معرفی رشته مهندسی معماری
معرفی رشته مهندسی معماری
معماری
برخی تعریفهای معماری
معماری بر سه قسم است. یکی ساخت بناها و دیگری ساخت ساعتها و سوم ساخت ماشینآلات. بناها خود بر دو نوعاند: بناهایی که برای استفاده همگان و استحکام بخشیدن به شهرها در مکانهای عمومی ساخته میشوند و بناهایی برای استفادهی شخصی افراد. هر سه اینها باید با توجه به دوام، راحتی استفاده و زیبایی ساخته شوند. ویتروویوس، تقریباً ۲۰ سال قبل از میلاد
معماری چیست؟ فرم مجسم اصیلترین اندیشههای انسانی! شوق او! انسانیت او! ایمان او! دین او! این چیزی است که روزی معماری بود. والتر گروپیوس، ۱۹۱۹
وظیفهی معماری برقرار کردن ارتباط حسی است بهوسیلهیمصالح خام. لوکوربوزیه، ۱۹۲۳
معماری بازی حجمها است در زیر نور. لوکوربوزیه، ۱۹۲۳
معماری ارادهی سالیان است که در زبان فضایی بیان میشود. میس واندر روهه، ۱۹۲۳
معماری موسیقی جامد است. گوته
معماری ردپای زمان است بر فضا. سید هادی میرمیران
معماری ایدههای بزرگ انسانیت را در برگرفته است. نهفقط سمبل هر دینی، بلکه تفکر هر انسانی یک برگ از این کتاب وسیع را شامل میشود. ویکتور هوگو
رشته معماري
معماری، هنر و فن طراحی و ساختن بناها، فضاهای شهری و دیگر فضاهای درونی و بیرونی برای پاسخ هماهنگ به نیازهای کارکردی و زیبا شناسانه است
باید معماری را از مهندسی سازه و ساختوساز متمایز ساخت. گرچه بسیاری از بناها نظیر خانهها و مکانهای عمومیکاملاً در حیطهی دانش معماری است، برخی سازهها و بناهای دیگر مثل یادمانها، پلها، کارخانهها و ... وجود دارند که در مرزی بین معماری و مهندسی یا معماری و هنر قرار میگیرند.
معماري نوعي عمل خلاقانه است كه مقصود آن شكل دادن به فضاي زيست انسان در تمامیتش ميباشد. و گسترهی آن از جوابگويي به نيازهاي انساني در پيوند با محيط و طبيعت تا بيان عواطف و اعتقادات او طيف وسيعي را در برميگيرد.
به اعتقاد بعضیها معماری مادر همه هنرهاست که تعاریف مختلفی از آن ارائهشده است. رشته معماری یکی از رشتههای مهم دانشگاهی است که امروزه در دانشکدههای فنی یا هنری دنیا تدریس میشود این رشته دارای دو جنبه هنری و فنی است. چون در درسهای ارائهشده دروسی است مثل طراحی، زیباشناسی و غیره که جنبه هنری رشته و دروسی مثل سازههای بتنی و فلزی، مقاومت مصالح و … به جنبه فنی این رشته مربوط میشود.
یک معمار باید در طراحی خانه به فضای آرامبخش همانقدر اهمیت دهد که به اصول فیزیکی مثل نور، صوت و … توجه میکند؛ بنابراین معماری بهعنوان یک تخصص چند رشتهای به شمار میآید که هم شامل مباحث فنی و مهندسی است و هم بر خلاقیت، ذوق هنری و زیباشناسی تأکید دارد و هم باید در این راستا مباحث اجتماعی، اقتصادی و روانشناسی را موردتوجه قرار دهد
فارغالتحصیلان این دوره قادر به ایفای نقش در زمینههای زیر خواهند بود:
· طراحی بنا، از طراحهای اولیه تا مراحل اجرایی کار و طراحی اجزا عناصر تشکیلدهنده بنا.
· رهبری و سرپرستی دفاتر مشاور
معماری (مهندسی
مشاور)
· نظارت عمومی و عالی بر صحت انجام کار در عملیات اجرایی ساختمانی (مهندسی
ناظر)
· مدیریت و هماهنگی اجرایی پروژههای معماری (
مدیریت پروژه)
· تأسیس و سرپرستی مؤسسات پیمانکاری و احداث ساختمان.
· همکاری با کلیه متخصصینی که کارشان با ساماندهی فضای زیست مرتبط است، مانند اکولوژیستها، جغرافیدانان، اقلیم شناسان، برنامه ریزان اقتصادی و اجتماعی و....
· طراحی پارکها و میدانها شهری و محوطهسازی.
· مشارکت در پروژههای برنامهریزی و طراحی شهری و شهرسازی.
