خاطرات تقلب دوران دانشجویی

[طناز خانمی]

روز قبل امتحان شیمی آلی خبر فوت داییم را دادند و من تاصبح به جای درس خوندن گریه کردم و صبح سر جلسه ناامید به برگه زل زده بودم که ناگهان برگه بغل دستیم را دیدم البته او از این دختر مذهبیا بود که اصلا اهل تقلب نیود ولی من بدون اجازش شروع کردم به تقلبی باور نمی کنید 17 گرفتم و اون دختر 18 . فقط پشیمانم چرا هیچ وقت براش اعتراف نکردم و ازش تشکر نکردم.

 

[طناز خانمی]

تو دانشگاه ما بچه های زیست شناسی معروف بودند که تقلبی هایی می کنند که هنوز کسی نتونسته مچشون را بگیره یکی از مراقبای ما از اوناش بود و بدجوری بچه ها را عاصی کرده بود یه روز که امتحان خیلی راحت بود تصمیم گرفتم سرکارش بذارم آروم کف دستم را نگاه می کردم و شروع به نوشتن می کردم باز زیر برگه هایم را نگاه می کردم و تند تند شروع به نوشتن کردم یکی دوبار هم اومد کف دستم و زیر برگه هایم را چک کرد ولی چیزی عایدش نشد و من هم به طرق دیگر بدجوری کفری اش کردم . بعد از امتحان بچه ها همه موضوع را جویا شدند و وقتی فهمیدند کلی تشکر کردند بدجوری احساس قهرمانی می کردم

 

[melika02]

مراقبای ما که از فرشته های رو شونه ی آدمام بدترن!
تکون بخوری میان روبروت زل میزنن بهت!
خدا نصیب نکنه

 

[hamid051]

اقا من دیروز یک تقلب کردم به اندازه 3 نمره بهم کمک کرد - یکسری از فرمولهای رو که نمیتونستم یاد بگیرم رو توی یک برگه کوچیک نوشتم و بعدا سر جلسه امتحان وارد چک نویس کردم بعدشم که دیگه مشخصه
اما خدایش برای این اینکارو کردم که این ترم در حق ما نامردی کردن خیلی بد برنامه چیندن شما فکر کنید ما 6 تا کلاس فوق العاده داشتیم برای هر درسیبعد با این حجم میشه ادم درس بخونه نرمال

 

[linktaz]

اين خاطره چون تو ذهنم مونده گفتمش...سال 82 بودش ، سر جلسه امتحان كنترل موجودي،يه دختر خانومه كه همكلاسي مون بود كلي فرمول كف دستش نوشته بود .اما يه لحظه غفلت كردش و مراقب متوجه تقلبش شد.از بخت بد ،با اون بنده خدا هم لج بود. برگه امتحانيش رو گرفت و واسه اينكه صورتجلسه اش كنه برد از روي دست خانومه يه كپي گرفت!!واي نميدونيد چقد خنده دار شده بود.فكر كنيد پيوست برگه امتحانيش يه برگه بود كه شكل دست روش چاپ شده بود. و تا سالها سوژه همه شده بود....((-:

 

[hamid051]

اين خاطره چون تو ذهنم مونده گفتمش...سال 82 بودش ، سر جلسه امتحان كنترل موجودي،يه دختر خانومه كه همكلاسي مون بود كلي فرمول كف دستش نوشته بود .اما يه لحظه غفلت كردش و مراقب متوجه تقلبش شد.از بخت بد ،با اون بنده خدا هم لج بود. برگه امتحانيش رو گرفت و واسه اينكه صورتجلسه اش كنه برد از روي دست خانومه يه كپي گرفت!!واي نميدونيد چقد خنده دار شده بود.فكر كنيد پيوست برگه امتحانيش يه برگه بود كه شكل دست روش چاپ شده بود. و تا سالها سوژه همه شده بود....((-:

دو سال پیش امتحان زبان تخصصی یکی از بچه های کلاس هیچ چیزی نخونده بود باور کنید با مراقب نزدیک 1 ساعت حرف زد - دیگه مراقب دیونه شده بود گفت باشه من میریم جلوی درس کلاستون نگهبانی میدیم شما تقلب کنید بعد از چند دقیقه دید نمیشه این بنده خدا هم هی میگم بابا نمیشه برگه منو گرفت و رفت روبه روی همکلاسیم ایستاد و برای چند نفر دیگه هم خوند من از خنده مرده بودم - گفته بودنند با مدیریت سخنوری میشه همه کار کرد ولی این یک مورد رو نمیدونم چطوری توجیح کنم

