آه خدايا!
چرا اندكي پيش ما نمينشينيد تا از مشكلات archicad با شما صحبت كنيم؟
شايد بلد بوديد!
و خدایی که در این نزدیکی...
نیــــــست...!
آه خدايا!
چرا اندكي پيش ما نمينشينيد تا از مشكلات archicad با شما صحبت كنيم؟
شايد بلد بوديد!
و خدایی که در این نزدیکی...
نیــــــست...!
شمیم حضورت فراتر از مشامم گشته...... و اگر حس نکنی
باز هم...
در وجودم سرشاری...
!
این روزها
این روز ها دوست دارم قلمی بدست گیرم و بنویسم...
این روز ها دوست دارم به نقطه ای نا معلوم خیره شوم...
فکر کنم...
فکر کنم....
آنقدر فکر کنم تا ذهنم تهی شود از هر آنچه که در آن است...
این روز ها دوست دارم به جایی روم پر از صدای سکوت...
چشم هایم را ببندم و تا مرز کر شدن از فرط صدای سکوت پیش روم...
این روز ها دوست دارم شب های سیاه زیر آسمان پر ستاره دراز بکشم...
آنقدر به ستاره ها نگاه کنم تا سرانجام ستاره ام را بیابم...
این روز ها دوست دارم به دشتی روم...چشم هایم را ببندم و مشامم را پر از بوی علف های هرز کنم!!!
این روزها دوست دارم فریــــــــــــــاد بزنم...
آنقدر فریاد بزنم تا تهی شوم از هر آنچه که در آن است و سنگینی میکند...
این روزها دوست دارم اشک بریزم...
خسته شدم از گریه کردن با چشمانی خشک!!!
این گریه ها ذره ذره وجودم را از بین می برد...
این روزها دوست دارم فراموش کنم هر آنچه که از بدی بر من رفته است...
اما می ترسم...
می ترسم باز هم حال کنونی را پیدا کنم...
این روزها دوست دارم که دیگر دلم برای معصومیت کودکی ام تنگ نشود...
چه سخت است که این ها همه را دوست بداری اما به هیچ کدام نرسی!!!
میدونم پستایی که مدیرا پاک میکنن دیده نمیشه اما فکر نمیکردم خود کاربرا هم پاک کنن بازم دیده نشه!
هر کی فهمید من چی گفتم!!
اسپم!![]()
من فهميدم عزيزم
چون اينجا تالار ادبيات هست فقط من و محسن ميتونيم پستهاي پاك شده كاربرها رو ببينيم و همچنين خود كاربر....
نه كاربرها و نه مديران ديگر البته به جز مديران ارشد...نميتونن ببينن.![]()
اسپم؟؟؟![]()
نه درسته..منم قبلا ميديدممن فهميدم عزيزم
چون اينجا تالار ادبيات هست فقط من و محسن ميتونيم پستهاي پاك شده كاربرها رو ببينيم و همچنين خود كاربر....
نه كاربرها و نه مديران ديگر البته به جز مديران ارشد...نميتونن ببينن.![]()
اسپم؟؟؟![]()
وقتي ميفهمي خدا دوست داره که
ساعت 4 صبح تو اوج نا اميدي
يک سيگار توي پاکت پيدا ميکني!
وقتي ميفهمي خدا دوست داره که
ساعت 4 صبح تو اوج نا اميدي
يک سيگار توي پاکت پيدا ميکني!
این تبعیضی ست میان بندگانت!
من هنوز هم محتاج یک سیگارم!
و بیچاره آن که ... حتی نمی تواند سیگار بکشد...!