· طراحی تک بناها در مقیاس کوچک و انجام دکوراسیون داخلی.
· انجام کارهای پژوهشی و آموزشی درزمینهی طراحی فضای زیست.
تواناییهای موردنیاز و قابل توصیه
دانشجوی این رشته علاوه بر توانمندی در طراحی و قدرت تجسم و خلاقیت، لازم است که در درس ریاضی بخصوص در هندسه قوی باشد چون برای آموزش فن و تکنیک معماری باید دروسی مثل هندسه کاربردی، هندسه مناظر و ریاضیات و آمار را مطالعه کرد. دانشجوی معماری باید اطلاعات عمومی خوبی درزمینهی تاریخ بخصوص تاریخ معماری ایران و جهان، جغرافیا، اقلیمشناسی، روانشناسی، مردمشناسی و اقتصاد داشته باشد. چون معماری برای رونق و شکوفایی خویش از تمامی این علوم استفاده میکند. همچنین دانشجوی رشته معماری باید بتواند به زبان معماری مطلبش را روی کاغذ بیاورد؛ یعنی از یکسو ذهنی قوی و خلاق داشته و از قدرت تجسم خوبی برخوردار باشد و از سوی دیگر طراحی چیرهدست باشد تا بتواند به زبان معماری که همان طراحی بناها و فضاهای زندگی است، سخن بگوید.
معماری بیش از آنکه علم و تکنیک باشد، ذوق و سلیقه و استعداد است و معمار کسی است که طرحهای فردیاش با نقاشی و مجسمهسازی رقابت کند و درواقع بتواند مجسمهای کاربردپذیر بسازد. به همین دلیل میتوان گفت که معمار یک هنرمند است و باید مانند هر هنرمند دیگری چشم، ذهن و دستی توانا داشته باشد تا بتواند به یاری چشم و با تکیهبر ذخیره فرهنگی خود بهخوبی ببیند و سپس با ذهنی پویا آنچه را که دیده است به تحلیل کشیده و بااحساس و عاطفه درآمیزد و درنهایت به یاری دست و با کمک گرفتن از دانشهای فنی و تکنیکی طرحی نو را خلق کند.
شکل نهایی معماری هر فرهنگ و تمدن نتیجهی عوامل اقلیمی (آبوهوا، پستیها و بلندیها و مصالح موجود)، پیشرفتهای تکنیکی، وجود نیروی کار و نهادهای اجتماعی، عقاید مذهبی و نظریههای علمی است؛ اما بااینحال برخی عوامل در بیشتر جوامع وجود دارند. عواملی که معمولاً با نیازهای بدن انسان مرتبطاند.
محافظت در برابر اتفاقات هواشناختی، مقیاس خاص عناصر معماری -در تناسب با بدن انسان، منبع گرما، مکان مناسب برای ذخیره غذا و پیشبینی نیازهای بهداشتی از عواملیاند که در فرهنگهای مختلف وجود دارند؛ ولی هر فرهنگ با توجه به اولویتهایش، رابطهاش با طبیعت و درکش از بدن انسان، به این نیازها پاسخ میدهد.
سالن کنسرت والت دیزنی در لوسآنجلس، اثر فرانک گری
معماری یک هنر اجتماعی است. معماران گاه بناهایی را با ایدههای شخصی طراحی میکنند و حتی میسازند، ولی بیشتر ساختمانها با توجه به نیازهای اجتماعی طراحی میشوند. معمولاً از معماران انتظار میرود که یک ساختمان مشخص را در یک مکان مشخص طراحی کنند. درروند ساخت یک ساختمان افراد زیادی درگیر میشوند؛ به مقدار زیادی سرمایه و منابع و به تخصصهای دیگری بهجز معمار نیاز است. همچنین قوانین و آییننامههای ساختمانی، تصمیمگیریهای معمار را محدود میکنند.
در طراحی یک ساختمان معمار تصمیمگیرندهی نهایی است؛ ولی خواست جامعه، قوانین و درخواستهای کارفرما بر تصمیمهای او اثر میگذارد. اتفاقی مشابه نیز در مورد ظاهر و نمای ساختمانها میافتد. حتی امروزه که از تجربههای جدید و ناآشنای ظاهری استقبال میشود، در بسیاری از شهرها بهویژه شهرهای تاریخی مقرراتی وجود دارد تا ساختمانهای جدید در قالب شهری جا بیفتند و از یکزبان مشترک ظاهری پیروی کنند.