 

[Iman Gom]

اين خاطره چون تو ذهنم مونده گفتمش...سال 82 بودش ، سر جلسه امتحان كنترل موجودي،يه دختر خانومه كه همكلاسي مون بود كلي فرمول كف دستش نوشته بود .اما يه لحظه غفلت كردش و مراقب متوجه تقلبش شد.از بخت بد ،با اون بنده خدا هم لج بود. برگه امتحانيش رو گرفت و واسه اينكه صورتجلسه اش كنه برد از روي دست خانومه يه كپي گرفت!!واي نميدونيد چقد خنده دار شده بود.فكر كنيد پيوست برگه امتحانيش يه برگه بود كه شكل دست روش چاپ شده بود. و تا سالها سوژه همه شده بود....((-:

دیگه اینجوریشو ندیده بودیم

 

[linktaz]

دیگه اینجوریشو ندیده بودیم

خودمم ديگه نديدم....!

 

[mahshid-engineer]

هیچی

 

[hamid051]

هیچی

اخی شما خانوم ها که اصلا تقلب نمیکنیدبابا من موندم با بلوتوس و تلفن و مدیا پلیر . فرمولهای ضبط شده و انواع تقلب های دیگه که هیچ کسی متوجه نمیشه . موندم کی که تقلب میکنه

ولی ابجی قبول دارم که تقلب نمیکنید اخه خودم هم تا جایی که بتونم تقلب نمیکنم مگر بخاطر اهداف بلند مدت وگرنه ما و تقلب

 

[sed ali]

دوستان ماشالله استاد هستنا !!
من زیاد اهل تقلب نیستم !
سال 87 بود فیزیک 2 داشتم ، قبل امتحان به بچه ها توضیح میدادم !
رفتم سر جلسه امتحان هیچی یادم نمیومد به همون پسری که توضیح داده بودم جلوم بود با هر بدبختی بود یکم نوشتم مراقب فهمید ولی هیچی نگفت فقط جای نفر جلویی رو عوض کرد !
من با هر بدبختی بود 10 شدم !!
واقعا بدترین امتحانم بود
امتحان فارسی بود استادمون یه خانوم جوان هستش، خیلی باهام خوب بود! اومد سربرگه من گفت رو چی موندی ؟ گفتم همه سوالا یکم موندم ! بماند که دو سه تا سوال از جلویی دید زدم!
جوابمو اروم تو گوشم گفت من گفتم استاد نشنیدم! اومد دوباره بگه ! گفتم استاد حسش نیست بنویسم خودت سر برگه بنویس ! برگه دسته خودته تصحیح میکید خودتون هوای ما رو داشته باشید !
نمره اومد
فارسی 3 واحدی شدم 20 !!!
خیلی چسبید ! دیگه استاد رو ندیدم که ازش تشکر کنم !!
خیلی باحال بود
کلا ازش خیلی خوشم اومد
ادم خیلی ساده ای بود.

 

[mohsen_522]

حالا که بحثه داغه بزارید یه ماجذایی تعریف کنم یکم به مضلومیت من پی ببرین
دوره کارشناسی یه درسی داشتیم به نام تفسیر نهج البلاغه که برای منی که از حفضیات حالم به هم میخوره مصیبتی بود...
هیچی دیگه یکی دوروز قبل امتحان قد اسب! درس خوندم رفتم سر جلسه دست بر قضا نفر بغل دستی من یکی از دوستان بود که من باهاش یه کم رودربایستی داشتم این بنده خدا هم هیچی نخونده بود
هیچی دیگه سرتون درد نیارم از سوال اول تا یکی مونده به آخر رو که همه تستی بود بهش گفتم ولی سوال آخر رو بهش نگفتم!(خودمو زدم به کوچه علی چپ!خدایی نامردی بود یکی بشه نمرمون)
این بنده خدا هم خودشو کشت !هی میگفت محسن محسن!منم خودمو زده بودم به کوچه علی چپ در حد تیم ملی! آزمون تموم شد با عصابنیت اومد طرف من گفت چرا جواب نمیدادی؟ گفتم بابا من که این همه بهت گفتم دیگه حالا آخری نشد.............برگشت گفت بابا سوال آخر رو اشتباه نوشته بودی !!! خواستم بهت بگم!هیچی دیگه من 18 شدم اون بیست!!!!
اینم یه درسی که از این به بعد اگه خواستید برسونید نیتتون در راه خدا باشه و بخیل نباشید

