بین یک مشت شغال و وولف است
دشمن از صید خودش مشعوف است
فقط انگشتر او گم نشده
چند عضو بدنش محذوف است
حجم گودال پر از خون شده است
ظرف کوچکتر از این مضروف است
سر هستی چرا پس این قدر
روضه های بدنش مشعوف است
ترسم این گرگ تو را ذجر دهد
شمر خنجر زدنش معروف است
بر شهیدان کفن اینجا جرم است
روسری داشتنش موقوف است
روی یک نیزه نشسته هستو هنوز
چشم ها نزد حرم معجوف است
و این بار قرعه به نام منه دیوانه خورد
دوستان هر خوبی یا بدی دیدن منو حلال کنین
همین هفته یه تو هفته بعد عازم کربلا شدم تا اطلاع ثانوی از همتون خداحافظی میکنم
به اون دسته از رفیقای گلم که شماره منو دارن
از اونجایی که این سفر شخصی هست و قصد رفتنم تا ادم شم چیزی نمیبرم نه عکسی میگیرم
نه گوشیی میبرم
گوشیم میدم دست خواهرم لطفا اس ندین یا اگه دادین ج ندیدن ناراحت نشین
دوستان حلالم کنید
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
دارم میرم مکه حلالم کنید | مناسبتها | 30 | ||
اگر بار گران بودیم رفتیم/اگر نامهربان بودیم رفتیم :-( *حلالم کنید* | مناسبتها | 66 | ||
M | بچه ها دعا کنین برای من | مناسبتها | 36 | |
تو رو خدا واسه یک مریضی که توی کماست دعا کنین | مناسبتها | 26 | ||
مادر یکی از بچه ها ی باشگاه قراره بره اتاق عمل دعا کنین | مناسبتها | 102 |