گرچه محدودیتهایی که توسط عوامل بیرونی بر تصمیمگیری معمار اثر میگذارد در میان بیشتر معماران، یک واقعیت پذیرفتهشده است؛ ولی در تاریخ معمارهای مهم و معروفی نیز وجود داشتهاند که بر روی کاغذ و بدون توجه به نیازهای جامعه یا حتی قوانین فیزیک، کارکردهاند؛ مانند جیوانی باتیستا پیرانسی و آنتونیو سنت-الیا. این نوع معماران گاه به تمسخر
معمار کاغذی نامیده میشوند.
معماری و مهندسی
همانگونه که معماری رابطهای مشخص باهنرهای زیبا دارد، رابطهی مشخصی هم با مهندسی دارد. معمار میتواند نقش یک مهندس را بازی کند اما نباید فراموش شود که هر یک از این دو حرفه، تعریف مشخصی دارند. بیشتر ساختمانهای تاریخی که مورد تحسین واقعشدهاند به دست اشخاصی ساختهشدهاند که هم معمار و هم مهندس بودهاند. هر بنا نیاز به پیشبینیهای تکنیکی دارد که کار مهندس است. درحالیکه معمار علاوه بر دیدن این نیازها، باید فراتر رود و معنا، حس یا ایدهای را منتقل کند. برای مثال یک بنای مذهبی مثل کلیسا باید بیانکنندهی یک نظم کیهانی، منتقلکنندهی احساس ایثار و حتی آموزشدهندهیایمان و فلسفهی مذهبی از لابهلای ریختها و تزئینات باشد. یک ساختمان حکومتی هم باید دارای شخصیت خاص باشد و بازدیدکنندگان (شهروندان) را به یک رفتار مورد انتظار وادارد. خانهها باید عملکرد ایمن و شخصیتی گرم و خانگی داشته باشند. این اهداف و سیاستها توسط فرهنگ یا حتی خود شخص سازنده تعریف میشود و در حوزهی کاری معمار (و نه مهندس) قرار دارد.
برخی معماران بارها عنوان کردهاند که یک بنای کارکردی و ایستا ذاتاً زیبا و مطلوب است و معماری باید تنها بهعنوان شاخهای از مهندسی شناخته شود. بااینهمه این دیدگاه منتقدان بسیاری دارد و بناهای کمی واقعاً با در نظر داشتن این تئوری، طراحی و ساخته میشوند
ویترویوس کتاب «در باب معماری» به امپراتور آگوستوس تقدیم میکند.
حدود۲۰ سال قبل از میلاد، ویترویوس معمار رومی چیزی را که امروز نخستین کتاب باقیمانده در باب معماری شناخته میشود را نوشت. این کتاب بهعنوان تنها نوشته دربارهی معماری یونان و روم باستان از اعتبار والایی در میان معماران بهرهمند بوده و برای قرنها مأخذ اصلی بیشتر نظریههای معماری به شمار میرفته است.
کارایی یک بنا شامل عملکردو همچنین نقش آن بهعنوان پناهگاه است. عملکرد یک ساختمان تأثیر عمیقی بر شکلگیری فضاهای مختلف و اندازه و ریخت آنان میگذارد. نقش پناهگاهی نیز گاه روی جهتگیری و شکل ساختمان اثرگذار است، ولی بیشترین اثر آن را در پوستهی ساختمان - حدفاصل آن با فضای بیرون- میتوان مشاهده کرد. نقش پناهگاهی یک ساختمان بر روی سیستمهای مکانیکی درون ساختمان هم اثرگذاری ویژهای دارد.
سه نوع الهامپذیری از طبیعت در معماری:
تقلید و الگوپذیری و الهام جویی از طبیعت در معماری به سه شیوه تقسیم میشود. هریک از این شیوهها از شیوهیقبل خود کاملتر و آگاهانهتر است و شیوهی سوم، شیوه مطلوب و غایی است.
· الهام از اشکال طبیعت
· الهام گیری معنایی از طبیعت
· الهام از قواعد طبیعت
۱. الهام از اشکال طبیعت
در این روش تنها به تقلید از شکل پرداختهشده و به مبانی و اصول سازهای آن توجه نمیشود. بهعنوان نمونه لایههای زمین منطبق با نیروهایی که به آن وارد میشوند، شکل میگیرند؛ درحالیکه معماران با نادیده گرفتن این نیروها صرفاً وضعیت موجود را برداشت میکنند. تبدیل ساختمانی ظاهراً طبیعی به واقعیت، عملی پُرهزینه و درواقع غیرطبیعی است، زیرا طبیعت از قانون حداقل استفاده از انرژی بهره میجوید، درصورتیکه برای ساختن و زنده نگاهداشتن ساختمانی شبه طبیعی با اشکال نامنظم، باید انرژی بسیار زیادی صرف شود.
