سخت تشويش داشتند. آنها كه ديده مي شد موافق سياست هاي سركوبگرانة امريكا و اسرائيل اند، به جاي آنكه سخني از وضعيت زنان زندان هاي "ابوغريب" ياد كنند و يا آه مفتي به خاطر زن فلسطيني و لبناني و عراقي و... از سينه بيرون كشند، به حال عائشه صديقه و آن هم پس از گذشت يكهزار وچهارصد سال پيوسته اشك تمساح مي ريختند.
مدتي مي شود، كه جهان ما شاهد تهاجم سنگين عليه اسلام و پيامبر بزرگ آن است. جنگي كه در آن رهبران كشورهاي غربي، پاپ واتيكان، نشرات مشهور اروپا و امريكا، كشيشها، هنرمندان هاليود و عناصر فراواني فعالانه شركت جسته اند. ولي ما مي دانيم كه اهداف و مقاصد نهايي اين نبرد گستردة فرهنگي كاملاً اقتصادي بوده و اين كمپني هاي بزرگ اند، كه زمينه را براي نبردي ديني آماده مي سازند، تا در هياهوي آن هرچه دل شان خواست انجام دهند. آنها با بلند نمودن شعارهاي مذهبي و بيدارساختن فتنه هاي خوابيدة ديني، ملت هاي اين سوي گسترة خاك را براي جنگي گسترده و طولاني آماده مي سازند. ولي اگر با وجود همة اين تلاش ها بازهم كساني باقي ماندند كه نمي‌خواهند خاطرة جنگ هاي صليبي را دوباره زنده نموده و بر زخم هاي كهن تاريخ بشر نمك پاشند، در آن صورت روش و منش دسته هاي افراطي، خونريز و خشونت شعار جهان اسلام كه با دست هايي از اين سوي اقيانوس اطلس به حركت آورده مي شوند، مي توانند هر عملكردي را در چشم رأي دهندگان ماليه پرداز غربي توجيه نمايند.
در كشاكش اين تهاجم بي امان، هدفي كه بيشترين اين تيرها را به خود تخصيص داده است، قامت بلند پيامبر اسلام و حريم خانوادة مطهر او مي باشد. و در اين ميان، سن عائشه صديقه هنگام ازدواج از جملة موضوعات گرمي است كه در محراق اين تهاجم رسانه اي قرار داده شده است.
امروز اسلام به عنوان يك آئين و مسلمانان به مثابة يك امت، سخت مظلوم واقع شده اند. امروز هر انسان با وجداني درك مي كند كه سيماي مسلمان با انواع مظلوميت و رنج و عذاب و خون و آتش آميخته و اسلام به عنوان آئيني نهايت مظلوم، هدف تهاجم بسيار ظالمانه و ناجوانمردانة رسانه هاي غربي قرار گرفته است.
بياييم بر سر اصل مطلب.
اينكه پيوسته گفته مي شود كه عائشه رضي الله عنها هنگام ازدواج نه ساله بوده است به هيچ صورت نمي تواند از مسلمات و بديهيات تاريخ مسلمانان به حساب آيد. نويسندة اين سطور در اينجا سعي خواهد ورزيد، تا ابعاد گوناگون اين مسأله را نه بعنوان يك انسان مسلمان، بلكه به حيث يك پژوهشگر بي طرف در ميزان حديث، علم الرجال، زبان عرب و تاريخ مورد تحقيق و بررسي قرار دهد.
در ميزان دانش حديث و علم رجال:
علم رجال، دانشي است كه در آن از حالات راويان حديث، از نظر برخوردار بودن و نبودن آنها از شرايط قبول خبر، بحث مي گردد. به اين معني كه دانشمندان حديث سخن هر روايتگري را نمي پذيرفتند و براي قبول سخن راوي شرايط دشواري وضع نموده بودند. اين دانش يكي از ابزار هاي لازم در بررسي خبر بوده و از صلاحيت و عدم صلاحيت افراد در سلسلة سند روايات بحث مي نمايد. اين اساسي ترين تفاوت ميان روش دانشمندان حديث ومتود تاريخ نگاران در ثبت اخبار و حوادث به حساب مي آيد.
