خردسالی بی ادعا بودم ، اما همیشه بلند پرواز .........آرزوهای بزرگ مرا به تبعید برد... گاهی انقدر غرق آرزوهایم بودم که کودکی هایم را از یاد بردم .وقتی که یزرگ شدم ، آرزوهای کودکی ام را مرور کردم و دیدم که چقدر با دنیا اکنونم فاصله داشتم ..... گاهی به کودکیهایم میگفتم کاش هیچ گاه آرزوی بزرگ شدن نمیکردی ؟؟؟!!! کاش هیچ وقت در این دنیای فریبنده غرق رویای جوانی نمی شدی ؟؟؟ کاش خودت را نقدر آسان به کودکیهای بی دغدغه ات نمی فروختی ؟؟؟ کاش برای کودکیهات خطی میکشیدی با همان گچ سفید بازی کودکیهات ، که حد و مرز آرزوهایت را انقدر گسترده نمیکردی ؟؟
کاش میدانستی زمان انقدر سریع میگذرد که حتی فرصت مرور کودکیهات را هم نمیکنی ؟؟!!! من هنوز حسرت روزهای کودکیم را دارم که ساده بر باد داده ام حال به جرم اشتباهم ، جوانی ام را سفت در مشتم گرفته ام که این را هم به سادگی از دست ندهم ...
کاش میدانستی زمان انقدر سریع میگذرد که حتی فرصت مرور کودکیهات را هم نمیکنی ؟؟!!! من هنوز حسرت روزهای کودکیم را دارم که ساده بر باد داده ام حال به جرم اشتباهم ، جوانی ام را سفت در مشتم گرفته ام که این را هم به سادگی از دست ندهم ...
آخرین ویرایش: