رباعی و دو بیتی

[mani24]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]ای بیوفا چه چاره کنم؟ با جفای تو[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تا کی جفا کشم بامید وفای تو؟[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]خواهم من از خدا بدعا صد هزار جان[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تا صد هزار بار بمیرم برای تو[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif][/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]هلالی جغتایی[/FONT]​

 

[mani24]

​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]در پیچ و تاب، خصلت سنبل گرفته ام[/FONT]​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]

​

[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]در جوش و ناله، عادت بلبل گرفته ام[/FONT]​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]

​

[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]خارم، ولی گلاب ز من میتوان گرفت[/FONT]​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]

​

[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]از بسکه بوی همدمی گل گرفته ام[/FONT]​

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]

​

[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]لطفی نیشابوری[/FONT]​

[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]

​

[/FONT]

​

 

[mani24]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]ازراه وفا گاه ز ما یاد توان کرد[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]گاهی بنگاهی دل ما شاد توان کرد [/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مستم ز می عشق چنان کز پس مرگم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]صد میکده از خاک من آباد توان کرد[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]صفایی نراقی[/FONT]​

 

[mani24]

گفتم: چشمم ، گفت: براهش میدار
گفتم: جگرم ، گفت: پر آهش میدار
گفتم: که دلم ، گفت: چه داری در دل؟
گفتم:غم تو، گفت: نگاهش میدارناشناس


دوستِ عزیز این رباعی از " ابوسعیدِ ابوالخیر" است !
​

 

[mani24]

دردا که فراق، ناتوان ساخت مرا
در بستر ناتوانی انداخت مرا
از ضعف، چنان شدم که بر بالینم
صد بار اجل آمد و نشناخت مرا
شوقی ساوه ای

از:"شوقی تبریزی"

​

 

[mani24]

[FONT=georgia,times new roman,times,serif]سوزنده تر از شرار آهم کردی[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]افتاده تر از غبار راهم کردی[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]دانی چه زمان دین و دلم دزدیدی؟[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]آن روز که دزدانه نگاهم کردی[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]رضا شمسا[/FONT]​

[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]

 

[mani24]

[FONT=georgia,times new roman,times,serif]بود سوزی در آهنگم خدایا[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]تو میدانی چه دلتنگم خدایا[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]دگر تاب پریشانی ندارم[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]نه از آهن نه از سنگم خدایا[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]مهدی سهیلی[/FONT]​

[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]

 

[mani24]

[FONT=georgia,times new roman,times,serif]روزگارم نام داد و کامرانی را گرفت[/FONT]
[FONT=georgia,times new roman,times,serif]تا زبانم داد شوق همزبانی را گرفت[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]هیچ دانی روزگار حیله گر با من چه کرد؟[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]سالها عمر عبث داد و جوانی را گرفت[/FONT][FONT=georgia,times new roman,times,serif]مهدی سهیلی[/FONT]​

[FONT=georgia,times new roman,times,serif]
[/FONT]

 

[naghmeirani]

با آن که دلم از غم هجرت خونست
شادی به غم توام ز غم افزونست
اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب
هجرانش چنینست، وصالش چونست؟

"رودکی"

 

[IRANIAN VOCAL]

با آن که دلم از غم هجرت خونست
شادی به غم توام ز غم افزونست
اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب
هجرانش چنینست، وصالش چونست؟

"رودکی"

تا پای علی به بیتِ توحید گذاشت ....... اسلام به دهر نقش جاوید گذاشت

راز صمدیت و عبودیت را .................. آن روز خدا به معرض دید گذاشت

 

[Melina666]

در مذهب عاشقان قرار دگر است
وین باده ناب را خمار دگر است
هر علم که در مدرسه حاصل گردد
کار دگر است و عشق کار دگر است

 

[naghmeirani]

عشقی که ز من دود برآورد این است

خون می‌خورم و به عشق درخورد این است

اندیشهٔ آن نیست که دردی دارم

اندیشه به تو نمی‌رسد درد این است

"خاقانی"

 

[IRANIAN VOCAL]

دل عاشق به پیغامی بسازد ..... خمار آلوده با جامی بسازد

مرا کیفیت چشم تو کافی است ... ریاضت کش به بادامی بسازد

 

[امیررضا24]

امروز

امروز

امروز روا و ناروا مثل همند


نفرین تو و دعای ما مثل همند


فرقی بین قناری و کرکس نیست


اینجا همه ی پرنده ها مثل همند​

 

[mani24]

باز آ و به کوی فرقتم فرد نگر

از درد فراق چهره ام زرد نگر

از مرگ دوای درد خود می طلبم

بیمار نگر دوا نگر درد نگر...!