۲. الهام گیری معنایی از طبیعت
استعاره و معنی میتواند ما را از دام سطحینگری در امان نگه دارد. کارهای معمارانی که به طبیعت از دید جامع استعاری نگریستهاند و ساختمانهای خود را بر مبنای آن بناکردهاند بهترین الگوی این راهبرد خلاقیت هستند.
۳. الهام از قواعد طبیعت
بهترین الهام گیری از طبیعت، استفاده از قواعد و قوانین آن است و چون این قواعد، در طبیعت عمومیت دارند، نباید برای بهرهگیری از آنها، از یک نمونه خاص، الهام گرفت. سازههای معماری با بهرهگیری از این قواعد طبیعی، به طبیعت نزدیکتر میشوند. حفظ ساختار موجود در مقابل بارها و نیروهای وارد بر آن در پدیدههای طبیعت، مهمترین فلسفه وجودی سازه آنها است که در سازههای طبیعی از روشهای مختلفی برای مقابله با نیروهای خارجی تهدیدگر استفاده میشود. در ادامه به چهار مورد آن اشاره میشود.
۱–۳ - استفاده حداکثری از تنشهای کششی و فشاری در سازههای خود
طبیعت همواره سعی دارد که تا حد امکان از تنشهای کششی و فشاری در سازههای خود استفاده کند و از تنشهای خَمشی جز در مواردی که ساختار آن ماهیت لایهای دارد، استفاده نکند. اساساً همه ساختارهای طبیعی بافت لایهای دارند؛ یعنی سطوح و حجمها آنها از کنار و رویهم قرار گرفتن لایهها به وجود آمده است. ماهیت لایهای موجب میشود تا در فرمهای طبیعی، فقط عکسالعملهای کششی و یا فشاری به وجود آید.
۲–۳ - مقاومت در برابر نیروها با انعطافپذیری و تغییر
این روش در سازههای طبیعی بهوفور مشاهده میشود و از انعطافپذیری بالایی برخوردار است. بهعنوانمثال بسیاری از پرندگان ترجیح میدهند لانههای خود را بر روی شاخههای نرم و نازک درختان ایجاد کنند، چراکه هر چه شاخهها از انعطافپذیری بیشتری برخوردار باشند؛ احتمال شکستن آنها کمتر خواهد بود. چنین رویهای سبب میشود که ساختار ضمن صرف مصالح کمتر، پاسخگوی مقاومت به گونه بهتری نیز باشد.
۳–۳ - فرار از نیرو و جاخالی دادن در برابر آن
این روش نیز یکی از روشهای مقابله طبیعت در برابر نیروها است؛ و در حقیقت مبنای آن کاستن از مقدار و شدت نیروی وارده است. مثلاً درختان در اثر وزش بادهای شدید، باخم شدن خود امکان عبور مقداری از نیروها را از بالای خود میدهند و بهاینترتیب از میزان نیروی وارده بر تنهی آنها کاسته میشود.
۴–۳ - استفاده از نیروهای مزاحم علیه یکدیگر و یا خودشان
درختان در هنگام باد، خم میشوند و مقداری از نیروی باد را به شکل انرژی پتانسیل در خود ذخیره کرده و درحرکتهای رفت و برگشتی، بخشی از این نیرو را خلاف جریان باد، تخلیه میکند. قرارگیری شاخههای درخت بهگونهای است که وزن یک سمت از درخت باعث نگهداری سمت دیگر درخت میشود و بالعکس. در معماری مشابه این رفتار در ساختار دکل و دهانه اصلی پل آلامیلو اسپانیا طراحیشده توسط کالاتراوا دیده میشود. در طراحی و ساخت این پل، تعادل بین دکل و دهانه با تلفیق بر اصول زیباییشناختی بهصورت غیرمتقارن برقرارشده است، بهگونهای که دکل و دهانه اصلی پل، هر یک عاملی برای نگهداری دیگری هستند.
مسجد شیخ لطفالله
منابع
· Ching, Francis D. K. Mark M. Jarzombek & Vikramaditya Prakash (2007) A Global History of Architecture, New Jersey, Wiley
· سیمون آنوین (چاپ فارسی ۱۳۹۰) ، بیست بنا که هر معماری باید بشناسد، نشر پشوتن، مترجم مسعود حبیبی، حسین محمدرسولی
· گروتر، ی. (١٣٧٥) زیباشناختی در معماری، ترجمه جهانشاه پاکزاد- عبدالرضا همایون، تهران، مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی
· آنتونی سی. آنتونیادس. بوطیقهای معماری، آفرینش در معماری، جلد دوم: راهبردی محسوس بهسوی خلاقیت معماری. سروش، ۱۳۸۶.
· هنر درگذر زمان «هلن گاردنر» قسمت تاریخچه معماری پیش از جنگ جهانی دوم
نویسنده : گروه تحریریه مهندسین مشاور
آرشکو