لباس مشکی پوشیدن ، یکی از شعائر عزاداری ...
شکی نيست که پوشيدن لباس مشکی خصوصاً در حال نماز نزد برخی از اماميه کراهت دارد ، گاهی ادعای اجماع بر آن نيز شده است. ولی بحث اين است که آيا اين کراهت ذاتی است ، يعنی به لحاظ اين که لباس مشکی است مکروه است يا به جهت اينکه شعار بنی عباس بوده[1] يا چون لباس اهل جهنم است[2]، مکروه میباشد؟
از ظاهر برخی ادله استفاده میشود که کراهت آن ذاتی نيست و لذا در صورتی که عنوان ديگری به خود گيرد؛ مثل اين که نشان دهنده ی حزن و اندوه ما نسبت به مسیبتی که به اهل بیت علیهم السلام رفته است شود نه تنها کراهت سابق را از دست میدهد بلکه داخل در عنوان احيای شعائر الهی شده و مستحب نيز میگردد. خصوصاً آن که با مراجعه به اخبار و تواريخ پی میبريم که اهل بيتعليهم السلام هنگام عزا در مصيبت فقدان يکی از بزرگان، لباس مشکی را میپوشيده،يا پوشيدن آن را تایید کردهاند. اينک به نمونههايی که در کتب شيعه و اهل تسنن آمده اشاره میکنيم:
روایات شیعه:
1.برقی به سندش از امام زين العابدين عليه السلام نقل میکند که فرمودند: «چون جدم حسين عليه السلام کشته شد، زنان بنی هاشم در ماتم او لباس سياه پوشيدند و آن را در گرما و سرما تغيير ندادند. و پدرم علی بن الحسين عليهما السلام برای آنان در هنگام عزاداری غذا آماده میکرد.
لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ لَبِسَ نِسَاءُ بَنِی هَاشِمٍ السَّوَادَ وَ الْمُسُوحَ وَ كُنَّ لَا يَشْتَكِينَ مِنْ حَرٍّ وَ لَا بَرْدٍ وَ كَانَ عَلِی بْنُ الْحُسَيْنِ يَعْمَلُ لَهُنَّ الطَّعَامَ لِلْمَأْتَم[3]
2. ابن قولويه به سندش نقل کرده که فرشتهای از فرشتههای فردوس بر دريا فرود آمد و بالهای خود را بر آن گسترد. آن گاه صيحهای زد و گفت: «ای اهل درياها! لباسهای حزن به تن کنيد؛ زيرا فرزند رسول خدا ذبح شده است. آن گاه قدری از تربت او را بر بالهای خود گذارده و به سوی آسمانها برد. و هيچ فرشتهای را ملاقات نکرد جز آن که آن را استشمام نمود و اثری از آن نزد او ماند.
اَخْبَرَنِی الْمَشِيخَةُ أَنَّ الْمَلَكَ الَّذِی جَاءَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صل الله و علیه و آله وَ أَخْبَرَهُ بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِی كَانَ مَلَكَ الْبِحَارِ وَ ذَلِكَ أَنَّ مَلَكاً مِنْ مَلَائِكَةِ الْفِرْدَوْسِ نَزَلَ عَلَى الْبَحْرِ وَ نَشَرَ أَجْنِحَتَهُ عَلَيْهَا ثُمَّ صَاحَ صَيْحَةً وَ قَالَ يَا أَهْلَ الْبِحَارِ الْبَسُوا أَثْوَابَ الْحُزْنِ فَإِنَّ فَرْخَ الرَّسُولِ مَذْبُوحٌ ثُمَّ حَمَلَ مِنْ تُرْبَتِهِ فِی أَجْنِحَتِهِ إِلَى السَّمَاوَاتِ فَلَمْ يَلْقَ مَلَكاً فِيهَا إِلَّا شَمَّهَا وَ صَارَ عِنْدَهُ لَهَا أَثَرٌ وَ لَعَنَ قَتَلَتَهُوَ أَشْيَاعَهُمْ وَ أَتْبَاعَهُ[4]
روایات اهل تسنن:
1.ابن ابی الحديد معتزلی سنی از مدائنی نقل میکند: چون علی(عليه السلام ) وفات يافت، عبداللَّه بن عباس بن عبدالمطلب نزد مردم آمد و گفت: همانا اميرالمؤمنين(عليه السلام) وفات يافت، او کسی را به عنوان جانشين خود قرار داده است، اگر او را اجابت میکنيد نزد شما میآيد و اگر کراهت داريد کسی بر ديگری اصراری ندارد؟ مردم گريستند و گفتند: بلکه به سوی ما بيايد. حسنعليه السلام در حالی که لباس مشکی به تن داشت نزد آنان آمد و خطبهای ايراد فرمود.[5]
2. ابی مخنف روايت کرده که نعمان بن بشير خبر شهادت امام حسين(عليه السلام) را به اهل مدينه ابلاغ نمود... در مدينه زنی نبود جز آن که از پشت پرده بيرون آمد و لباس مشکی پوشيده، مشغول عزاداری شد.[6]
3. عمادالدين ادريس قرشی از ابی نعيم اصفهانی به سندش از امّسلمه نقل کرده که چون خبر کشته شدن امام حسينعليه السلام به او رسيد خيمهای سياه در مسجد رسول خداصلی الله عليه وآله زد و لباس مشکی به تن نمود.[7]
4. و نيز ابن ابی الحديد از اصبغ بن نباته نقل میکند که گفت: «بعد از کشته شدن اميرالمؤمنينعليه السلام وارد مسجد کوفه شدم، حسن و حسين را مشاهده کردم که لباس مشکی به تن داشتند.[8]
[1] من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 252
[2] وسائل الشيعة، ج 3، ص 281، باب 20 از ابواب لباس مصلّي، ح 3
[3] بحارالأنوار، ج 45، ص 188
[4] بحارالأنوار، ج 45، ص221،222
[5] شرح ابن ابي الحديد، ج 16، ص 22
[6] مقتل ابي مخنف، ص 222و223
[7] عيون الاخبار و فنون الآثار، ص 109
[8] شرح ابن ابي الحديد.
.
.
.
بار الــــها ! اجلــــــــــم را تو به تاخيـــــــــــــــر انداز
چند روزيـــــست دلم تنــــــگ مُحـــــرم شده استـــ ...