بيشتر احاديثي كه سن عائشه رضي الله عنها را هنگام ازدواج 9 سال گفته اند يا از طرف هشام بن عروه روايت شده است و يا از سوي راويان عراقي. و شگفت اينكه اهل مدينه؛ آنهايي كه هشام بن عروه بيشتر از هفتاد سال نخست زندگي خويش را در ميان شان گذشتانده بود، اين مسأله را روايت نكرده اند. هشام بن عروه راوي حديث پس از هفتاد ويك سال زندگي در مدينه آن شهر را به قصد عراق ترك گفته و صيغه هاي مختلف اين حديث از طريق راويان عراقي روايت شده است.
مؤلف (تهذيب التهذيب) كتابي در "علم الرجال" معتقد بود كه آن بخش از روايت هاي هشام بن عروه كه از طريق اهل عراق روايت شده اند قابل پذيرش نيستند. "اينكه روايات راويان عراقي قابل پذيرش نبود، بحثي خارج موضوع امروزي ما است". مؤلف "تهذيب التهذيب" اضافه مي كند كه حتي "مالك بن انس" در مورد آن عده احاديث او كه از طريق راويان عراقي روايت شده اند ملاحظه داشت. (تهذيب التهذيب، جلد 11، صفحه 48، 51).
امام محمد الذهبي متوفاي سال 748هـ در اثر گرانسنگ خويش "ميزان الاعتدال" كه كتاب ديگري در "علم الرجال" به حساب مي آيد، در بارة هشام مي گويد: حافظة هشام در اواخر زندگي اش ضعيف شده بود. متن دقيق او اين طور مي باشد: "لكن في الكبر تناقص حفظه" ميزان الاعتدال، دارالمعرفه، بيروت، لبنان، جلد4،‌ صفحات 301 و 302.
در ميزان زبان عرب:
الف: امام بخاري در كتاب تفسير خويش حديثي را از عائشه نقل نموده، كه در آن مي‌گويد: هنگام نزول آية "بل الساعه موعدهم والساعه ادهي وامر" كه جزء سورة "القمر" به حساب مي آيد، من "جاريه" اي بودم و بازي مي‌كردم. فتح الباري، شرح صحيح البخاري، جلد8، صفحه486، المكتبه السلفيه، 1407هـ،ق، قاهره، مصر.
لفظ "جاريه" در زبان عرب به معني دوشيزه آمده است. خوانندة گرامي مي تواند به كتاب "فرهنگ نوين عربي- فارسي" مراجعه نمايد. "فرهنگ نوين، به اهتمام سيدمصطفي طباطبائي، كتابفروشي اسلاميه، نوبت چاپ هفتم، زمستان 1366، تهران، ايران".
كتاب هاي تفسير و حديث مي گويند، كه اين آيت هشت سال قبل از هجرت پيامبر به مدينه نازل شده است. اگر سن عائشه را هنگام نزول اين آيت اقلاً ده ساله فرض كنيم، سن ايشان هنگام ازدواج بايد در حدود بيست بوده باشد.
ب: بر اساس روايت احمد بن حنبل، با در گذشت خديجه بنت خويلد همسر نخستين پيامبر، زني بنام خوله نزد پيامبر آمده و به پيامبر پيشنهاد نمود تا ازدواج نمايد.
پيامبر پرسيد چه كسي را براي اين امر درذهن دارد؟ خوله گفت: تو مي تواني با دختري شوهر ناكرده (بكر) و يا زني كه قبلاً شوهر كرده است (ثيب) ازدواج نمائي. وقتي كه پيامبر هدف او از "دختر شوهر ناكرده" و "زني كه قبلاً‌ شوهر كرده است" را جويا شد، خوله در پاسخ بخش نخست اين پرسش، نام عائشه را بر زبان آورد. در اينجا فراموش نبايد كرد كه (بكر) در زبان عربي به مفهوم دوشيزة شوهر نكرده استعمال مي شود "فرهنگ نوين، به اهتمام سيدمصطفي طباطبائي، كتابفروشي اسلاميه، نوبت چاپ هفتم، زمستان 1366، تهران، ايران.
​