 

[Miss Independent]

من یه جامدادی مخصوص دارم از اول دبیرستان همیشه یار و یاورم توی امتحانا بوده. :دی
این جامدادیه وسطش دکمه میخوره طوریه که انگار همینچین قسمتی نداره و منم همیشه اون وسط کاغذ می چسبونم و سر امتحان هرجا گیر میفتم از روش نگاه میکنم.

متاسفانه توی این چهار ترم کاردانی هیچ کدوم از تقلبام خاصیت نداشت! یعنی هربار که تقلب نوشتم یا مراقب جاش جلوی من بوده، یا اینکه کلاً تو امتحان از اون قسمتا سوال نیومده بود. :|

چند روز پیشم دیگه دلو به دریا زدم گفتم این امتحان آخری رو بذار یه تقلب درست و حسابی کنم، با دوستم که جلوم میشست کل دیوار بغل دستمونو تقلب نوشتیم اما باز به دردمون نخورد :|


به جای اینکارا باید عزیز استاد بود :دی اینطوری راحت میشه مشکلاتو حل کرد! :دی
ما یه درس داریم به اسم ایستایی، خیلی آزاردهندس. من از همون اول از ترفند تو دل جا شدن استفاده کردم، آخرم شدم 19 :دی همه بچه ها کف کرده بودن!!! حالا نه سر کلاس درس گوش میدادم، نه تمرین حل میکردم!

 

[V A H ! D]

.
.
.

سلام!

یادمه سال اول دانشگاه کلی واحد محاسباتی داشتم!

سر چندتا از امتحان ها هم به همین خاطر وقت کم میوردم و با اینکه میدونستم روش حل جواب چیه اما واسه خودم تو چک نویس حل میکردم و تا میومدم تو برگه بنویسم وقت تموم میشد یا به جواب اخر نمیرسیدم!!

هرکی این بلا سرش اومده باشه میفهمه من چی میکشیدم و خیلی زور داشت!!

هیچ موقع ماشین حساب هم همراه خودم نمیبردم!!

تا اینکه زد با هر سختی بود و پول پس انداز و ... رفتم یه ماشین حساب مهندسی توپ ( حافظه دار ) گرفتم!!

اگر اشتباه نکنم با پول اون موقع یه 70 هزار تومنی شد!

اون موقع ها هم مثه الان به ماشین حساب زیاد گیر نمیدادن!!

خلاصه خسته تون نکنم!!

اون اوایل فقط باهاش سر جلسه محاسبه میکردم و فوری به جواب میرسیدم و نمره ها هم عالی ...

تا اینکه یه واحد رو نرسیدم مطالعه کنم و کل جزوه رو دادم تو ماشین حساب و دیگه خدا خوش بخواد واسه همه تون ...

یادش بخیر ، بچه ها که فهمیده بودم من دارم چیکار میکنن همه شون سر امتحانا ماشین حساب رو از من قرض میگرفتن و یا میرفتن میخریدن!!

روزای خوبی بود ، من با هفتاد هزار تومن آبرو و خودم خیلی از بچه ها رو خریدم و ...

خدا از سر تقصیراتمون بگذره!!!

 

[mahshid-engineer]

اخی شما خانوم ها که اصلا تقلب نمیکنیدبابا من موندم با بلوتوس و تلفن و مدیا پلیر . فرمولهای ضبط شده و انواع تقلب های دیگه که هیچ کسی متوجه نمیشه . موندم کی که تقلب میکنه

ولی ابجی قبول دارم که تقلب نمیکنید اخه خودم هم تا جایی که بتونم تقلب نمیکنم مگر بخاطر اهداف بلند مدت وگرنه ما و تقلب