هاتف اصفهانی

 

[IRANIAN VOCAL]

من تنگ دلم یا که جهان تنگ شده ... تیره بصرم یا افق این رنگ شده

گوش منِ بی حوصله بد می شنود ... یا ساز طبیعت خشن آهنگ شده

 

[mani24]

آنها که کهن شدند و اینها که نوند
هر کس به مراد خویش یک تک بدوند

این کهنه جهان بکس نماند باقی
رفتند و رویم دیگر آیند و روند

حکیم خیام

 

[IRANIAN VOCAL]

به تیغم گر زنی دستت نگیرم ... وگر زهرم دهی منّت پذیرم

کمان ابروی ما را گو مزن تیر ... که پیش چشم بیمارت بمیرم

 

[IRANIAN VOCAL]

دلی دارم خریدار محبت ................. کز او گرم است بازار محبت
لباسی بافتم بر قامت دل .............. ز پود محنت و تار محبت

 

[naghmeirani]

ای بی‌خبر از محنت روز‌افزونم
دانم که ندانی از جدایی چونم
باز آی که سرگشته‌تر از فرهادم
دریاب که دیوانه‌تر از مجنونم


رهی معیری

 

[mani24]

تا کار جهان به کام کس نیست مدام
عیش تو مدام باد و کار تو تمام

در مجلس عشرت تو غم خوردن دهر
یارب که بود چو روزه در عید حرام
وحـشـی بــافـقــی

 

[naghmeirani]

بهناز جعفری

سراپا انتظارم تا خود صبح
دوباره بی قرارم تا خود صبح
هزارو یک...هزارو دو...هزارو
ستاره می شمارم تا خود صبح

۲
پراز شور و سراسر مهربانی ست
کمی سبز وکمی هم آسمانی ست
شده متن تمامی خبرها...
دو چشمت سومین جنگ جهانی ست

 

[mani24]

قومي متفکرند اندر ره دين
قومي به گمان فتاده در راه يقين

مي‌ترسم از آن‌که بانگ آيد روزي
کاي بي‌خبران راه نه آن است و نه اين!

 

[mani24]

آنها که کهن شدند و اینها که نوند
هر کس به مراد خویش یک تک بدوند

این کهنه جهان بکس نماند باقی
رفتند و رویم دیگر آیند و روند

حکیم خیام

 

[mani24]

زخون دل به نعشت گل فشانم
کنار جسم مجروحت بمانم
زخون حنجرت گیرم وضویی
به زخم پیکرت قرآن بخوانم

 

[naghmeirani]

جان رفته ولی زخم جفایت نرود
تاثیر طلسم چشم هایت نرود

فرشی زدل شکسته انداخته ام
آهسته بیا شیشه به پایت نرود



" میلاد عرفان پور "​

 

[Sahar Bavaghar]

گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی.


***فریدون مشیری***

 

[IRANIAN VOCAL]

هوایت بی قرارم کرده یارا .............. بیا و بس کن این هجران نگارا

منِ غمدیده در زندان عشقم ......... خلاصم کن از این محبس خدا را

شعر دوبیتی از خودم

 

[paniz500]

چه شد که رفت پای من به زیر مین ِعشق تو
منم که جبهه دیده ام به سرزمین عشق تو
به یاد سفره ی تو ام که نیست سبزه ای در آن
چه غم !که سبز می شوم به هفت سین عشق تو...

 

[IRANIAN VOCAL]

ز دست دیده و دل هردو فریاد .................... که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد ................... زنم بر دیده تا دل گردد آزاد

باباطاهرهمدانی (عریان)