 

[Savant]

در ميزان تاريخ:
براي آنكه مرزهاي زماني بحث ما مشخص شوند، ذكر تواريخ ذيل را مهم مي دانم.
نزول وحي در سال 610 ميلادي تحقق پذيرفت.
اسلام آوردن ابوبكر صديق رضي الله عنه در سال 610 صورت گرفت.
دعوت پيامبر اسلام در سال 613 علني شد.
نامزدي پيامبر صلي الله عليه وسلم و عائشه رضي الله عنها در سال 620 ميلادي صورت گرفت.
هجرت پيامبر صلي الله عليه وسلم بسوي مدينه در سال 622 ميلادي انجام يافت.
انتقال عائشه صديقه رضي الله عنها به خانة پيامبر صلي الله عليه وسلم در سال 623 و 624 ميلادي صورت گرفت.
الف: طبري مي گويد كه ابوبكر صديق داراي چهار فرزند بود كه همة آنها در دورة جاهليت به دنيا آمده بودند. "طبري، تاريخ الامم و الملوك، جلد چهارم، صفحة 50، دارالفكر، بيروت، لبنان، 1979". اگر اين سخن طبري درست باشد كه عائشه قبل از بعثت پيامبر به دنيا آمده باشد، پس او به هيچ صورتي نمي تواند كه هنگام ازدواج نه ساله بوده باشد.
ب: بر اساس روايت هاي معتبر تاريخي، "اسماء" خواهر بزرگ عائشه ده سال از او بزرگتر بوده است. "الامام الذهبي، سير اعلام النبلاء، جلد2، صفحه 289، موسسه الرساله، بيروت، لبنان، 1992" و "ابن كثير، البدايه والنهايه، جلد8، صفحه 371، دارالفكر العربي، الجيزه، مصر 1933". و كتاب هاي بسيار معتبر تاريخ گزارش مي دهند كه اسماء در سال هفتاد و سوم هجري به عمر صد سالگي پدرود حيات گفت. "ابن كثير، البدايه و النهايه، جلد8، صفحه372، دارالفكر العربي، الجيزه،‌ مصر 1933". اگر اسماء در سال هفتاد و سوم هجري صد ساله بوده باشد، پس عمر او هنگام هجرت بايد بيست و هفت و يا بيست و هشت بوده باشد. بر اساس اين روايت تاريخي اگر عمر اسماء در اثناي هجرت بيست و هفت و يا بيست و هشت بوده باشد، عائشه در آن زمان بايد هفده ساله و يا هجده ساله بوده باشد. اگر عائشه در سال اول و يا دوم هجري ازدواج نموده باشد، بايد عمر ايشان در اثناي ازدواج هجده و يا بيست بوده باشد.
ج: ابن هشام از اولين نگارندگان سيرت پيامبر معتقد است كه عائشه از نخستين پيروان محمد صلي الله عليه وسلم و از كساني كه در سالهاي نخست اسلام، ايمان آورده بودند، مي باشد. "ابن هشام، السيره النبويه، جلد1، صفحه 234-227، مكتبه الرياض الحديثه، الرياض، المملكه العربيه السعوديه". براي پذيرش ديني بايد كودكي حداقل بتواند راه رود و حرف زند. پس اگر عائشه صديقه رضي الله عنها در سال اول بعثت پيامبر سه ساله و يا پنج ساله بوده باشد، پس هنگام ازدواج بايد حد اقل شانزده و يا هجده ساله بوده باشد. ابن هشام مي گويد كه عائشه بعد از هجده نفر ايمان آورده است. "ابن هشام، جلد1، صفحة271". بر مبناي اين سخن ابن هشام سن عائشه هنگام ازدواج بايد در حدود شانزده تا بيست سال بوده باشد.
د: براساس تاريخ ابن هشام وسخن ابن‌حجرعسقلاني، فاطمه دختر پيامبر پنج سال بزرگتر از عائشه بوده است. اگر اين سخن درست باشد، پس عمر عائشه هنگام ازدواج بايد در حدود شانزده سال بوده باشد.
هـ: شگفت ترين نكتة بحث امروزي ما، اين حقيقت تاريخي است كه عائشه سالها قبل از خواستگاري پيامبر، نه تنها كه نامزد مرد ديگري بود كه حتي آمادة ازدواج بوده است. اين شخص جبير فرزند مطعم نام داشت. به اين معني، كه هشت سال قبل از هجرت، در آن زماني كه ابوبكر رضي الله عنه مي خواست به حبشه هجرت نمايد، نزد مطعم رفت و گفت كه او مي خواهد عائشه را كه در قيد نامزدي فرزندش جبير مي باشد با فرزندش تزويج نمايد، ولي مطعم به خاطر آنكه ابوبكر مسلمان شده بود، عقد نامزدي فرزندش را با عائشه فسخ نمود. از اين روايت بر مي آيد كه حتي هشت سال قبل از نامزدي عائشه با پيامبر، عائشه آمادة ازدواج بوده است. ابن سعد در جلد هشتم طبقات خويش پيرامون اين مسأله به تفصيل سخن گفته است.
و: ابن حجر عسقلاني معروف ترين شارح بخاري در اثر معروف خويش "الاصابه في تمييزالصحابه" مي گويد: فاطمه رضي الله عنها وقتي به دنيا آمد كه كعبه را بنا مي كردند و پيامبر سي وپنج سال داشت… و فاطمه رضي الله عنها پنج سال از عائشه بزرگتر بود. متن دقيق عسقلاني اين طور است: "ولدت فاطمه والكعبه تبني والنبي صلي الله عليه وسلم ابن خمس و ثلاثين سنه… و هي أسن من عائشه بنحو خمس سنين". "ابن حجر العسقلاني، الاصابه في تمييز الصحابه، جلد4، صحفة 377، مكتبه الرياض الحديثه، الرياض، المملكه العربيه السعوديه، 1978".
در پايان حضور كساني كه با همسر پيامبر اسلام همدردي داشته و در مصيبتش اشك مي‌ريزند بايد عرض نمود كه در قدم نخست، سنت هاي اجتماعي و فرهنگي هر ملت و هر زمان را بايد با معيارهاي همان جامعه مورد سنجش قرار داد، نه با معيارهاي عصر حاضر. در قرون وسطاي انگلستان، دختران در سن دوازده سالگي آمادة ازدواج بودند و اغلب آنها در سن چهارده سالگي به خانة شوهر مي رفتند Joseph and Frances Gies, Lifein a Medieval Castle, p.78, 1979, Harper Perennial.
حتي اگر معيارهاي امروزي را اساس قرار دهيم مي بينيم كه گاهي مي شود كه كشورهاي زيادي در روي گسترة خاك سنين پاياني را براي ازدواج مي پذيرند. امروز مادة 1513 قانون مدني برازيل مي گويد كه اگر والدين توافق داشته باشند، دختران و پسران مي توانند در سن دوازده سالگي باهم يكجا زيست نمايند.
مكسيكو و روسيه 14 سالگي را شرط گذاشته اند. ايالت نيوهمشاير امريكا سيزده سالگي را شرط قرار داده است. و ايالت هاي ديگري در امريكا وجود دارند كه سنين نزديك به آن را معيار ازدواج قرار داده اند.
در حالي كه هم عائشه صديقه رضي الله عنها و هم والدين مشفق او از اين ازدواج راضي بوده و بدان مي‌باليده اند، پس چه كسي مي تواند امروز پس از گذشت يكهزار وچهارصد سال بسان دايه اي مهربانتر از مادر عمل نموده و مدعي حقوق او گردد.
اگر پيامبر صلي الله عليه وسلم در اين مورد مرتكب اشتباهي مي شد، بدون شك دشمنان او سخت ازآن سوء استفاده كرده و از آن حربه اي برضد او مي‌ساختند، ولي در هيچ جا و هيچ اثري چنين نشاني ديده نمي شود.
شواهد تاريخي همان طوري كه ديديم به ما مي گويند كه سن عائشه در هنگامي كه به عقد پيامبر درآمد، بيشتر از آن چيزي بوده است كه امروز سر زبان ها است. يكي از علل اين كار شايد دليل تراشي سودجويان كهنسالي باشد كه براي توجيه ازدواج هاي شان با دختران خورد سال تنها به يك بخش از روايات تاريخي اتكا نموده و بخش ديگر آن را ناديده مي انگارند.
زيان كسان از پي نفع خويش
بجويند و دين اندر آرند پيش
حضور همه وكيلان دعوايي كه سنگ دفاع از عائشه ام المؤمنين رضي الله عنها را به سينه مي كوبند رسانيده مي شود كه او بيشتر از تاجران حقوق انسان در قرن بيست ويكم، حقوق و مصلحت خودش را مي دانست و اگر تاريخ را هر قدر ورق بزنيم باز هم دليلي نمي توان يافت كه اشاره اي به عدم رضايت آن بانوي بزرگ از آن ازدواج داشته باشد. تاريخ شهادت مي دهد كه عائشه ام المؤمنين زني نبود كه در گفتن سخن حق و يا آنچه او آن را حق تصور مي نمود ترسي به خود راه دهد. رهبري جنگ جمل كه ده ها هزار رزمجو در زير پرچمش مي رزميدند، مي تواند نمونة روشن ادعاي ما باشد.
در پايان اين بحث مي خواهيم بگوييم كه در آن دوره ها چيزي به نام وثيقه تولد Birth Certificateوجود نداشت؛ تا تاريخ دقيق پيدايش افراد بر مبناي آن تعيين مي شد. ما حادثه اي بزرگتر از پيدايش پيامبر صلي الله عليه وسلم در تاريخ اسلام نداريم. اما بازهم ديده مي شود كه پيرامون همين حادثة بزرگ هم چندين روايت مختلف وجود دارد.
پس با در نظرداشت تناقضاتي كه در روايات مربوط به تاريخ پيدايش عائشه ام المؤمنين وجود داشته است، چطور خواهيم توانست تا با جزميت تمام حكم كنيم كه عائشه صديقه در اين تاريخ و يا آن سال به دنيا آمده و يا در فلان سن ازدواج نموده است.
اساس همة رواياتي كه سن عائشه را هنگام ازدواج نه سال بيان نموده است، سخن خود او مي باشد. اگر اين احاديث از نظر روايت و ناحية درايت عاري از مشكل هم باشند، بازهم دانشمنداني اند كه علت ذكر اين سن را برخاسته از خصوصيت هاي زنانگي موصوف دانسته اند. آنها معتقد اند، عائشه صديقه كه خصوصيت هاي زنانگي را تا حد كمال داشت، در اينجا كوشيده است تا سن خويش را خورد تر گفته و بدان مباهات نمايد. اين ويژگي در زنان عصر ماهم تا سرحد جنون ديده مي شود. در امريكا اگر زني را از عمرش بپرسي، سه گونه پاسخ خواهي شنيد. پاسخ نخست سكوت خواهد بود و از فرط خشم جوابي برايت نخواهد داد. دوم اينكه سن خود را خوردتر از سن حقيقي خويش خواهد گفت، و سوم اينكه زنان ميانه سال اين كشور عادت كرده اند تا براي گريز از پاسخ، خود را نود و نه ساله بخوانند.
شايد برخي استدلال نمايند كه همچو امري بعيد از بانويي چون عائشه رضي الله عنها مي باشد. ولي تاريخ زندگي اجتماعي و عرصة زناشوهري او مملو از همچو مسايل است.
بعنوان مثال، او روزي صفيه همسر ديگر پيامبر صلي الله عليه وسلم را غيبت نمود«: پيامبر از اين مسأله بر افروخته شده و گفت: "لقد قلت كمله لو مزجت بماء البحر لمزجته" (ترمذي). يعني "آنچه تو گفتي اگر با آب بحر بياميزد آن را آلوده خواهد ساخت." نمونه هاي ديگري هم در اين رابطه وجود دارد. به هر حال، عائشه صديقه از نظر هيچ مسلماني معصوم گفته نمي شود.
خلاصة سخن،‌ من نمي گويم كه عائشه رضي الله عنها هنگام ازدواج شانزده،‌ هفده، هجده، نزده، بيست، بالاتر و يا پايين تر از آن بوده است؛ ولي مي‌توانم به كمال جرأت ادعا نمايم، با آنكه تاريخ دقيق پيدايش عائشه ام المؤمنين و سن دقيق ايشان هنگام ازدواج معلوم نيست، ولي ايشان به طور قطع هنگام ازدواج دوشيزه اي بالغ بوده اند.
اين سخن را به اين خاطر گفتم كه در سنت پيامبر اسلام، صلي الله عليه وسلم ازدواج و مسايل مربوط به آن و حتي اموري كه مربوط به جنس "***" مي شود بايد متقابل باشد كه پيامبر اسلام بار بار روي آن تأكيد نموده كه "حديث" اين ميراث ادبي او شاهد اين امر است. و بايد پذيرفت كه اين كار تنها در حالي قابل تحقق است كه طرفين ازدواج به مرحلة بلوغ قدم گذاشته باشند.
تهيه كننده: خواجه بشيراحمد انصاري – تكساس​

 

[.MosTaFa.]

دوستان عزیز
توی تاپیک دیشب دوست عزیزمون فرقه شیعه رو فرقه کافر هم خطاب کردند، شما میگید من توهین کردم؟

من فقط یک حدیث از کتاب مورد تایید اهل سنت گذاشتم، همین و بس

الان هم که می بینم داره بحث منحرف میشه

خدا گفته تفرقه نداشته باشید
واعتصمو بحبل الله جمیعا ولا تفرقو



من هم بحث رو تموم می کنم و از همه خواهش می کنم دیگه این بحث ادامه پیدا نکنه ، خواهش می کنم

قصد من فقط این بود که به بعضی ها بگم که هر چی دلشون خواست نمی تونن بگن و جوابی هم نشنون

 

[.MosTaFa.]

چیز خنده داری که ما میشنویم این هست که میگویند علی بعد از مرگ فاطمه ازدواج کرد و محمد بعد از مرگ خدیجه ازدواج کرد.پس نشون میده که ازدواج های بعدی از روی چیز نبوده.
یعنی شما واقعا جرئت میکردید دختر حاکم مملکت زنتون باشه.بعدش برید زن دیگه بگیرید.
شما زیر دست یک بازرگان پولدار باشید .تمام کاراش را بسپاره به دست شما و شما باهاش ازدواج بکنید.
بعدش جرئت کنی بری یک زن دیگه بگیری.
تازه اون موقع محمد به قدرت نرسیده بود.یک فقیر بیسواد بود که خرجش را عایشه میداد.با کدوم پول و دارایی میخواست بره 100 تا زن دیگه بگیره.
انسان باید موقع رسیدن به قدرت و پول خودش را نشون بده.وگرنه یک کارگر ساده هیچوقت زن دوم نمیگیره چون نمیتونه خرجش را بده

همه می دونن که پیامبر اسلام هیچ چیزی جز اسلام براش مهم نبود
وعده مال و ثروت و فدرت زیاد داده شد به پیامبر
ولی او دنبال این چیز ها نبود

موندم چرا جناب mezak برای این پست تشکر گذاشته



در ضمن خواهش کردم دیگه ادامه ندین بحث رو .

 

[Maryam.Silent]

من دیشب توی اون تاپیک بودم
دوستی که شما فرمودید هیچ علاقه ای به شنیدن حرف دیگران نداره و خیلی هم از حرف های خودش لذت می بره .
یروز من هم توی اون تاپیک یه جواب نوشتم اما ظاهرا فقط اومدند برای تخریب نه بحث و مذاکره.
این سخن با منبع و دقیقه
مرسی
دستتون درد نکنه لااقل من که شیعه ام از دیروز تا حالا با این بحث ها تنفرم از بعضی ها از قبل هم بیشتر شد

تو تاپیکای قبلی نبودی
به من گفتن که فحش دادیو بد حرف زدی اما نبودی که دوستان چطوری حرف میزنن
هرچقدرم که دلیلو آیه و کتاب بدیم واسه حرفامامون آخرش دیدی که گفتن مدرک چرت خرافات
حرف نزدن بهتره